خلیل موحد: آیا از نظر شما فقط همان 100 نفر و یا 200 نفری که با گروه لیان و یا شاید با کل موسیقی بومی بوشهر مخالف اند مردم به حساب می آیند که مدیران نباید حساسیت های آنان را تشدید کنند... درکجای اخلاق و قوانین مملکت و اسلام رحمانی، نقض حقوق مردم، فضیلت محسوب شده و کنشی از جنس مدیریت عالمانه و عقلانی به شمار می رود؟ و آیا مگر اکثر مردمان شرکت کننده در انتخابات 24 خرداد 92 به حسن روحانی رأی ندادند تا به اوضاع مصیبت بار آنان که میراث حاکمیت یک دست اصولگرایان بر مملکت بود پایان دهد؟...
خلیل موحد
جناب آقای عبدالکریم جمیری
با سلام! جناب عالی چنین می نماید که به حتم از مقدمه، متن و سرانجام برگزاری کنسرت موسیقی سنتی بوشهر توسط گروه موسیقی لیان مطلع اید. این برنامه که در جمعه شب، 12 دی ماه، با فشار مخالفان آن، نصف و نیمه اجرا شد و اجرای آن در روزهای شنبه و یکشبه نیز لغو گردید، بازتاب های موافق و مخالفی را رقم زد. با این تفاوت که اظهارنظرهای حامیان موسیقی سنتی و گروه لیان بیش تر در فضای مجازی نمود داشت، در حالی که مخالفان کنسرت، افزون بر بیان دیدگاه های خود که در رسانه های مجازی همسو (اصولگرا) و حتی در رسانه های غیرهمسو (اصلاح طلب) انتشار یافت، غیر از تجمع در شب اجرای کنسرت که به هدف به هم زدن آن انجام شد، اجتماع اعتراض آمیزی را نیز جلو استانداری برگزار کردند و بر ضد موسیقی داد سخن داده و نوشته ها و پلاکاردهایی را نیز علیه کلیت موسیقی به نمایش گزارده و خواهان برکناری برخی مقامات مسئول شدند. به باور نگارنده گرچه هم به گفتارهای مخالفان موسیقی نقد جدی وارد است و هم مهمتر از آن، رویکرد عملی آنها در تحمیل برداشت های دینی شان به دیگران، عاری از پشتوانه ی انسانی، عقلانی و قانونی ارزیابی می شود؛ اما انگیزه این جانب از نگارش این نامه، واکاوی دیدگاه انتقادی شما در مجلس در باب برگزاری کنسرت گروه موسیقی لیان می باشد. به امید اینکه این گفت وگو احتمالی، گشایشی باشد برای حاکمیت خرد به جای احساس صرف، پذیرش چندصدایی و تکثر به جای تک صدایی و انحصار بیان، کاربست رواداری به جای تحمیل و خشونت، و به رسمیت شناختن سبک های متفاوت زندگی.
اینک اما در پرداختن به اصل مطلب، نخست گفته های جناب عالی را که در مجلس طی تذکری شفاهی خطاب به وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرده کرده اید بازگو نموده و سپس نکاتی را به به اختصار به نظر شما میرسانم:
« در جمعه شب گذشته به مناسبت برگزاری کنسرت در شهر بوشهر به واسطه عدم مدیریت به موقع و بجای مدیر ارشد استان و مدیریت فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فضایی بسیار نامناسب برای سوء استفاده دشمنان نظام و انقلاب به وجود آمد .اگر مدیریت شایسته?ای انجام می?گرفت چنین اتفاقی نمی?افتد. برنامه کنسرت مورد اعتراض نیروهای مذهبی و هیاتی قرار گرفت. هیات?های مذهبی شب قبل از برگزاری کنسرت اعتراض خود را اعلام و نشان داده بودند ولی متاسفانه بی?توجهی شد و با تجمع این عزیزان در هنگام برگزاری کنسرت موجب برخورد نیروی انتظامی با عموم معترضان شد. به اعتقاد بنده برخورد نیروهای انقلاب با نیروهای حقیقی مدافع انقلاب برخوردی ناشایست بود که زمینه اختلاف مابین کسانی را به وجود آورد که هر دو در کنار هم باید با مخلان نظم و امنیت مبارزه کنند. اگر تذکر نیروهای دلسوز توسط مدیران پذیرفته می?شد حساسیت?های مردم تشدید نمی?شد و قطعا چنین مساله?ای اتفاق نمی?افتاد. وی در پایان خطاب به وزرای کشور و ارشاد گفت: این حادثه را بررسی کنید و زین پس برگزاری چنین برنامه?هایی را با حساب و کتاب دقیق?تری مجوز داده شود تا شاهد چنین حوادثی در بوشهر نباشیم. (سایت خلیج فارس به نقل از سایت نسیم جنوب 18/10/93)
1. تعریف شما از مدیریت شایسته چیست که اگر از سوی مدیریت استان کارکرد می یافت، چنین اتفاقی نمی افتاد؟ ماجرا این است که یک گروه موسیقی- در این جا گروه موسیقی محلی لیان- درچارچوب حق انسانی و قانونی خود و با کسب مجوز از مقامات وزارت ارشاد کشور می خواهد کنسرت برگزار کرده و هنر موسیقیایی خود را آن هم در دیار فرهنگی خویش- بوشهر شهر آفتاب درخشان- و در حضور هم استانی های مشتاق موسیقی به نمایش گزارده و برای آنان شادی آفرینی کند. مسئولان استانی نیز در راستای رفتار بر وفق وظایف اخلاقی و قانونی خود و در قالب سیاست های موعود رئیس جمهور برای پاسداشت حق هنرمندان و هواداران موسیقی، تمهیدات لازم را فراهم کردند. گروه موسیقی نیز برای اجرا در شش سانس، و با توجه ظرفیت بیش از 400 نفری سالن اجرا ، بلیط های کنسرت را پیش فروش کرده و دست کم 2400 از علاقه مندان به موسیقی نیز تا دو سه روز مانده به زمان نخستین اجرا، بلیط ها را به قیمت 30 هزار تا 35 هزار تومان خریداری کرده تا پس از شانزده سال محرومیت ناعادلانه و غیرقانونی، بتوانند از حق خود بهرمند شده و شاهد هنرنمایی ارکستر مورد علاقه ی خود بوده و تفریحی انسانی و شاد را تجربه کنند.
2. در قانون مجازات اسلامی جرمی با عنوان اجرای خصوصی و عمومی موسیقی یافت نمی شود. و گفتن ندارد که در هیچ جای قانون اساسی نیز ممنوعیتی برای اجرای هیچ یک از انواع موسیقی لحاظ نشده است، که بتوان با استناد به آن ها، به موسیقی تاخت و آن را منتفی دانست. از دگر سو ده ها شبکه ی رادیویی و تلویزیونی رسمی اعم از سراسری درون مرزی و برون مرزی و استانی نیز جز در روزهایی بسیار محدود و خاص، الی ماشاالله در کار پخش بسیاری از اجناس موسیقی و از جمله پخش موسیقی سنتی و محلی مناطق مختلف کشور می باشند. هم چنین شایان یادآوری است که موسیقی سنتی بوشهر پس از انقلاب و در نظام جمهوری اسلامی بالیدن گرفت و گروه های موسیقی محلی بوشهری با اجرای کامیاب خود در برخی شهرهای کشور و نیز در بعضی از کشورها، آن را شهرت ملی و جهانی بخشیده و برای بوشهر و ایران افتخار آفریدند. در این میان گروه لیان افزون بر حضور فعال در جشنواره های خارجی، با بیست سال شرکت در جشنواره ی موسیقی فجر ، و اجراهای متعدد در تالار وحدت تهران که همواره با استقبال تماشاگران مواجه شده، نقش پررنگی در معرفی موسیقی سنتی بوشهر به دوستداران موسیقی در داخل و خارج وطن داشته است.علاوه بر این ها، در شهریور سال 90، در شورای کارشناسی موسیقی استان ها وابسته به مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما نیز ، دو اثر از مرکز بوشهر مورد بررسی قرار گرفت که قطعه "سه نوازی نی انبان" با آهنگسازی محسن شریفیان و تنظیم مشترک محسن شریفیان و بابک شهرکی تصویب و از طرف کارشناسان شورای استان ها مورد تشویق قرار گرفت. (morwaridlian.blogfa.com)
شریفیان هم چنین به روایت خودش: «در محرم امسال در دومین جشنواره بین المللی فرهنگ و هنر اسلامی مالزی به عنوان نماینده موسیقی ایران شرکت کرده و به معرفی موسیقی سوگواری و آداب و سنن عاشورایی زادگاه خود پرداخته که از شبکه بین المللی خبر ایران نیز پخش شد.»(سایت خبرگزاری مهر، 20/10/93) در علاقه مندی اکثر قاطع مردم استان بوشهر به موسیقی سنتی این آب و خاک و از جمله به گروه لیان به رهبری محسن شریفیان نیز تردیدی وجود ندارد.
3. حال با شرحی که رفت، جناب جمهیری بفرمایید به عقیده ی شما و دیگرانی که مانند شما می اندیشند، مدیرکل ارشاد استان بوشهر و یا استاندار این استان در کدام یک از قطعات این رخداد هنری، «مدیریت شایسته ای» را انجام نداده که به پندار شما، در نتیجه آن « فضایی بسیار نامناسب برای سوء استفاده دشمنان نظام و انقلاب به وجود آمد.» آیا مقامات اجرایی استان باید حق انسانی و قانونی گروه لیان برای اجرا و حق انسانی و شهروندی دوستداران این نوع موسیقی را مانند گذشته پایمال می کردند تا از سوی مخالفان برگزاری کنسرت لیان، به بی تدبیری متهم نشوند؟! درکجای اخلاق و قوانین مملکت و اسلام رحمانی، نقض حقوق مردم- که هیچ تضادی با حقوق طبیعی و شهروندی دیگران ندارد- فضیلت محسوب شده و کنشی از جنس مدیریت عالمانه و عقلانی به شمار می رود؟ و آیا مگر اکثر مردمان شرکت کننده در انتخابات 24 خرداد 92 به حسن روحانی رأی ندادند تا به اوضاع مصیبت بار آنان که میراث حاکمیت یک دست اصولگرایان بر مملکت بود پایان دهد؟
4. هنر موسیقی نه دزدکی و از خارج و ارده قلمرو خداوندی شده و نه پدیده ای تازه به دوران رسیده است. موسیقی ریشه در عمق تاریخ بشر دارد و گویا نخستین بار در ستایش خدایان به صورت دسته ای اجرا می شده است. هیچ ملت و قومی از سیاه و سفید، زرد و سرخ، سیر و گرسنه، با خدا و بی خدا، شرقی و غربی در تاریخ گذشته و حال جهان بدون موسیقی وجود نداشته و ندارد. امروزه و در سراسر جهان اجرای مداوم برنامه های موسیقی محلی، ملی، سنتی و بعضاً حماسی و انقلابی و با درون مایه ی آزادی خواهانه و عدالت طلبانه، جزیی لاینفک از زیست آدمیان را تشکیل می دهد و پاره ای غرورآفرین از هویت جمعی آنان تلقی می گردد. عموم مردمان ایران و بوشهر نیز از این قاعده مستثنا نبوده و نیستند. بنابراین، نباید تردید کرد که آن چه که ناپسند است و در تقابل کامل با منطق حکمرانی خوب می باشد و به گفته ی جناب عالی باعث « سوء استفاده دشمنان نظام و انقلاب» می شود، نه برگزاری برنامه های هنری و از جمله موسیقی محلی و غیره، بلکه جلوگیری از اجرای این برنامه ها از سوی نهادهای رسمی کشوری و لشکری و یا از طرف افراد مرتبط با دستگاههای حکومتی و یا عناصر احیاناً خودسر می باشد.
5. در خصوص اعتراض هیأت های مذهبی و برخورد پلیس با آنان نیز گفتنی است.
1-5. از 37 هیئت و کانون مذهبی و پایگاه های مقاومت که نام شان در زیر بیانیه ای شداد و غلاظ علیه برگزاری کنسرت گروه لیان آمده، فقط 9 هیئت و ... مربوط به شهر بوشهر بوده و 28 تای دیگر آن ساکن در سایر مناطق استان اند! ( .gamnews.ir 12/10/93) این که هیئت ها، کانون ها و پایگاه های مقاومت مستقر در دیگر مناطق استان بوشهر برای برگزاری یک کنسرت موسیقی در بوشهر و مردم آن شهر خط و نشان بکشند، به ظاهر یک رویداد بی سابقه است. این گونه به نظر می رسد که نویسندگان این جنگ نامه و گردآوردگان امضا، چون اطمینان داشتند که از همراهی بانیان مساجد و بچه های محله های بوشهر- که اکثر نزدیک به اتفاق آنها از پیر و جوان هوادار موسیقی هستند- برخوردار نیستند؛ پس به ناچار دست نیاز به سوی دیگر هم استانی های ما دراز کرده اند. اینکه این نهادها چه تعداد عضو فعال به معنای عینی دارند و نظر واقعی آنها در باب موسیقی محلی بوشهر چیست، البته ما اطلاعی نداریم. در روز رخداد اما حدود 100 نفر که خود را امت حزب الله می خواندند در صحنه حضور داشته و مانع ورود افراد به داخل سالن محل اجرا (سینما آوینی) شدند (سایت خلیج فارس 13/10/93). در محدوده ی شهر بوشهر( از محله ی بهبهانی تا هلیله و بندرگاه) اما جمعیتی 200 هزار نفر آدم اعم از ساکنان اصلی بوشهر و یا مهاجرین زندگی می کنند که به قطع اکثر آن ها با موسیقی بوشهر و اجرای شریفیان و آکا صفوی و دیگر اعضای گروه لیان هیچ مشکلی ندارند. اینک در این جا این پرسش اساسی طرح می شود این آقایان و خانم های گرامی و معترض که تعدادشان در دوشنبه 15 دی ماه در جلو استانداری به 200 نفر رسید و حامیان محترم آنان که به هرحال نسبت به کل مردم بوشهر در اقلیت هستند، براساس کدام قانون اخلاقی و یا مدنی به خود حق می دهند که با کاربرد زور، اراده ی خود را بر خواست عموم مردم بوشهر تحمیل کرده و زندگی خصوصی آنان را در معرض تهدید قرار داده و روح و روان و حتی گاه جسم ناهمسویان را خراش دهند. اگر یک گروه نمایشی و یا گروه موسیقی، برای اجرای برنامه های خود مجبورند از اداره ارشاد مجوز بگیرند و گرنه باید عطای هنر را به لقای آن ببخشند، آیا تماشاگران هم برای حضور در این سنخ برنامه ها که کاملاً یک امر شخصی محسوب می شود باید از مأموران و کارکنان و وابستگان و همفکران دولت و حکومت رخصت بگیرند و در عرصه خصوصی شان و یا حوزه عمومی شان مطابق میل آنان رفتار کنند؟! به راستی اگر در هر جامعه ای، اقلیت و یا اکثریتی صرفاً با پشتوانه قدرت و ثروت، در کار منکوب کردن آزادی های انسانی و عادلانه مخالفان و منتقدان خود باشد، معنی این رویکرد، جز استبدادگری، مفهوم دیگری نخواهد داشت؟! استبدادی که تخم نفرت را دردل ها خواهد کاشت و شکاف میان حاکمیت- ملت را فزون تر خواهد نمود. رخدادی که بر اساس تجربه های تاریخی در نهایت نه به سود حاکمان است و نه به نفع محکومان.
2-5. جلوگیری از اجتماعات فرهنگی و سیاسی افراد، نیروها و احزاب اصلاح طلب و ناوابسته به جناح راست و منتقد آن، توسط برخی دستگاه های حکومتی و یا ایجاد اختلال و برهم زدن برنامه های آن ها به وسیله گروه های فشار وابسته و مرتبط با آن دسته، و حتی بعضاً کتک کاری برخی از حاضران در این گردهمایی ها، امری کم و بیش رایج بوده و نیروی انتظامی هم گاه دخالت چندان مؤثری در حمایت از برگزارکنندگان یا شرکت کنندگان در این مراسم ها نکرده است. برخورد پلیس با راست گرایان مخالف برگزاری کنسرت در جمعه شب 12 دی، در نوع خود از نوادر است. مخالفان مانع از ورود صاحبان بلیط به سالن کنسرت می شدند و در عمل نیز اجازه ندادند یک سانس از کنسرت اجرا شود. برخی از افراد گروه لیان نیز از ضرب وشتم مصون نماندند. به روایت شریفیان: «برخی?از کادر اجرایی برگزاری کنسرت، در ورودی سالن قرار داشتند که مورد ضرب ?و ?شتم عده?ای از معترضان و افراد تندرو که نمی?خواهم نام گروه خاصی را بر آنان بگذارم قرار گرفتند و لباس?های برخی از آنها پاره شد و تعدادی هم مصدوم شدند....» ( شرق، 17/10/93).
آقای جمیری ملاحظه می فرمایید که هم «عزیزان» شما و هم اعضای گروه لیان کتک خوردند، ولی با این تفاوت که دوستان شما به این خاطر با برخورد پلیس مواجه شدند که اصرار داشتند به ناحق و بر خلاف قانون عادلانه و بدون هیچ گونه توجه به برهم خوردن نظم زندگی و آرامش روانی و هدر رفتن وقت 400 انسانی که از پیش برای حضور در این کنسرت، برنامه ریزی کرده بودند، آمال خود را به کرسی بنشانند؛ اما اعضای گروه لیان چون خود را در برابر مردمانی که به امید تماشای این کنسرت از پیش بلیط خریده بودند متعهد می دانستتد، از سوی برخی مخالفان برگزاری کنسرت مورد اذیت و آزار قرار گرفتند. شما اما فقط از واکنش پلیس که آنان را « نیروهای انقلاب» می نامید نسبت به همفکران خودتان که آنان را «نیروهای حقیقی مدافع انقلاب» می دانید ناراحتید! البته کاربرد اصطلاح نیروهای حقیقی مدافع انقلاب برای جماعتی بسیار محدود که مخالف گروه موسیقی لیان هستند، مطابق قواعد علم اصول که شما نیز با آن آشنا هستید، مفهوم اش این است که درصد بسیاربالای از مردم شهر بوشهر و یا از مردم استان بوشهر که هوادار گروه یادشده بوده و یا دست کم با آن سر ستیز و نبرد ندارند، نیروهای حقیقی مدافع انقلاب محسوب نمی شوند!
نکته مهم دیگر این که آیا از نظر شما فقط همان 100 نفر و یا 200 نفری که با گروه لیان و یا شاید با کل موسیقی بومی بوشهر مخالف اند مردم به حساب می آیند که مدیران نباید حساسیت های آنان را تشدید کنند و یا 2400 نفری که قصد داشتند به تماشای کنسرت گروه یادشده بنشینند نیز مردم قلمداد شده که باید به انتخاب آنان احترام گذاشت.
رفتار شما همچنین بیانگر این است که به شقه کردن ایرانیان به شهروند درجه یک و درجه دو باور دارید. به هر حال این ها از جمله پرسش های کلیدی و تعیین کننده ای است که باید تکلیف خود را با آن ها روشن کرد.
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین
درود بر آنها که هواره پیشتاز و جان فدایند
آقای استاد ببخشید شما قبلا کجا بودید که اخبار را دیر شنیدید فقط می گویم متاسفم که نتوانستم این خبر مهم را به اطلاع شما برسانم شاید اگر من اقدام می کردم خبر نادرست به شما نمی رسید