تاريخ انتشار: 29 ارديبهشت 1403 - 03:30
مگالو پلیس اغلب بین رویاهای خود و آنچه صرفا ممکن است، گیر کرده است. قطعا لحظاتی از ابداع خیرهکننده دارد. وقتی سزار در شب به گوشههای تاریکتر و کمزرقوبرق شهر سفر میکند، از کنار مجسمههای متحرک غولپیکری عبور میکند: عدالت کورکورانه به دیوار تکیه داده و ترازوهایش بهطور وحشیانهای از تعادل خارج شده است؛ مجسمه مردی در زنجیر با لوحی که در دست دارد، میلرزند و لوح به قطعاتی تقسیم میشود.
مطلب کامل را دنبال کنيد
نظرات کاربران
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین