طراحی سایت
تاريخ انتشار: 01 مرداد 1402 - 13:57

عبدالخالق ماجدي: در جريان اعتراضات اخير مردم فرانسه، در يکي از تصاوير دختري را ميبينيم که در جريان غارت فروشگاه زارا با در دست داشتن چندين لباس خوشحال از مغازه بيرون ميآيد. در همين راستا بين هواداران احزاب چپ و راست مجادلات مفصلي در جريان است. چپها اين اعتراضات را طغيان طردشدگان و تهيدستان ميدانند که زير فشار سياستهاي اقتصادي نظام  ليبرال سرمايهداري در حال نابودياند و از طرف ديگر راستها هم در اعتراض...

جامعه سودده و زلزلههاي اجتماعي

نسیم جنوب - عبدالخالق ماجدي

در جريان اعتراضات اخير مردم فرانسه، در يکي از تصاوير دختري را ميبينيم که در جريان غارت فروشگاه زارا با در دست داشتن چندين لباس خوشحال از مغازه بيرون ميآيد.

در همين راستا بين هواداران احزاب چپ و راست مجادلات مفصلي در جريان است. چپها اين اعتراضات را طغيان طردشدگان و تهيدستان ميدانند که زير فشار سياستهاي اقتصادي نظام  ليبرال سرمايهداري در حال نابودياند و از طرف ديگر راستها هم در اعتراض به غارت فروشگاهها، اين اقدامات را به کنايه «خريد سوسياليستي» مينامند.

از نظر اقتصادي، فرانسه با سرانه درآمدي تقريبي 46 هزار دلار، ضريب جيني30 و شاخص بالاي توسعه انساني (0.901) هفتمين اقتصاد بزرگ جهان و از نظر برابري قدرت خريد رتبه نهم جهان است. به نظر ميرسد که تصوير غارت فروشگاه زارا با دادههاي جداول و آمار و ارقام اقتصادي همخواني ندارد.

پوزيتيويسم/علم گرايي/اثبات گرايي خودش را پايان تاريخ اعلام کرد يعني اينکه با علم و اندازهگيري و جدول و نمودار رشد ميشود تمام زندگي بشري را توضيح داد ولي متخصصان علوم انساني هشدار دادند که انسان تماما قابل تقليل به عدد و رقم نيست و انسان سياليت خاص خودش را دارد و بخشي از رفتار او قابل پيش بيني و اندازه گيري نيست.

چند روز پيش در مجمع ساليانه دو شرکت زيرمجموعه يکي از هلدينگهاي بزرگ انرژي کشور شرکت داشتم. عملکرد مالي سال 1401 يکي از شرکتها منفي 50 درصد و ديگري مثبت 50 درصد بود.طبعا تقريبا تمام وقت جلسه مجمع صرف شرکت زيانده شد. مالکيت شرکت زيانده در دهه هشتاد از دولت به هلدينگي که غيردولتي است واگذار شده بود. دو سال قبل مديرعاملي جوان و متخصص مسئوليت دوشرکت را پذيرفته و عملکرد مالي شرکت زيان ده که در سال 1400 منفي 80 درصد بود در يک رشد قابل ملاحظه به منفي 50 درصد در سال 1401 رسانده بود. جالب اين است که دو شرکت ظرفيت توليد يکساني دارند ولي نيروي انساني شرکت زيانده دو برابر شرکت سودده و توليد واقعياش يک چهارم شرکت سودده بود.

يکي از اعضا مجمع با تخصص مالي جلسه را به سمت تعطيلي شرکت زيانده برد و يکي از اعضاء هيات مديره شرکت هم که اتفاقا متخصص مالي بود با تعطيلي شرکت زيانده موافق بود چون معتقد بود بنگاه اقتصادي بايد سود بدهد. درست ميگفتند ولي واقعياتي وجود داشت که گفته نميشدند. جاي سکوت نبود و ميبايست در نقطهاي درستي از تاريخ ميايستاديم!

علم اقتصاد درست ميگفت ولي هزاران قصه تلخ و شيرين در دل آن اعداد و جداول و نمودارها بودند. علم اقتصاد و مالي قصه خودش را روايت ميکند و همه ماجرا را نميتواند روايت کند چون زبان مخصوص خودش را دارد ولي انسان به زبان روان شناسي و زبان جامعه شناسي و زبان تاريخي هم نياز دارد. يکي از اعضاء هيات مديره در تاييد صحبتهاي من گفت که بله موضوع 240 خانواده حداقل چهارنفره در يکي از محرومترين نقاط جنوبي کشور است. عرض کردم هنوز هم داريم اشتباه ميکنيم چونکه عدد 240 نفر را در عدد 4 ضرب مي کنيم و حاصل آن هم يک عدد است. عدد و جدول و ماشين و تکنولوژي ضمن نقش بسيار ويژهاي که دارند نبايد به «نسان» جفا کنند چون که قرار بود همه آنها به انسان خدمت کنند و حال آدمي به شود.

فاميل سالاري و اندک سالاري و تصميمهاي اشتباه و کارهاي غيرعقلاني که در طول تاريخ فعاليت آن شرکت انجام شده بود چيزهايي بودند که گفته نميشدند هرچند که هرسال خودشان را طي همين اعداد و ارقام نشان ميدادند ولي قرار نبود که ما با همين اعداد و تقليل انسان به اعداد اقتصادي محض، زندگي انسان را تيره و تارتر کنيم.

راه حل موضوع دستکاري در اعداد و آمار نبود. راه حل موضوع تعطيلي شرکت و انتقال اين نيروها به شرکت سودده هم نبود. اندک سالاري، رفيق سالاري، قوم گرايي و عدم شفافيت مثل موريانه ساختمان سازمان/شرکت/جامعه را از درون متلاشي ميکند. نقطه درست تاريخ همانجايي و همان کاري بود که مديرعامل جوان در حال انجامش بود: شايسته سالاري، آموزش کارکنان و شفافيت. نقطه روشن و درخشان تاريخ همان جا و همان کاري بود که «آمارتياسن» در هند کرد: با آموزش و تمرکز بروي انسان بويژه زنان آمارهاي اقتصادي را بهبود بخشيد. بهره وري و بازدهي بعنوان پارامترهاي اقتصادي بدون توجه به جامعه شناسي و روان شناسي و تاريخ هر سازمان و يا جامعه قابل ارتقاء نيستند.

اگر به تصوير غارت فروشگاههاي فرانسه يا هر نقطهاي در دنيا برگرديم و فرد را به عنوان سوژه در نظر بگيريم و فقط بر روي کنش او تمرکز کنيم قطعا دچار خطا مي شويم. فرد و جامعه توامان ساخته ميشوند و اگر در اتخاذ تصميمات و سياست ها به روان شناسي اجتماعي (بعنوان معدل فرد و جامعه/سازمان/شرکت) توجه نشود اين اتفاقات بارها و بارها تکرار خواهد شد. ميبايست توامان به روان فرد و روان جامعه توجه کرد. همه ميدانيم که شهر آرماني و اوتوپيايي تخيل ذهن انسان به عنوان يک فرد است ولي همين آرمانهاي ذهني فردي به جامعه خيلي خدمت کرده و متقابلا فرد هم از جامعه ياد ميگيرد. با استقرار و اجراي حاکميت قانون، شايسته سالاري و شفافيت به عنوان آفاق دست يافتني ميتوان يک جامعه خوب ساخت.جامعه/شرکت/سازمان داده نميشوند بلکه ساخته ميشوند. وقتي سقراط زندگي آرماني و جامعه آرماني را توصيف ميکرد يکي از شاگردهايش مي گويد که من باور ندارم چنان شهر خداپسندانهاي در هيچ نقطه از جهان وجود داشته باشد. سقراط پاسخ مي دهد: «مهم نيست چنان شهري وجود داشته باشد يا نه. مهم اين است که آدم خردمند به راه و روشهاي آن شهر زندگي کند. به حرف و نظر ديگران کاري نداشته باشد و زندگي خود را در انطباق با قواعد و مقررات آن شهر سروسامان بدهد».

شرکت/سازمان/جامعه اي سودده است که توامان به نفسيات دروني و آفاق بيروني توجه مي شود. شايسته سالاري، تدوين و اجراي قانون و شفافيت بعنوان آفاق نظري و متافيزيکي، عواملي هستند که به فيزيک/ماده/روان/سود فرد و شرکت و سازمان و جامعه همزمان خدمت ميکنند. جامعهاي سودده است که ذهنيات و عينيات آن بهم نزديک هستند و يک رابطه ديالکتيک  و چرخه اي باهم دارند و همديگر را تصحيح و يا تضعيف مي کنند. حقيقت و واقعيت در کنار هم ساخته مي شوند.

در پارادايم جهان مدرن که ذيل رابطه دولت- ملت فهميده مي شود هرچه ذهنيات ديوان سالاران و قانون گذاران و نخبگان به عينيات و واقعيتهاي کف جامعه نزديکتر باشد به نظر ميرسد تعارضات سقف و کف کمتر و ساختمان جامعه از پايداري بيشتري برخوردار خواهد بود و کمتر شاهد زلزلههاي اجتماعي خواهيم بود.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1048)


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین