ابوالحسن گنخکی

عزل مدیران دولت دهم در استان بوشهر که تا چند ماه پس از خروج محمود احمدی نژاد از قدرت هنوز در استان فعال بودند، دقیقا از همان لحظه معارفه دکتر مصطفی سالاری به عنوان بیست و یکمین استاندار بوشهر و نخستین نماینده عالی دولت یازدهم در استان بوشهر از این استاندار جوان به مطالبه ای عملیاتی تبدیل شد.

 افکار عمومی هوادار دکتر روحانی در روزهای نخست حضور سالاری در استانداری حجم مطالبات گسترده خود را برای عزل یادگاران پوپولیسم در استان روانه دارالحکومه سرخ رنگ بوشهر کردند. تصور عمومی این بود که به دلیل تاخیر طولانی در معرفی استاندار جدید و نیز روحیه جوانگرایی، وی تغییرات مدیریتی را خیلی زود شروع خواهد کرد و مانند رفتار مدیران دولت نهم در سال 84 که به محض جلوس بر کرسی مدیریت همه مدیران زیرمجموعه را در همان جلسه تودیع و معارفه مرخص می کردند، طوفانی اقدام خواهد کرد. اما سالاری در عمل نشان داد پیش از آن که مدیری انقلابی باشد مدیری است اصلاح طلب و معتقد به سباست گام به گام. شیوه ای که رییس جمهور در سطح کلان کشور نیز پیش گرفت و با همین سیاست توانست ضمن پیش بردن برنامه های خود تمام نقشه های مکارانه مخالفین را نقش بر آب کند. مخالفین سالاری در استان اما از قدرت کافی برای ممانعت از پیشبرد برنامه های اصلاح طلبانه دولت برخوردار بودند. مخالفین اصلاحات در بوشهر در مراکز اصلی قدرت و نهادهای تاثیرگذار حضور داشته و از این رو برخورد مستقیم با آنان می توانست به محدودیت جدی سالاری در عرصه مدیریت استان منجر شود. دقیقا همان گونه که هیاهو و داد و فریاد آنان به محرومیت مردم استان بوشهر از توانمندی و تجربه ارزشمند مهندس تبادار در استانداری بوشهر منتج شد. 

سالاری با پیش گرفتن سیاست صبر و اعتدال باعث شد این مخالفین قدرتمند عملا خلع سلاح شوند. هر چند که آنان از طریق مدیران باقی مانده از دولت قبل در کرسی های مدیریتی و مراکز تصمیم گیری استان به اطلاعات تقریبا درجه دو از فرایند تصمیم گیری در زمینه عزل و نصب ها برخوردار شده و با استفاده از حجم بالای رسانه های مکتوب و مجازی و حتا شنیداری و دیداری در استان به حملات و آتش باری سنگین خود علیه اصلاح طلبان و طرح ادعای شراکت در پیروزی روحانی و لزوم پرداخت حق السهم آنان از کرسی های مدیریتی می پردازند. علی رغم فعالیت گسترده اصولگرایان بوشهری برای مخالفت و کارشکنی در زمینه واگذاری کرسی های مدیریتی به چهره های اصلاح طلب اما شواهد و قراین از انتصاب چهره های اعتدال گرا و میانه رو بر کرسی های مدیریتی در استان حکایت دارد. هر چند سهم اصلاح طلبان پیشرو از این تعداد مدیر منصوب شده در دولت یازدهم چندان رضایت بخش نیست اما به نظر می رسد دکتر سالاری با توجه به فضاسازی بنیادگرایان بوشهری اولویت کاری خود را به بازگشت آرامش و اعتدال به سپهر سیاسی استان معطوف داشته است. ضمن آنکه مشاهده می شود در عزل و نصب های جدید و چهره های معرفی شده برای طی فرایند اداری انتصابات، شاخص اصلاح طلبی افراد به اولویت های اصلی در گزینش ها افزوده شده و از این رو می توان امیدوار بود اندک اندک اصلاح طلبان و اعتدال گرایان بیشتری بخت حضور و مشارکت در مدیریت استان را بیابند. 

آن طور که در آغازین روزهای حضور دکتر سالاری در استانداری بوشهر، اصلاح طلبان نگران تهدیدهای مستقیم اصولگرایان بوشهری و عقب نشینی احتمالی استاندار جوان بوشهر بودند هوشمندی سالاری نشان داد او بسیار زیرکانه توانسته است اصولگرایان را مبهوت سازد چنان که روحانی فضاسازی تقلبی اصولگرایان را با تدبیرهای ویژه خنثی کرد. 

اینک زمان آن رسیده است که اصلاح طلبان و اعتدال گرایان با نگاه ویژه ضمن حمایت عمل گرایانه از نماینده عالی دولت یازدهم در استان، به فعال سازی نهادهای مدنی در استان در راستای پیشبرد اهداف و برنامه های اصلاح طلبانه بپردازند تا شکست قطعی اصولگرایان در انتخابات بعدی نیز فرا برسد و راه برای تحقق آرمان های اصلاحات هموار شود.