مقصودم باختن و گل خوردن تیم ایران نبود
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در پي نوشتن نامه به حسین شریعتمداری مدير روزنامه کیهان و دفاع از توافق ژنو و موضوع اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. عده?ای او را سوپاپ اطمینان نظام می?دانند و نقدهایش را جدی نمی?گیرند و عده?ای معتقدند که او بی?راه نمی?گوید و از مواضعش کوتاه نمی?آید. تازه ترين گفتگو با او را بخوانيد...
|
حکم 18 ماه حبس تعزیری بر مبنای شکایت چه کسی برای شما صادر شده است؟
نه آقای شریعتمداری و نه آقای حمید رسایی هیچ کدام از این?ها شاکی من نبوده?اند. شاکی، مدعی العموم یا دادستان بوده است. منتها مبنای شکایت دادستان، نامه?ی سر گشاده?ای بوده که من به جناب آقای شریعتمداری نوشتم. این نامه را هم من بعد از توافق ژنو و وقتی که اصولگرایان تندرو شروع کردند به حملات شدید علیه توافق بین ایران و غربی?ها نوشتم. در آن نامه در دفاع از توافق ژنو، سوالی را از آقای شریعتمداری و آقای حمید رسایی که توافق ژنو را معادل معاهده ترکمانچای اعلام کرده بودند، پرسیدم و گفتم: شما که این?قدر مخالف توافق ژنو هستید و آن را به زیان جمهوری اسلامی ایران می?دانید، می?شود به من ما بگویید که دستاوردها و فایده فعالیت هسته?ای ایران برای رشد و توسعه اقتصادی کشور چه بوده است؟ این همه هزینه?ای که به صورت مستقیم و یا به صورت غیر مستقیم ودر نتیجه تحریم?ها به ما تحمیل می?شود، چه سودی در اقتصاد کشور داشته است؟ آقای شریعتمداری در پاسخ به نامه سرگشاده من، نه تنها به این سوال پاسخی ندادند بلکه بنده را متهم کرده بودند و نوشته بودند: آقای زیبا کلام شما اگر خیلی به فکر مردم و منافع کشور هستید، چرا از متهمین پرونده ?سه هزار میلیارد تومانی دفاع کردید.
شما از متهمین پرونده سه هزار میلیاردی دفاع کرده بودید؟
بنده هیچ وقت از متهمان پرونده سه هزار میلیارد تومانی دفاع نکرده بودم، بلکه سوالم از مسئولین محترم قوه قضاییه و قاضی صادر کننده حکم اعدام برای متهمین ردیف اول این پرونده، این بود که واقعا جرم این?ها چه هست؟ یعنی راه خلاف وغیر قانونی?ای که متهمین این پرونده انجام دادند، چه بوده که به واسطه?ی ارتکاب به آن جرم، شما آن?ها را محکوم به اعدام کرده?اید؟ من فقط این سوال را مطرح کردم. پاسخ من به آقای شریعتمداری و نامه? سرگشاده اولی که نوشته بودم، مبنای شکایت دادستان علیه من قرار گرفته است. یعنی بنده به واسطه طرح این سوال که انرژی هسته?ای چه منفعتی برای نظام داشته؟ از سوی دادستان متهم به نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام و محکوم به یک?سال زندان شده?ام. در خصوص این?که بنده از قوه قضائیه پرسیده بودم که متهمینی که محکوم به اعدام شدند، دقیقا چه جرمی داشته?اند و بعد هم اضافه کرده بودم که بنده معتقدم هدف از برپایی دادگاه اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بیشتر از کشف حقیقت و اجرای عدالت، ارضا و اقناع افکار عمومی بود که ببینید ما داریم با فساد و مفسد اقتصادی مبارزه می?کنیم. به خاطر این سوال و این اظهار نظر هم مصداق توهین به قوه قضائیه گرفته شد به 6 ماه حبس محکوم شدم. روز چهارشنبه 28 خرداد رای دادگاه به من ابلاغ شد، من همان زمان اعتراض کردم و حالا حکم به دادگاه تجدید نظر می?رود. یا دادگاه تجدید نظر این احکام را تائید می?کند و ممکن هم هست که من را مستحق اشد مجازات ندانند. چون در حکم صادر شده برای من، هم در مورد اتهام تبلیغ علیه نظام، حداکثر مجازات یعنی یک?سال زندان در نظر گرفته شده و هم در خصوص توهین به قضات قوه قضائیه هم حداکثر مجازات که شش ماه زندان است در نظر گرفته?اند. در حالی که می?توانستند مجازات کم?تری در نظر بگیرند یا حکم زندان را تبدیل به جزای نقدی کنند و یا این که حکم را به?صورت تعلیقی درنظر بگیرند. بنابراین ممکن است که واقعا تجدید نظر صورت بگیرد.
قبل از ابلاغ حکم، به شما فرصتی برای دفاع از خودتان داده شد؟
حدود یک ماه و نیم پیش دادگاه من برگزار شد اما بنا بر دلایلی آن زمان ترجیح دادم که موضوع رسانه?ای نشود. در آن دادگاه من به طور مفصل از خودم به صورت شفاهی دفاع کردم اما جدا از دفاع در دادگاه، یک دفاعیه ده صفحه?ای هم در دفاع از خودم در قبال اتهامات دادستانی نوشتم و تقدیم دادگاه کردم. در عین حال من خودم از دادگاه تقاضا کردم که وکیل نداشته باشم. دلیلش هم از نظر خودم واضح بود، برای این?که جرم من، یک جرم سیاسی است. وکیل مسلط به مسائل حقوقی است. من فکر نمی?کنم کاری کرده باشم که از لحاظ حقوقی نیاز به این داشته باشم که کسی بیاید و از من دفاع کند. برای دادگاه تجدید نظر هم نمی?خواهم وکیل بگیرم و از موارد اتهامی خودم از خودم دفاع می?کنم.
چکیده دفاعیاتتان در دادگاه چه?بود؟
در دادگاه گفتم مصالح و منافع ملی در این است که ما اجازه بدهیم نخبگان و اصحاب فکرمان (البته من خودم را نه نخبه می?دانم و نه صاحب فکر) از سیاست?های دولت و مسئولین انتقاد کنند. انتقاد من اگر غلط و نادرست باشد از سوی مسئولین پاسخ می?گیرم و حتی مردم هم متوجه انتقاد نابه جا می?شوند. مثلا اگر مردم دستاوردهای هسته?ای را ببینند و سوال من را بخوانند، می?گویند صادق زیباکلام چقدر اشتباه می?کند. یا در مورد دادگاه مربوط به اختلاس می?توانستند به من پاسخ بدهند که جرم?های آقای مه آفرید خسروی این است و این جرم?ها این قدر سنگین است که ایشان حتما باید اعدام می?شدند اما هیچ پاسخی ندادند تنها مسئولین قوه قضائیه از من ایراد گرفتند و گفتند: شما رشته?تان علوم سیاسی است و چرا در امر قضا مداخله می?کنی. در خصوص این?که به من گفتند شما تبلیغ علیه نظام می?کنید من هم به صورت شفاهی و هم به صورت کتبی گفتم: نظام نور چشم من است. من چگونه می?توانم علیه نظام تبلیغ کنم. من علیه سیاست این مسئول، این رئیس جمهور و غیره، انتقاد می?کنم و اتفاقا چون دلم برای نظام می?سوزد، انتقاد می?کنم. بنده در جریان انتخابات سال گذشته، از این شهر به آن شهر، از این دانشگاه به آن دانشگاه می?رفتم سفر می?کردم و مردم را برای شرکت در انتخابات ترغیب می?کردم. چطور می?توانیم به جرم تبلیغ علیه نظام کسی که مردم را برای شرکت در انتخابات تشویق می?کند، به زندان بیاندازیم.
به خاطر همین صحبت?هایتان است که عده?ای شما را سوپاپ اطمینان نظام می?دانند.
شما اگر به فیس بوک من مراجعه کنید متوجه می?شوید که کسانی که مخالف نظام هستند و سرنگونی نظام را می?خواهند علی الدوام به من توهین می?کنند. به من دشنام می?دهند و می?گویند: شما آدم نظام هستید و علی?رغم حرف?های قشنگی که می?زنید مامور نظام و سوپاپ اطمینان نظام هستید. واقع مطلب این است که من با تمام وجود به نظام جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارم. نه از باب تعارف و شعار واین?ها، بلکه بنده معتقدم که ما هیچ چاره?ای نداریم، الا این?که در چارچوب همین نظام و همین قانون اساسی، روند دموکراسی را در کشورمان توسعه دهیم. به هر شکل دیگری که در نظام جمهوری اسلامی ایران لطمه?ای وارد شود، اصلاحات ممکن نیست. فرض کنید فردا همه مردم در خیابان?ها بریزند و تظاهرات کنند و نظام را سرنگون کنند. بنده با تمام وجود به عنوان یک استاد علوم سیاسی اعتقاد دارم که نه تنها، دموکراسی پیشرفت نمی?کند و نه تنها ما به جلو نمی?رویم، نه تنها سقوط نظام منجر به توسعه سیاسی، آزادی?های مدنی و ... نمی?شود، بلکه در کشور، یک هرج ومرج و بی ثباتی به وجود می?آید شبیه آنچه در سوریه و عراق و افغانستان و سایر کشورهای منطقه شاهد آن هستیم.
اما مطرح کردن خواسته?های دمواکراتیک حتی در چارچوب نظام و قانون اساسی هم هزینه دارد. الان خیلی?ها به خاطر همین انتقادها و همین خواسته?ها در زندان هستند. خود شما هم بابت همین انتقادها محکوم شده?اید؟
من به هیچ?وجه نمی?گویم که کار ما، کار ساده?ای است. راه پیش روی ما یک راه هموار شده و یک جاده?ی اسفالت نیست. من آنقدر عقلم می?رسد که جمهوری اسلامی ایران، سوئد و نروژ و آمریکا و ژاپن نیست. بنده می?دانم که چه تفاوت فاحشی از نظر توسعه سیاسی بین ایران و حتی کشوری مثل برزیل و آرژانتین وجود دارد که مردم به راحتی می?توانند، بیایند و از حکومت?شان انتقاد کنند و یا تظاهرات کنند. اما سوال من از کسانی که می?گویند:صادق زیبا کلام اشتباه می?کند.این است که را ه این?که جمهوری اسلامی ایران مثل هند یا حتی مثل ترکیه و برزیل و آرژانتین شود، چیست؟ ببینید، من نمی?گویم: شبیه فرانسه و انگلستان و نروژ. راهش چیست؟ می?گویم: برزیل یا حتی ترکیه. راه این که همین قوه قضائیه جمهوری اسلامی مستقل و پاسخگو باشد، چیست؟ بنده معتقدم به جز همین کاری که من دارم می?کنم، چاره دیگری نداریم و زندان رفتن افرادی نظیر من اجتناب ناپذیر است. این زندان?ها باید باشد، تا یواش یواش توسعه سیاسی، استقلال قوه قضائیه، آزادی مطبوعات به وجو د بیایند. درست است که ممکن است بنده راهی زندان شوم اما افراد دیگری هستند که کم و پیش این روند دموکراسی?خواهی را به جلو می?برند مثل اقای علی مطهری در مجلس. من می?دانم این راه هزینه دارد. می?دانم از بعد از انتخابات 88 ده ها نفر هستند که به خاطر همین انتقادات در زندان به سر می?برند. اما راه دیگری نیست. من به هبچ?وجه به تغییرات ناگهانی، اعتقاد ندارم. چون تجربه انقلاب اسلامی ایران و یکصد سال مبارزه جامعه مدنی ایران نشان داده که هر وقت تغییرات ناگهانی بوده، از بین رفته و تنها تغییراتی به سوی دموکراسی در ایران پایدار مانده که تدریجی به دست آمده است.
این?روزها غیر از بحث حکم زندان شما که واکنش?هایی داشته. بحث مطلب فیس?بوک شما درباره فوتبال هم مطرح است. شما در آن مطلب به صراحت عنوان کرده?اید که از موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی خوشحال نمی?شوید.
من نمی?خواهم از خودم تعریف کنم اما این مطلب نشان می?دهد که من به دنبال این نیستم که تنها رای مردم را به دست بیاورم و مردم برایم هورا بکشند و کف بزنند. این نشان می?دهد نمی?خواهم سر مردم را کلاه بگذارم و آنچه را که خیر و صلاح به نظرم می?رسد، بیان می?کنم. من می?دانستم که وقتی در این فضای تب آلود و تب زده فوتبال، این مطلب را بنویسم خیلی از دوستانم حتی شهیدم می?کنند اما فکر کردم ، این حرف درست همان چیزی است که من باید بگویم حتی اگر مردم بدشان بیاید. مقصودم باختن و گل خوردن تیم ایران نیست. مقصودم دلایلی است که ذکر کرده?ام که چرا بردن ما در جام جهانی به سود نیست.
شما در این مطلب اعتراف کرده?بودید که از رفتارهای گذشته?تان پشیمان هستید. آیا ممکن است چند سال بعد هم به غلط بودن این حرف?هایتان اعتراف کنید؟
بله. بله. اگر من ده سال دیگر متوجه شوم که چقدر درمورد انرژی هسته?ای اشتباه می?کردم. مطمئن باشید با نهایت صداقت خواهم گفت که ای مردم من در این?باره اشتباه می?کردم. واقعا اگر کسی دستاوردهای هسته?ای را به من نشان دهد . من همین الان از همه عذرخواهی می?کنم و می?گویم حق با مسئولین و آقای احمدی?نژاد بوده است. اما متاسفانه دستاوردی به عقل من نمی?رسد. برای مثال: حوزه پارس جنوبی که یکی از غنی?ترین ذخایر گازی جهان است مال ما و قطر است و ما به طور مشترک باید برداشت کنیم. کنتور هم وجود ندارد که ما چقدر باید برداشت کنیم و قطری?ها چقدر باید برداشت کنند. ما به واسطه تحریم?ها نتوانسته?ایم بهره?برداری درستی داشته باشیم در حالی?که قطری?ها مشکلی نداشتند و بهره?برداری کرده?اند. حاصلش این شده که سال گذشته، قطر چیزی حدود یکصد میلیارد مکعب، گاز بیشتر از ما از حوزه پارس جنوبی برداشت کرده، خب این تفاوت فقط در سال 92 به قیمت بین?المللی مترمکعب گاز می?شود چیزی حدود ۴۰ ملیارد دلار. شما وقتی این رقم را ضربدر دلار سه هزار تومان کنید، 120 هزار میلیارد تومان می?شود. این مقدار پول را ما به خاطر انرژی هسته?ای ازدست داده?ایم در حالی که کل بودجه آموزش و پرورش سال گذشته 13 هزار میلیارد تومان بوده، کل بودجه عمرانی کشور در سال گذشته 37 هزار میلیارد تومان بوده است. من وقتی این اعداد و ارقام را می?بینم و به آن 120 هزار میلیارد تومان فکر می?کنم، پشتم می?لرزد که آخر این چه بهایی است که ما داریم در رابطه با دستیابی انرژی هسته?ای می?پردازیم. اگر ضررو زیان?هایی را که آقای مه آفرید امیر خسروی به اقتصاد کشور وارد کرده به من بگویند، بنده همین امروز می?گویم مه آفرید امیر خسروی که اعدام شد و دومی را اگر می?خواهید اعدام کنید، طناب دار را بدهید من به گردنش می?اندازم اما وقتی می?بینم مرحوم آقای مه آفرید امیر خسروی، زمانی که دستگیر شد. واحدهای تولیدی?ای ایجاده کرده بود و بیش از ۱۷ هزار نفر را مشغول به کار کرده بود. ایشان یک دوجین صنایع ورشکسته و زیان?ده دولتی را خریداری کرده بوده و این?ها را به ?واحدهای سودده تبدیل کرده بود مثل فولاد اهواز و... نمی?توانم قبول کنم که ایشان مفسد فی الارض است اما اگر همین امروز با دلیل به من بگویند که ضررهای کلان به اقتصاد کشور وارد کرده بود من از همه عذرخواهی می?کنم.
نه آقای شریعتمداری و نه آقای حمید رسایی هیچ کدام از این?ها شاکی من نبوده?اند. شاکی، مدعی العموم یا دادستان بوده است. منتها مبنای شکایت دادستان، نامه?ی سر گشاده?ای بوده که من به جناب آقای شریعتمداری نوشتم. این نامه را هم من بعد از توافق ژنو و وقتی که اصولگرایان تندرو شروع کردند به حملات شدید علیه توافق بین ایران و غربی?ها نوشتم. در آن نامه در دفاع از توافق ژنو، سوالی را از آقای شریعتمداری و آقای حمید رسایی که توافق ژنو را معادل معاهده ترکمانچای اعلام کرده بودند، پرسیدم و گفتم: شما که این?قدر مخالف توافق ژنو هستید و آن را به زیان جمهوری اسلامی ایران می?دانید، می?شود به من ما بگویید که دستاوردها و فایده فعالیت هسته?ای ایران برای رشد و توسعه اقتصادی کشور چه بوده است؟ این همه هزینه?ای که به صورت مستقیم و یا به صورت غیر مستقیم ودر نتیجه تحریم?ها به ما تحمیل می?شود، چه سودی در اقتصاد کشور داشته است؟ آقای شریعتمداری در پاسخ به نامه سرگشاده من، نه تنها به این سوال پاسخی ندادند بلکه بنده را متهم کرده بودند و نوشته بودند: آقای زیبا کلام شما اگر خیلی به فکر مردم و منافع کشور هستید، چرا از متهمین پرونده ?سه هزار میلیارد تومانی دفاع کردید.
شما از متهمین پرونده سه هزار میلیاردی دفاع کرده بودید؟
بنده هیچ وقت از متهمان پرونده سه هزار میلیارد تومانی دفاع نکرده بودم، بلکه سوالم از مسئولین محترم قوه قضاییه و قاضی صادر کننده حکم اعدام برای متهمین ردیف اول این پرونده، این بود که واقعا جرم این?ها چه هست؟ یعنی راه خلاف وغیر قانونی?ای که متهمین این پرونده انجام دادند، چه بوده که به واسطه?ی ارتکاب به آن جرم، شما آن?ها را محکوم به اعدام کرده?اید؟ من فقط این سوال را مطرح کردم. پاسخ من به آقای شریعتمداری و نامه? سرگشاده اولی که نوشته بودم، مبنای شکایت دادستان علیه من قرار گرفته است. یعنی بنده به واسطه طرح این سوال که انرژی هسته?ای چه منفعتی برای نظام داشته؟ از سوی دادستان متهم به نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام و محکوم به یک?سال زندان شده?ام. در خصوص این?که بنده از قوه قضائیه پرسیده بودم که متهمینی که محکوم به اعدام شدند، دقیقا چه جرمی داشته?اند و بعد هم اضافه کرده بودم که بنده معتقدم هدف از برپایی دادگاه اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بیشتر از کشف حقیقت و اجرای عدالت، ارضا و اقناع افکار عمومی بود که ببینید ما داریم با فساد و مفسد اقتصادی مبارزه می?کنیم. به خاطر این سوال و این اظهار نظر هم مصداق توهین به قوه قضائیه گرفته شد به 6 ماه حبس محکوم شدم. روز چهارشنبه 28 خرداد رای دادگاه به من ابلاغ شد، من همان زمان اعتراض کردم و حالا حکم به دادگاه تجدید نظر می?رود. یا دادگاه تجدید نظر این احکام را تائید می?کند و ممکن هم هست که من را مستحق اشد مجازات ندانند. چون در حکم صادر شده برای من، هم در مورد اتهام تبلیغ علیه نظام، حداکثر مجازات یعنی یک?سال زندان در نظر گرفته شده و هم در خصوص توهین به قضات قوه قضائیه هم حداکثر مجازات که شش ماه زندان است در نظر گرفته?اند. در حالی که می?توانستند مجازات کم?تری در نظر بگیرند یا حکم زندان را تبدیل به جزای نقدی کنند و یا این که حکم را به?صورت تعلیقی درنظر بگیرند. بنابراین ممکن است که واقعا تجدید نظر صورت بگیرد.
قبل از ابلاغ حکم، به شما فرصتی برای دفاع از خودتان داده شد؟
حدود یک ماه و نیم پیش دادگاه من برگزار شد اما بنا بر دلایلی آن زمان ترجیح دادم که موضوع رسانه?ای نشود. در آن دادگاه من به طور مفصل از خودم به صورت شفاهی دفاع کردم اما جدا از دفاع در دادگاه، یک دفاعیه ده صفحه?ای هم در دفاع از خودم در قبال اتهامات دادستانی نوشتم و تقدیم دادگاه کردم. در عین حال من خودم از دادگاه تقاضا کردم که وکیل نداشته باشم. دلیلش هم از نظر خودم واضح بود، برای این?که جرم من، یک جرم سیاسی است. وکیل مسلط به مسائل حقوقی است. من فکر نمی?کنم کاری کرده باشم که از لحاظ حقوقی نیاز به این داشته باشم که کسی بیاید و از من دفاع کند. برای دادگاه تجدید نظر هم نمی?خواهم وکیل بگیرم و از موارد اتهامی خودم از خودم دفاع می?کنم.
چکیده دفاعیاتتان در دادگاه چه?بود؟
در دادگاه گفتم مصالح و منافع ملی در این است که ما اجازه بدهیم نخبگان و اصحاب فکرمان (البته من خودم را نه نخبه می?دانم و نه صاحب فکر) از سیاست?های دولت و مسئولین انتقاد کنند. انتقاد من اگر غلط و نادرست باشد از سوی مسئولین پاسخ می?گیرم و حتی مردم هم متوجه انتقاد نابه جا می?شوند. مثلا اگر مردم دستاوردهای هسته?ای را ببینند و سوال من را بخوانند، می?گویند صادق زیباکلام چقدر اشتباه می?کند. یا در مورد دادگاه مربوط به اختلاس می?توانستند به من پاسخ بدهند که جرم?های آقای مه آفرید خسروی این است و این جرم?ها این قدر سنگین است که ایشان حتما باید اعدام می?شدند اما هیچ پاسخی ندادند تنها مسئولین قوه قضائیه از من ایراد گرفتند و گفتند: شما رشته?تان علوم سیاسی است و چرا در امر قضا مداخله می?کنی. در خصوص این?که به من گفتند شما تبلیغ علیه نظام می?کنید من هم به صورت شفاهی و هم به صورت کتبی گفتم: نظام نور چشم من است. من چگونه می?توانم علیه نظام تبلیغ کنم. من علیه سیاست این مسئول، این رئیس جمهور و غیره، انتقاد می?کنم و اتفاقا چون دلم برای نظام می?سوزد، انتقاد می?کنم. بنده در جریان انتخابات سال گذشته، از این شهر به آن شهر، از این دانشگاه به آن دانشگاه می?رفتم سفر می?کردم و مردم را برای شرکت در انتخابات ترغیب می?کردم. چطور می?توانیم به جرم تبلیغ علیه نظام کسی که مردم را برای شرکت در انتخابات تشویق می?کند، به زندان بیاندازیم.
به خاطر همین صحبت?هایتان است که عده?ای شما را سوپاپ اطمینان نظام می?دانند.
شما اگر به فیس بوک من مراجعه کنید متوجه می?شوید که کسانی که مخالف نظام هستند و سرنگونی نظام را می?خواهند علی الدوام به من توهین می?کنند. به من دشنام می?دهند و می?گویند: شما آدم نظام هستید و علی?رغم حرف?های قشنگی که می?زنید مامور نظام و سوپاپ اطمینان نظام هستید. واقع مطلب این است که من با تمام وجود به نظام جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارم. نه از باب تعارف و شعار واین?ها، بلکه بنده معتقدم که ما هیچ چاره?ای نداریم، الا این?که در چارچوب همین نظام و همین قانون اساسی، روند دموکراسی را در کشورمان توسعه دهیم. به هر شکل دیگری که در نظام جمهوری اسلامی ایران لطمه?ای وارد شود، اصلاحات ممکن نیست. فرض کنید فردا همه مردم در خیابان?ها بریزند و تظاهرات کنند و نظام را سرنگون کنند. بنده با تمام وجود به عنوان یک استاد علوم سیاسی اعتقاد دارم که نه تنها، دموکراسی پیشرفت نمی?کند و نه تنها ما به جلو نمی?رویم، نه تنها سقوط نظام منجر به توسعه سیاسی، آزادی?های مدنی و ... نمی?شود، بلکه در کشور، یک هرج ومرج و بی ثباتی به وجود می?آید شبیه آنچه در سوریه و عراق و افغانستان و سایر کشورهای منطقه شاهد آن هستیم.
اما مطرح کردن خواسته?های دمواکراتیک حتی در چارچوب نظام و قانون اساسی هم هزینه دارد. الان خیلی?ها به خاطر همین انتقادها و همین خواسته?ها در زندان هستند. خود شما هم بابت همین انتقادها محکوم شده?اید؟
من به هیچ?وجه نمی?گویم که کار ما، کار ساده?ای است. راه پیش روی ما یک راه هموار شده و یک جاده?ی اسفالت نیست. من آنقدر عقلم می?رسد که جمهوری اسلامی ایران، سوئد و نروژ و آمریکا و ژاپن نیست. بنده می?دانم که چه تفاوت فاحشی از نظر توسعه سیاسی بین ایران و حتی کشوری مثل برزیل و آرژانتین وجود دارد که مردم به راحتی می?توانند، بیایند و از حکومت?شان انتقاد کنند و یا تظاهرات کنند. اما سوال من از کسانی که می?گویند:صادق زیبا کلام اشتباه می?کند.این است که را ه این?که جمهوری اسلامی ایران مثل هند یا حتی مثل ترکیه و برزیل و آرژانتین شود، چیست؟ ببینید، من نمی?گویم: شبیه فرانسه و انگلستان و نروژ. راهش چیست؟ می?گویم: برزیل یا حتی ترکیه. راه این که همین قوه قضائیه جمهوری اسلامی مستقل و پاسخگو باشد، چیست؟ بنده معتقدم به جز همین کاری که من دارم می?کنم، چاره دیگری نداریم و زندان رفتن افرادی نظیر من اجتناب ناپذیر است. این زندان?ها باید باشد، تا یواش یواش توسعه سیاسی، استقلال قوه قضائیه، آزادی مطبوعات به وجو د بیایند. درست است که ممکن است بنده راهی زندان شوم اما افراد دیگری هستند که کم و پیش این روند دموکراسی?خواهی را به جلو می?برند مثل اقای علی مطهری در مجلس. من می?دانم این راه هزینه دارد. می?دانم از بعد از انتخابات 88 ده ها نفر هستند که به خاطر همین انتقادات در زندان به سر می?برند. اما راه دیگری نیست. من به هبچ?وجه به تغییرات ناگهانی، اعتقاد ندارم. چون تجربه انقلاب اسلامی ایران و یکصد سال مبارزه جامعه مدنی ایران نشان داده که هر وقت تغییرات ناگهانی بوده، از بین رفته و تنها تغییراتی به سوی دموکراسی در ایران پایدار مانده که تدریجی به دست آمده است.
این?روزها غیر از بحث حکم زندان شما که واکنش?هایی داشته. بحث مطلب فیس?بوک شما درباره فوتبال هم مطرح است. شما در آن مطلب به صراحت عنوان کرده?اید که از موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی خوشحال نمی?شوید.
من نمی?خواهم از خودم تعریف کنم اما این مطلب نشان می?دهد که من به دنبال این نیستم که تنها رای مردم را به دست بیاورم و مردم برایم هورا بکشند و کف بزنند. این نشان می?دهد نمی?خواهم سر مردم را کلاه بگذارم و آنچه را که خیر و صلاح به نظرم می?رسد، بیان می?کنم. من می?دانستم که وقتی در این فضای تب آلود و تب زده فوتبال، این مطلب را بنویسم خیلی از دوستانم حتی شهیدم می?کنند اما فکر کردم ، این حرف درست همان چیزی است که من باید بگویم حتی اگر مردم بدشان بیاید. مقصودم باختن و گل خوردن تیم ایران نیست. مقصودم دلایلی است که ذکر کرده?ام که چرا بردن ما در جام جهانی به سود نیست.
شما در این مطلب اعتراف کرده?بودید که از رفتارهای گذشته?تان پشیمان هستید. آیا ممکن است چند سال بعد هم به غلط بودن این حرف?هایتان اعتراف کنید؟
بله. بله. اگر من ده سال دیگر متوجه شوم که چقدر درمورد انرژی هسته?ای اشتباه می?کردم. مطمئن باشید با نهایت صداقت خواهم گفت که ای مردم من در این?باره اشتباه می?کردم. واقعا اگر کسی دستاوردهای هسته?ای را به من نشان دهد . من همین الان از همه عذرخواهی می?کنم و می?گویم حق با مسئولین و آقای احمدی?نژاد بوده است. اما متاسفانه دستاوردی به عقل من نمی?رسد. برای مثال: حوزه پارس جنوبی که یکی از غنی?ترین ذخایر گازی جهان است مال ما و قطر است و ما به طور مشترک باید برداشت کنیم. کنتور هم وجود ندارد که ما چقدر باید برداشت کنیم و قطری?ها چقدر باید برداشت کنند. ما به واسطه تحریم?ها نتوانسته?ایم بهره?برداری درستی داشته باشیم در حالی?که قطری?ها مشکلی نداشتند و بهره?برداری کرده?اند. حاصلش این شده که سال گذشته، قطر چیزی حدود یکصد میلیارد مکعب، گاز بیشتر از ما از حوزه پارس جنوبی برداشت کرده، خب این تفاوت فقط در سال 92 به قیمت بین?المللی مترمکعب گاز می?شود چیزی حدود ۴۰ ملیارد دلار. شما وقتی این رقم را ضربدر دلار سه هزار تومان کنید، 120 هزار میلیارد تومان می?شود. این مقدار پول را ما به خاطر انرژی هسته?ای ازدست داده?ایم در حالی که کل بودجه آموزش و پرورش سال گذشته 13 هزار میلیارد تومان بوده، کل بودجه عمرانی کشور در سال گذشته 37 هزار میلیارد تومان بوده است. من وقتی این اعداد و ارقام را می?بینم و به آن 120 هزار میلیارد تومان فکر می?کنم، پشتم می?لرزد که آخر این چه بهایی است که ما داریم در رابطه با دستیابی انرژی هسته?ای می?پردازیم. اگر ضررو زیان?هایی را که آقای مه آفرید امیر خسروی به اقتصاد کشور وارد کرده به من بگویند، بنده همین امروز می?گویم مه آفرید امیر خسروی که اعدام شد و دومی را اگر می?خواهید اعدام کنید، طناب دار را بدهید من به گردنش می?اندازم اما وقتی می?بینم مرحوم آقای مه آفرید امیر خسروی، زمانی که دستگیر شد. واحدهای تولیدی?ای ایجاده کرده بود و بیش از ۱۷ هزار نفر را مشغول به کار کرده بود. ایشان یک دوجین صنایع ورشکسته و زیان?ده دولتی را خریداری کرده بوده و این?ها را به ?واحدهای سودده تبدیل کرده بود مثل فولاد اهواز و... نمی?توانم قبول کنم که ایشان مفسد فی الارض است اما اگر همین امروز با دلیل به من بگویند که ضررهای کلان به اقتصاد کشور وارد کرده بود من از همه عذرخواهی می?کنم.
مرتبط:
» اصلاحطلبان در مرحله فعلی باید به دنبال اعتدال باشند [بيش از 8 سال قبل]
» بايد فهميد چرا 28 مرداد اتفاق افتاد [بيش از 9 سال قبل]
برچسب ها:
صادق زیباکلام
نظرات کاربران
اشفاقان بيش از 10 سال قبل گفت:
اقاي رئيس جمهور كه گفتي اساتيد چرا خاموش هستيد الان وقت دفاع است
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین