طراحی سایت
تاريخ انتشار: 02 ارديبهشت 1402 - 01:30
خاطره نفر اول خیلی زود به گریه ختم شد: «شرکتم ورشکست شد، صورت وضعیتام رو تایید نمی‌کردن. خونه و ماشین اصلیم رو فروختم تا بدهیا و چک‌ها صاف شد. برگشتم خونه مادرم. رفتم اسنپ ثبت‌نام کردم و شروع کردم مسافرکشی، اولین روز کاری یکی از دانشجوهام رو سوار کردم که بعد که پیاده شد کنار خیابون وایسادم و گریه کردم.»
مطلب کامل را دنبال کنيد

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: