یارا مهدی بکران : کمیسیون عمرانی شورای شهر بوشهر در پی نقدهای جدی کارشناسان و مردم به طرح المان میدان انقلاب تشکیل جلسه داد.
شما را به خواندن صحبت های علمی مخالفان و تنها موافق اجرای این طرح دعوت می کنیم.
حرف در مورد این طرح بسیار بود و با تمام تلاشی که برای مختصر نوشتن گزارش شده است باز طولانی است و پیشاپیش از این بابت از شما خواننده عزیز پوزش می طلبیم.
شما را به خواندن نظرات دوستان دعوت می کنیم:
جهانگیر حیدری(رییس دانشکده معماری دانشگاه خلیج فارس) مخالف طرح:
-تاخیر در برگزاری جلسه، با توجه به اینکه المان مورد نظر در حال ساخت می باشد.
-عدم توجه به شرایط محیط طبیعی شهر در طراحی و چیدمان مبلمان شهری در میدان
-بی توجهی به بستر تاریخی و فرهنگی میدان به عنوان یک فضای خاطره انگیز (مانند دروازه و دیوار شهر در گذشته) و همچنین به محیط پیرامون بویژه بافت تاریخی بوشهر
یکسان انگاری میدان و فلکه و در نتیجه بی توجهی به توقعات مورد انتظار از میدان، بویژه فراهم سازی بستری برای امکان بروز تعاملات و رویدادهای اجتماعی
پریسا فلک الدین(طراح شهری و نماینده راه و شهرسازی) مخالف طرح:
المان طراحی شده جهت استقرار در میدان انقلاب شاید اگر جهت جانمایی درهر نقطه دیگری از شهر پیش بینی شده بود، با این حجم انتقادات و حساسیت ها مواجه نبود و این، تنها سخن از اهمیت بسیار زیاد و نقش کلیدی این میدان در شهر بوشهر دارد، چرا که طراحی به هر نحو در این گره شهری مستلزم در نظر گرفتن همه وجوه و عوامل موثر در طراحی، به لحاظ پیشینه تاریخی، نقش ترافیکی و حضورپذیری (سواره و پیاده) ، تصویر ذهنی مردم، واقع شدن در لبه بافت تاریخی و نیز بافت تجاری مرکزی شهر و نیز وقوع مراسم و مناسک گوناگون در این نقطه و بسیاری موارد دیگر می باشد . همچنین طراحی این میدان می بایست به صورت یکپارچه و با در نظر گرفتن نقش پیاده مدار بودن میدان و کالبد پیرامونی انجام پذیرد و نه صرفا ایجاد المانی همانند طراحی فلکه های ترافیکی، چراکه لزوم طراحی میدان، تشویق جهت حضورپذیری و آسایش و امنیت پیاده چه به لحاظ فیزیکی و چه روانی است و میدان انقلاب همانطور که در طرح تفصیلی بوشهر نیز دیده شده است، میدانی کاملا پیاده مدار می باشد، خوشبختانه نظر به ارتفاع و نحوه قرارگیری ساختمان های پیرامون(فارغ از کیفیت ابنیه)، این میدان از محصوریت نسبتا قابل قبولی برخوردار است و با تلاش های اخیر شهرداری نسبت به کم کردن عرض خیابان های حول آن و حتی حذف یکی از گذرها(گذر جبهه جنوبی) و ایجاد کفسازی نسبتا مناسب برای میدان و اتصال به پیاده راههای لیان شرقی و غربی، نقش میدان و پیاده مدار بودن آن تقویت گردیده، گرچه نقش پررنگ و اصیل این فضای شهری با تعریف واقعی میدان همواره به خودی خود وجود داشته و دارد و مانند تمامی میدان های کارآمد دنیا نقش خود را به لحاظ کارکردی و تصویر ذهنی مردم ایفا می کند، لذا بهتر اینست با توجه به عدم وضعیت بحرانی و تعجیل در طراحی صرفا المان، تا زمان مطالعات دقیق تر و ارائه طرحی همخوان تر با بستر، صبر پیشه نمود.
آرمان جهانگیری(معمار و پژوهشگر؛ دوره دکتری طراحی شهری) مخالف طرح:
در سطح مدیریتی: پیشنهاد تغییر رویه کنونی تصویب طرح های شهری در شورا و بهره گیری از نظر کارشناسان شهری
در سطح شهری: تاکید بر ارزش بالقوه فضای میدان انقلاب به عنوان یک عرصه برای حیات شهری مردم و اهمیت دهی به بعد اجتماعی و فعالیتی میدان به عنوان مهمترین بحث طرح و پرهیز از نگاه تک بعدی به این حوزه به عنوان محلی برای خودنمایی یک المان شهری
در سطح المان: بهره گیری از مقیاس انسانی محیط و استفاده از عناصر بومی
امین نعمتی( دکترای مرمت شهری) موافق طرح:
اول اینکه دوستان مخالف از یاد نبرند که در چه فضایی زندگی می کنند. میزان دموکراسی حاکم بر زندگی ما، آنقدر ها نیست که در این اندیشه باشیم که همه ی امور می بایست به صورت شفاف در اختیار ما گذاشته شود و ما بتوانیم به عنوان یک شهروند فعال در تمامی سطوح نقش خود را نشان دهیم. جامعه ما معمولا در برخی موارد که صلاح دانسته شود بارقه هایی از دموکراسی را در خود به شهروندان نشان می دهد که باعث نوعی توهم در نگاه ما شده است. دوم اینکه، بخش زیادی از گلایه های دوستان شاید متوجه فرآیند واگذاری طرح به یه شخص یا شرکت می باشد که شاید اگر زمان لازم و اطلاع رسانی کافی در اختیار دیگران نیز قرار می گرفت امروز شاهد طرح بهتری بودیم. سوم اینکه، یکی از مهمترین مشکلات ما با طراحی المان میدان امام، به مفهوم میدان باز می گردد، میدان ایرانی، فروم رومی و آگورای یونانی هیچکدام به تنهایی از حیث کالبدی شخصیتی مشخص و شاخص ندارند، و آن چیزی که به آنها تشخص می دهد فضاهای کالبدی پیرامون میدان است، چرا که میدان همانند دیگر تجربه های بشری مشابه اش فضایی برای با هم بودن شهروندان است تا جایی برای المان ها هر چند که در جاهایی مجسمه ها یا ابلیسک هایی در گوشه ای بدون عرض اندام ویژه دیده می شوند. چهارم اینکه، کم نیستند فضاهای معماری و شهری که گذر زمان اضافه هایی را به خود دیدند و با اینکه این بسترها خود اهمیتی یگانه داشته اند ولی امروز کسی از ما شناختی از آنها نداریم. مثلا همه حضار در جلسه حتما برای یکبار مجسمه حضرت موسی اثر میکل آنژ را دیده ایم و می شناسیم ولی نمی دانم در چه بنایی قرار دارد، باری، اگر این طرح باعث شود که شهروندان و یا گردشگران با در کنار این المان قرار گرفتند احساس خوبی داشته باشند و گوشی خود را برداشته و مشغول گرفتن عکس سلفی از خودشان باشند. پنجم اینکه، خود المان بنا صحبت دوستان از طراح گرفته تا منتقد گذشته و آینده را کمتر دیده و بیشتر نگاهی به خود و این روزهایش دارد، و البته موضوعش نیز «انقلاب» است. از نظر من این طرح می تواند انقلابی باشد، چرا که انقلابها معولا برآمده از نفی گذشته هستند و تا مدتها هم برنامه ای برای آینده ندارند، این طرح به ویژه انقلابی است، چرا که باعث شده همه در کنار هم دور یک میز جمع شویم، هر چند بهتر بود که این جلسه خیلی قبلتر برای دیگر فلکه های شهر برگزار می شد، تا وقتی به مهمترین میدان شهر می رسید قوام یافته باشد.
نوید مهربان(کارشناس ارشد معماری و طراح) مخالف طرح:
با سلام خدمت اساتید حاضر و رخصت از ایشان در مقدمه، در باره ی مطلبی که استاد عزیز آقای اسدی اشاره فرمودند مبنی بر اینکه چرا معمارها و قشر متخصص در باب اتفاقاتِ مشابه در عرصه طراحی حضور کمرنگی دارند و از کمک و مشاوره به نهادها، استقبال موردِ انتظار را نمیکنند؛ در پاسخ به این پرسش، آنچه که به نظر می رسد این است که ، در حال حاضر در سطح شهر بوشهر قشر متخصص و توانمندی از معمارهای بوشهری فعالیت می کنند، و در صورت دعوت به مشاوره ، نظرات تخصصی خود را دریغ نخواهند کرد. با وجودِ این در ارتباط با پروژه اِلِمان میدانِ انقلاب، تصمیم گیری و انتخاب طرح در محیطی ایزوله اتفاق افتاده و معماران از بدو امر تا زمان انتشار تصاویر در فضایِ مجازی(چند روزی پس از شروع اجرای این پروژه) از این فرآیند بی اطلاع بوده اند.
**
در رابطه با طرح اِلِمان، نقدِ اینجانب به طرح ارائه شده، نقدی ست اصولی و ورای پذیرشِ پیشینیِ این طرح؛ به این معنا که این طرح را تا این لحظه به عنوانِ واقعیتی موجود و رخداده قلمداد نمی کنم که بخواهم با رویکردی اصلاح گرایانه با آن برخورد کنم.
رخ دادنِ چنین طرحی در میدانِ انقلاب ، در نهایت به نفعِ معماری بوشهر و هویتی که ما برای بافت تاریخی چهارمحل قایل هستیم، نیست.
در مواجهه با مقوله طراحی این اِلِمان، بایسته است در مرحله اولِ برخورد با مساله طراحی، تکلیفِ خود را با مساله تاریخیت آن روشن کنیم. بدین این معنا که آیا این میدان را به عنوان میدانی تاریخی به رسمیت می شناسیم یا خیر؟
در پاسخ به پرسش بالا می توان بیان کرد که این میدان واجد یک هویت بسیار ویژه در سطح شهر و استان بوشهر است و از جهات بسیاری در نوع خود نظیری ندارد. با وجودِ این در طرح ارائه شده و در بیان و نوشته های طراح، به انحاء مختلف، هویتِ تاریخیِ میدانِ انقلاب از اساس نادیده گرفته شده است. دلیل این امر تحلیلِ غلطِ طراح از مساله طراحی بوده ست و یا این که طراحان با توجه به نحوه گزینش و طبق نظر کارفرما- مسحورِ نام و عنوانِ میدان بوده اند؛ و بنا براین به چنین پاسخی در حل مساله معماری رسیده اند.
**
اگر فرآیند طراحی بصورت طیفی در نظر گرفته شود که یکسر آن گزافه گویی(به معنای مجاز بودن هرگونه فرآیند طراحی جسورانه) و سرِ دیگر آن گزیده گویی است؛ می توان گفت که هرچه بستر تاریخی و هویت یک مکان محسوس تر باشد ضرورت گزیده گویی در برخورد با آن برجسته تر میشود و در مقابل در صورتی که مکان، فاقدِ سویه های تاریخی مشخص باشد، دستِ طراح برای برخورد های جسورانه و گزافه گویانه با مساله معماری باز تر می شود.
با این نگاه، میدانِ انقلاب گرچه که در محوطه ای با جداره های آسیب دیده قرار گرفته و سویه های عناصر معماری بوشهر در آن ضعیف شده است، کماکان در بافتِ تاریخی بوشهر قرار دارد و دارای جایگاهی خاص در نزدِ مردم بوشهر می باشد. بنابرین نمی توانیم با نادیده انگاشتنِ این هویت تاریخی، و صرفا به واسطه نامِ میدان، با مساله طراحیِ معماریِ اِلِمان رویارو شویم.
**
با توجه به اینکه طراحان پروژه به صورت مکرر در توضیح و توجیه طرح خود اشاراتی به میدان آزادی تهران داشته اند، ارائه این توضیحات را خالی از لطف نمی دانم.(این توضیحات با هدفِ بیانِ تفاوت بنیادین میان رویکرد طراحی در اِلِمان میدان آزادی تهران و اِلِمان ارائه شده برای نصب در میدان انقلاب بوشهر بیان می شود).
تصور کنید که طراحِ میدانِ شهیاد درفرآیند طراحی، نامِ میدان(شهیاد،نامِ سابقِ میدانِ آزادی و نامی که در آگهی مسابقه طراحی این اِلِمان منتشر شده است) را ملاکِ اصلیِ فرآیند طراحیِ الِمان قلمداد می کرد. به این صورت که مطابق با نام شهیاد و بر مبنای معنی برآمده از این نام، مخاطب باید با نگاه به اثر به یاد پهلویِ دوم بیفتد. بدین ترتیب، بدون تردید، با این رویکرد، بنایِ یادمانیِ میدانِ آزادی بنوع دیگری به منصه ی ظهور می رسید و نمی توانست ورای زمانه خود، جاودانه شود. طراحِ اِلِمانِ میدانِ آزادی در حرکتی زیرکانه از نامِ وقتِ میدان (شهیاد) عبور می کند و به طرحی دست می یابد که عصاره ایست از هویت و تاریخ معماری ایرانیِ قبل و بعد از اسلام.
طراحِ المانِ میدانِ انقلاب علی رغم تاکید مکرر خود برقیاس های مع الفارقِ اثر خود با بناهای شکوهمندی چون الِمانِ میدانِ آزادیِ تهران، در تصمیمی سهل انگارانه نامِ کنونیِ میدان را مبنای طرح خود قرار می دهد و هویت تاریخی ارزشمند آن را نادیده می گیرد. (ایشان همزمان که می کوشد با قیاس اثر خود با اثار جاودانه معماری معاصر ایران نسبتی ایجاد کند، با توجیه و تحلیل های پر اشتباه خود، بر فاصله طرح خود با آثار آن بزرگان صحه می گذارد).
**
از نگاهی دیگر، بر فرض که میدانِ انقلابِ بوشهر در مکانی فاقد هویت تاریخی قرار گرفته است و طراحان را مجاز به ملاک قرار دادنِ نام میدان در فرآیندِ طراحی بدانیم (چنانکه در عمل در پروسه طراحی ایشان این اتفاق رخ داده است).
(با این شرایط، نگاه طراح به پدیده انقلابِ اسلامی برجسته میشود) نگاهی به تعریفِ طراح از پدیده انقلابِ اسلامی روشن گرِ رویه برخورد با امر طراحی معماری اِلِمان است.
مهمترین کانسبت دنبال شده در طراحی انقلاب و این رخداد بود در بررسی های صورت گرفته مفاهیمی که مرتبط با انقلاب می باشند عبارتند از:
١: دگرگون شدن
٢: نو آوری
٣: وحدت و یکدلی
که همه آنها در کار دیده شده است.
(تعریف طراح از پدیده انقلاب اسلامی)
این تعریف، از پدیده انقلابِ اسلامی(که به عنوان پدیده ای چند وجهی و پیچیده در تاریخ انقلاب های اجتماعی سیاسی بشری شناخته شده است) به اندازه رویه برخورد با مساله طراحی، سطحی و سهل انگارانه است. این در حالی ست که در نظرگیری نامِ انقلابِ اسلامی در پروسه طراحی، مستلزمِ تاویلی ویژه است و نمی توان با تعریفی چنین کلیشه ای با مساله طراحی روبرو شد.
**
در انتها، عطف به اشارات (و قیاس های شگفت آورِ)دیگرِ طراحِ پروژه مبتنی بر شباهت میان طرحِ ایشان و اِلِمان های طراحی شده توسط بزرگانی چون مهندس سیحون و مهندس امانت، مبنی بر پرهیز از بکار گیریِ تزیینات در آثارِ این بزرگان و طرحِ ارائه شده ی المانِ میدان انقلاب؛ به زعمم برخلاف تحلیل ارائه شده توسط طراح، المانِ ارائه شده نه تنها فاقد عناصر تزیینی نیست بلکه ملغمه ایست از تزیینات که به صورت آشفته ای گرد هم جمع آمده اند.
در نهایت با در نظر گیریِ این وضعیت پیشنهادِ بنده به اعضایِ محترم شورایِ شهر این است که پروسه ی اجرای این اِلِمان متوقف شود، و این طرح در جلسات ِ تخصصی با حضور اساتید ومتخصصین باتجربه طراحی در عرصه بافت های تاریخی مورد وارسیِ قرار گیرد؛ و صرفا در صورت تایید طرح از سوی ایشان، نسبت به اجرای آن تصمیم گیری شود.
رئوف مزروقی(کارشناس ارشد معماری و طراح) مخالف طرح:
نقطه نظرات مشروحِ خود را به نوشتاری با عنوان درنگی بر طرح میدان انقلاب بوشهر ارجاع می?دهم. در مورد طرح ارائه شده از دو زاویه می?توان به موضوع نگریست:
نخست توجه به میدان انقلاب به عنوان یک کلیت در بستر تاریخیِ شهر می?باشد و طرح این پرسش که آیا طراحی و اجرای صرفِ یک اِلِمان، دردی از دردهای وضعیت کنونی میدان انقلاب دوا می?کند؟ پاسخ بنده به این پرسش منفی است؛ خواه اِلِمان طراحی شده خواه هر اِلِمانِ(مجردِ) دیگر، مشکلاتِ وضعیت فعلی میدان انقلاب به عنوان یک میدان شهری را رفع نخواهد کرد.
نگاه دیگر، توجه به طرح اِلِمان(با این فرضِ محال که پاسخ مسئله در طراحی و اجرای یک المان) است. به زعم بنده حلقه?ی گمشده طرح حاضر فقدان یک ایده حاکم بر کلیت فرآیند طراحی است. ایده?ای که با سوار شدن بر طرح بتواند پاسخگوی تمامی ابعاد پروژه باشد. تیم طراح نیز به این موضوع واقف هستند که به منظور توجیه طرح نیاز به یک تفکر و ایده حاکم دارند و آن را از مفاهیم و پدیده?های مختلف(همچون اقتباس از صدف، تشبیه به رویش جوانه?ای از دل خاک، استعاره از انقلاب اسلامی ایران و ) جست?وجو می?کند و به پاسخ نمی?رسند.
این معضل در پاسخگویی به ابتدایی?ترین پرسش?های مترتب بر طرح نیز دیده می?شود. چنان?که به عنوان نمونه مقیاس اِلِمان را در نگاهی ساده?انگارانه از میانگین اعداد ارتفاع جداره?های مجاور به دست می?آورد(و طراح محترم در پاسخ به این پرسش، مصرانه از تصمیم خود دفاع می?کند و با بی?توجهی به ابعاد و تناسبات میدان و مقیاس انسانی از فرآیند تصمیم?گیری در مورد ارتفاع المان بر تحلیلِ خود تاکید می ورزد). نمونه دیگر از این موارد مساله جای?گیری اِلِمان در میدان است که طراح دلیل مکان?یابی آن را حذف از مسیر حرکت پیاده و انتقال آن به گوشه?ای از میدان عنوان می?کند. در این نحوه تفکر، اِلِمان به مثابه یک اسباب?بازی در دست طراح است که قابل حرکت به هر نقطه?ای از میدان می باشد.
اگر بخواهم به دور از مصلحت اندیشیِ محافظه?کارانه نظرم را شفاف بیان کنم؛ تصحیح و رفع ایرادِ یک اثر معماری در مواردی معنا پیدا می?کند که طرح دارای بن?مایه?های معماری و شهرسازی باشد؛ بن?مایه همچون پی مستحکمی ست که بتوان بنای جدید را با تغییراتی بر روی آن احداث کرد. مسئله حاضر نیاز به نگاهی پایه?ای و کلی دارد، نگاهی که در آن کلیت میدان به همراه تمامی جداره?ها، محورها، کف?سازی?ها و دیده شود، نگاهی به دور از سهل?انگاری که توجه ویژه به تمامی ابعاد میدان انقلاب اعم از بعد اجتماعی، تاریخی، شهری، معماری و باشد.
در پاسخ به نقطه?نظر جناب آقای اسدی در مورد فراخوان?های معماری و مبلغ ناچیز جوایزِ آن که به زعم برخی دوستان، دلیل استقبال کم?رنگ طراحان و معماران از مسابقات معماری است،شایان ذکر است که تجارب داخلی و حتی خارجی، به اثبات رسانده که از کم اهمیت?ترینِ عواملِ ایجاد انگیزه?ی شرکت در چنین فراخوان?هایی، وجه مالیِ آن است. چنان?که جایزه مسابقه طراحی میدانی در شهر چابهار نیز تنها ده سکه بهار آزادی بود، که در چرخشِ مالیِ شرکت?های مشاورِ بزرگی که در این فراخوان شرکت کردند، بسیار ناچیز است. آنچه یک فراخوانِ طراحی را معتبر می?نماید زمان?بندی مناسب، انتخاب هیئت داوران معتبر و اطلاع?رسانی به موقع هستند و نه صرفِ مبلغ جایزه?ی طرح?های برگزیده.
مهشید کرمی( کارشناس ارشد معماری دانشگاه شهید بهشتی، مدیر اجرایی طرح تفصیلی ویژه بافت تاریخی؛ عضو و از موسسین بنیاد بوشهر بان) مخالف طرح:
مهم ترین دلیلی که من با المانی که در میدان انقلاب در حال ساخت است، مخالفم ؛عدم احترام و توجه آن به زمینه تاریخی و کانتکست موجود است. به دلیل این عدم توجه؛ یکی از مهم ترین مفاهیم این میدان به عنوان ورودی و دروازه شهر از دست رفته است.در حالیکه در تمام دنیا مکان-رویداد ها به عنوان یکی از شاخصه های اصلی هویتی شناسایی و بازیابی می شوند. مثال می زنم دیوار برلین اتفاق خوبی در تاریخ دو آلمان محسوب نمی شود ولی ردپای آن در تمام طول دیوار بازسازی شده است. در همین شهرهای داخلی خودمان مانند قزوین تلاش کرده اند مفاهیمی مانند قرار گیری در جاده ابریشم که حتی در صحت آن شک و تردید است را با المان هایی بازسازی کنند. این اتفاق در این طرح دیده نمی شود. بالعکس در این طرح هویت و رویداد دروازگی آن کلا نادیده گرفته شده است و المانی طراحی شده که بازگو کننده هویت تاریخی و رویدادی آن نیست. ما فردا نمی توانیم دست فرزندانمان را بگیریم و ببریم اینجا و بگوییم اینجا نقطه شروع و دروازه شهر ما بوده است.
فراموش نکنیم این نقطه به همه شهر تعلق دارد.ضمن تایید صحبت ها و دلایل که سایر دوستان ذکر کردند، مشکل دیگر را در مقیاس کار می بینم. واقعا نیازی به المانی با این ابعاد در این میدان برای انتقال مفاهیم وجود ندارد. چه دلیلی وجود دارد که عنصری با این ابعاد و مقیاس ساخته شود.ما واقعا نیاز به این همه سختی و پیچیدگی نداریم.واقعا شاید پاسخ میدان انقلاب پاسخی ساده باشد ولی با در نظر گرفتن مفاهیم و هویت تاریخی آن.
و اما دفاعیات دکتر محسن پورحمزه طراح طرح:
وی معتقد است متخصصان حوزه شهرسازی کمتر در بررسی های خود توجه خود را معطوف به نقد المان کردند و به راحتی می توان این استنباط را داشت که انها مشکلی با نحوه طراحی المان نداشته و حتی برخی از انها طرح را شکیل و با جسارت خطاب فرمودند از این حیث برخی از آنان نیز مشکلات میدان فعلی را جالش بزرگ شهرداری در برخورد با اشفتگی ترافیکی و حرکتی میدان یادآور شدند.
به نظر پورحمزه طراح المان نظرات بعضی از همکاران خود را در راستای بعد تخصصی کافی ندانست و صحبت های آنان را در جهت تخریب نه سازندگی و با نگاه سیاست محورانه خواند.
پس از نقدهای برخی دیگر از متخصصان پورحمزه مجددا پاسخگوی نظرات بود و گفت:
طراحی صورت گرفته با نگاه تندیس گرایانه نه تعلقی به گذشته دارد و نه چنگی به آینده میزند.پورحمزه این طرح را فاقد تزیینات اضافه گو خواند و ادامه داد: تزیینات نمیتواند تکیه گاه مناسبی برای حلول کانسپت ها باشد.وی تکرار مکرر معماری بوشهر را مهمترین عامل بی ارزش کردن معماری دانست و تکرار یافته های معماری بوشهر را حبس شده در تزیینات محکوم به شکست و زوال دانست.
پورحمزه اضافه کرد: هویت در درونی ترین بخش یک اثر هنری تجسم و شروع و به رو بنایی ترین بخش یک اثر متصور میگردد.
این طراح برداشت آزاد از طرح و در نظر گرفتن همه سلایق را دلایل موفقیت طرح خود اعلام کرد و اذعان داشت: آشفته بازاری که در معماری امروز بوشهر دیده می شود به دلیل درک ناصحیح از مفهموم و بنمایه اصلی معماری بوشهر می باشد و غرق کردن آن در دریای پر تلاطم ظواهر و تزیینات است ما معماران نتوانسته ایم بسته و نگاه تازه ای در شهر به وجود بیاوریم که مردم به غیر از ظواهر به مفهوم یک اثر بنگرند.