طراحی سایت
تاريخ انتشار: 29 ارديبهشت 1403 - 03:30
مگالو پلیس اغلب بین رویا‌های خود و آنچه صرفا ممکن است، گیر کرده است. قطعا لحظاتی از ابداع خیره‌کننده دارد. وقتی سزار در شب به گوشه‌های تاریک‌تر و کم‌زرق‌وبرق شهر سفر می‌کند، از کنار مجسمه‌های متحرک غول‌پیکری عبور می‌کند: عدالت کورکورانه به دیوار تکیه داده و ترازوهایش به‌طور وحشیانه‌ای از تعادل خارج شده است؛ مجسمه مردی در زنجیر با لوحی که در دست دارد، می‌لرزند و لوح به قطعاتی تقسیم می‌شود.
مطلب کامل را دنبال کنيد

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: