مهدی تنگستانی 

با مروری بر مدت زمان سپری شده در دولت تدبیر و امید و اتفاقات رخ داده در استان بوشهر و مقایسه آن با عملکرد دولت های قبل می توان یک نتیجه گیری کلی انجام داد.

1- بسیاری از مشکلاتی که در تمامی دولت های گذشته به نحوی لاینحل باقی مانده بود، به نوعی توسط استاندار جوان و خوشفکر بوشهر به صورت اساسی مورد واکاوی قرار گرفته و بر مبنای منطق حاکم بر راه حل های پیشنهادی برگ برنده را از سیاست گزاران و برنامه ریزان ملی در تحکیم و استمرار  شرایط گذشته ربود. دعوت از مسئولین کشوری در رده های مختلف از معاونین رئیس جمهور گرفته تا وزرای مختلف در استان بوشهر و رویارویی آنها و مواجهه مستقیم با خواسته های مردم از ظرافت های کار دکتر سالاری است. همین امر هم باعث شده گام به گام شاهد حل مسائل مختلف باشیم. البته همراهی اعضأ هیئت دولت دکتر روحانی و عزم جزم آنها برای دوری از رفتارهای پوپولیستی و پرهیز از قول و قرارهایی که قادر به اجرای آن نبوده اند از مهمترین خصیصه های رفتاری آنهاست که باعث شده شفافیت را بر عملکرد دولتمردان حاکم نماید، البته در اغلب موارد آنها را غافل از اطلاع رسانی نموده است. این امر اما تبدیل به پاشنه آشیل دولت شده زیرا کارهای مهمی که توسط دولت انجام شده را بایستی به نحوی به اطلاع عموم رساند و به نوعی بهانه را از دلواپسان گرفت.

2- مشکل مردم هليله و بندرگاه که بیش از 4 دهه که از شروع ساخت نیروگاه اتمی می گذرد لاینحل  می نمود، یکی از مهمترین اقداماتی است که استاندار موفق بوشهر گام به گام در مراجع مختلف پیگیری و سرانجام موفق به حل آن شد. این نیز یکی از نمونه اقدامات مهم دولت تدبیر در استان بوشهر است تا نشان دهد باز با ارائه راه حل های منطقی می توان مشکلات کهنه و چندین ساله را با سهولت و در حد اعلای رضایت مردم مرتفع نمود.

3- در سفر اخیر وزیر نفت، استان شاهد تحولات عظیمی بود. البته در هیاهوی سهم خواهی عده ای متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفت، اما در آینده مردم شاهد این تحولات خواهند بود. آنچه در رفتارهای غیراخلاقی برخی افراد متاسفانه کمرنگ شد این بود که وزارت نفت به این باور رسیده که باید به مسئولیت های اجتماعی خود پایبند باشد. البته این امر نیز به این راحتی محقق نشده و حاصل تلاش فردی در راس مجموعه مدیریتی استان است که خود برخواسته از همان مجموعه نفت است که توانسته است به قولی با وزیر نفت با زبان خودش صحبت کند. اینکه مجموعه نفت به این نتیجه برسد که طرح های اقماری دیگر دارای کارایی لازم نیست و بایستی این افراد در مناطق کاری خود به همرا خانواده خود سکنی گزینند و از نزدیک وضعیت بهداشت و درمان و آموزش را در مناطق میزبان لمس کنند، قطعا باعث خواهد شد برای بهبود وضعیت خود هم که شده آستین بالا بزنند و دیگر فکر نکنند که به بوشهریها صدقه میدهند و کارهایی انجام دهند که به زعم خود وظیفه اشان نیست.

در پایان آنچه که همواره مورد تاکید است نخست تغییر در باورهایمان است که باعث رشد و بالندگی ما خواهد شد. اینکه بخواهیم و بر مطالبه خود استوار باشیم اما با دلیل و منطق. بر این عقیده باشیم که می توان بر جوانان اعتماد و تکیه نمود و زمام امور را به آنها سپرد. نمونه بارز آن نیز در صحبت های دکتر ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مشهود بود که اشاره داشت هر جا در دولت بخواهند استاندار موفق و خوشفکری را مثال بزنند نام سالاری را می برند. دوم اینکه سطح خواسته های خود را نیز منطقی نماییم. در جلسه اخیری که با حضور ژنرال نفتی در بوشهر توسط فعالان اجتماعی یکی استخدام سی نفر و دیگری سی هزار نفر را از وی مطالبه نمود که مشخص نمود ما در این زمینه در ابتدای راهیم. در این زمینه اما رسانه های اجتماعی می توانند نقش مهمی ایفا نمایند موضوعی که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.

به امید روزی که شاهد بالندگی جوانان این خطه از کشور در عرصه سیاست گذاری های ملی باشیم.