من واقعا دیگه خسته شدم. بعد از ٥٠ سال دنبال توپ دویدن، خسته شدم. از? ١٤، ١٥ سالگی که با توپ پلاستکی بازی می?کردم، شروع کردم، تا اومدم مربی پرسپولیس و تیم ملی شدم. به جایی رسیدم که دیگه هیچ?جور کشش نداشتم. همین الان هم می??یان به من پیشنهاد می?دن...
مهدی زعیم?زاده: قرمزها روز گذشته در شرایطی دهمین قهرمانی?شان در لیگ برتر را جشن گرفتند که اضافه?شدن یک ستاره به لوگویشان را بیش از هرکسی مدیون علی پروین?اند. اسطوره?ای که سه بار در مقام سرمربی، پرسپولیس را به مقام قهرمانی رسانده است. در سه قهرمانی دیگر ستاره تیم داخل زمین بوده است. اینها تنها بخشی از ٢٠جامی است که پروین به?عنوان بازیکن، مربی یا بازیکن-مربی با پرسپولیس فتح کرده است. پروین در ٧٠سالگی به قول خودش دیگر کشش اینکه در کنار فوتبال باشد را ندارد اما همچنان نقش یک بزرگ?تر را ایفا می?کند. اوست که باید برای حل اختلافات پادرمیانی کند. پروین در دهه هشتم زندگی?اش ابراز امیدواری کرد پرسپولیس به دوران او برگردد، زمانی كه به?راحتی قهرمانی?اش را تکرار می?کرد و دیگر برای بردن جام ٩ سال انتظار نکشند.
?پرسپولیس روز گذشته دهمین قهرمانی?اش در لیگ ایران را جشن گرفت. شما با سه ?قهرمانی در لیگ پرافتخارترین سرمربی پرسپولیس? هستید. دهمین قهرمانی پرسپولیس برای علی پروین چه طعمی داشت؟
اول باید بگم که من هم یک ورزشکار بودم مثل بقیه ورزشکارای مملکت. تنها فرقش این بود که مردم بهم محبت داشتند، چون با مردم زندگی کردم. من دلم می?خواد این قهرمانی?ها ادامه داشته باشه. دوباره اینجور نشه هشت، ٩ سال دنبال قهرمانی بدویم.
?شما استاد قهرمانی?های پشت سر هم بودید؛ اما این?بار پرسپولیس پس از ٩ سال قهرمان شد...
از زمانی که بازی می?کردم همه ش یا قهرمان بودم یا دوم. از دومی پایین?تر نیومدم.
?چه کار می?کردید که قهرمانی?تان مستمر بود و از قهرمانی اشباع نمی?شدید؟
سال ٦٦ که ما پنج سال پشت? سر هم قهرمان شدیم، پولی در کار نبود. ما با صد هزار تومان پرسپولیس را قهرمان می?کردیم. الان شرایط فرق می?کند. الان پول اصل شده. پرسپولیس اگر منو نخواد می?رم سپاهان، اون هم نخواد میرم یه جای دیگه. الان چون پول تو کار اومده و اسم حرفه?ای روش گذاشتن دیگه شما هیچ کاری نمی?تونین بکنین. اروپا رو نگاه کنید یه دفعه یه بازیکنشون ٣٠٠ ?میلیارد پول می?گیره. کسی هم نمی?تونه حرف بزنه چون فوتبال حرفه?ایه. حتی والیبال هم داره اینجوری میشه. تو والیبال هم اون خوباشون قرارداد یک?میلیارد?و نیمی می?بندن.
?علی پروین اگر الان بازی می?کرد، قرارداد چند?میلیاردی می?بست؟
همون ماهی? هزار?تومنی که اون موقع از پرسپولیس می?گرفتم بسمونه. هر مقطعی شرایط خودشو داره. زمان ما اونجوری بود. الان ولی فوتبالیست?ها چلچلی?شونه. هر کدومشون عاقل باشند پنج، شش سال می?تونن پول در بیارن. یکی مثل مهدی طارمی اگه عاقل باشه ١٠ سال می?تونه از پاهاش پول دربیاره. به شرطی که سالم زندگي کنه.
?به نظر می?رسد یکی از عوامل قهرمانی?های پرشمار این بود که از نظر شخصیتی از موفقیت سیر نمی?شدید و همیشه انگیزه داشتید.
هرکسی یک ذاتی داره. یکی مثل من از باخت بدش می?آد. من با این محمد پروین والیبال بازی می?کنم، وقتی منو می?بره از ناراحتی شب چهار ساعت خواب ندارم. دوست ندارم ببازم. آن موقع كه بازی می?کردم راجرز می?گفت فقط توپ رو بدید به علی پروین. وقتی تیم حریف می?ریختن رومون، من توپو می?گرفتم آروم می?کردم. یک پاس می?دادم تیم از فشار درمیومد. من اون موقع که بازی می?کردم عصای دست مربی تو زمین بودم. از همون موقع باخت رو دوست نداشتم تا اینکه دهه ٦٠ مربی شدم. خدا هم خواست که موفق شوم. تیم?مون هم خیلی خوب بود. از گلر بگیر تا اون جلو. سلطانی، وحید قلیچ، پنجعلی، محرمی، انصاری?فرد، سیدعلیخانی، ناصر محمدخانی، محمد مایلی?کهن، محمد دادکان؛ اینها همه بیداد می?کردند. ضیا عربشاهی حمید درخشان، فرشاد پیوس، مرتضی کرمانی?مقدم. اصلا حریف می?موند کیو بگیره؟ محسن آشوری رو بگیرن، کرمانی رو چکار کنن؟ اصلا نمی?دونستن کیو باید بگیرند. الان یک تیم بازی داره میان می?گن آقا این ریاضتیه خوبه. (رضا رياضتي از نزديكان علي پروين است) یکی رو می?چسبونید بغلش تموم میشه میره. ولی تیم ما کیو می?خواستن بزارن برای کی؟
خدا حبیب? خبیری (بازیکن سابق هما) رو بیامرزه. اونو گذاشته بودن منو بگیره. خب! من بچه باهوشی بودم. این تا میومد بچسبه به من. من می?رفتم می?چسبیدم به سهام میرفخرایی دفاع وسطشون. آقای محمد توانایی مربیشون از بیرون داد می?زد: «وقتی میاد اونجا ولش کن» تا منو ول می?کرد من می?رفتم وسط زمین سر جام. مثلا چراغپور با بازی من آشنا بود. می?گفت: «به من گفتن اگه دستشویی هم رفتی من باهات بیام». همون بازی رو ما هشت تا زدیم چهارتاش را هم من زدم. بازی با راه?آهن بود. یادتونه؟ نه یادتون نیست.
?تیم برانکو بهتر است یا تیم دهه ٦٠ علی پروین؟ با هم بازی کنید کدام برنده می?شود؟
این تیم داره میرسه به ما. ولی وقتی میخوان گل بزنن تن مردمو می?لرزونن. میخوان یه گل بزنن هی کشش میدن.
?آیا علی پروین با این همه افتخار خودش را بهترین فوتبالیست تاریخ ایران می?داند؟
خدا بیامرزه همایون بهزادی رو. من اون موقع که به تیم پیکان رفتم بچه بودم. ته مینی?بوس می?نشستم. کوچولو بودم دیگه باید می?رفتم ته می?نشستم. کلانی، بهزادی و محراب بزرگای تیم بودند. کمی که گذشت با همایون خیلی قاطی شدم. دوستش داشتم. آن موقع که نمایشگاه سورتمه رو تو هفت تیر داشتیم. طبقه بالایش دفتر باشگاه بود. نشستیم با همایون بهزادی سر بهترین بازیکن ایران بحث کردیم. همایون بهزادی می?گفت: «تو نفر اولی». من می?گفتم: «نفر اول پرویز قلیچ?خانیه، نفر دوم خودتی، من نفر سومم. نه که بخوام تعارف کنما. همایون بهزادی به نظر من بهترین فوروارد ایران تو اون زمان بود. هم سرزن بود هم دوپا.
? این بحث شما برای چه زماني بود؟
حدود ٢٥ سال پیش.
?در این ٢٥ سال کسی پیدا نشد بیاید در این رده?بندی؟
چرا فوتبالیست?های خوبی مثل دایی، علی کریمی، کریم باقری، مهدوی?کیا خوب بودن. حالا چون یک ?عده?شون الان کار فوتبال نمی?کنن یک خرده اسمشون کم?رنگ?تر شده. علی دایی الان داره کار مربیگری می?کنه مطرح هم هست. ولی علی کریمی کار مربیگری دوست نداره. یک بار کلاس مربیگری رفته بود من تعجب کردم چرا کلاس رفته. یک عده دوست ندارن یک عده هم دوست دارند.
?شما قاعدتا دوست داشتید چون خیلی زود مربی- بازیکن شدید؟
نه. من خودم وقتی سال ٥٨ مربیگری را شروع کردم، اصلا دوست نداشتم. از کار مربیگری خیلی بدم می?آمد. می?دونین چرا؟ چون من خودم نفر اول تیم بودم وقتی مربی ارنج رو می?خوند، آنهایی كه بازی نمی?کردن رو می?دیدم که همه ناراحتن و دارن غر می?زنن، از این کار بدم می??اومد.
?پس چرا مربی شدید؟
وقتی محراب (محراب شاهرخی) رو از مربیگری پرسپولیس کنارگذاشتن، من، محمد مایلی، پنجعلی و دادکان رفتیم دنبال عسگرزاده، اون هم یه شرایطی گفت که ما نتونستیم قبول کنیم. تو راه که داشتیم برمی?گشتیم، محمد مایلی گفت: «علی?آقا خودت بشو» گفتم: «من؟» همین?جور که الان به شما دارم می?گم، گفتم من نمی?تونم بشم، اونا گفتن می?تونی، خلاصه مربیگری رو گردن من انداختن. ما اومدیم هم بازی کردیم، هم مربی شدیم. سال ٦٨ هم مربی تیم ملی شدم. هم?زمان تیم ملی و پرسپولیس رو قهرمان آسیا کردیم.
?به نظر می?رسد بزرگ?ترین موفقیت دوران مربیگری?تان را همین قهرمانی در بازی?های آسیایی پکن می?دانید؟
بهترین خاطره من همون قهرمانی تیم ملی تو بازی?های آسیاییه، بعد از ١٦ سال ما قهرمان آسیا شدیم.
?و بدترین خاطره.
بدترین خاطره?م قطره، مقدماتی جام جهانی ٩٤، بعد اون باخت?ها همه اومدن گفتن: «اینو خريدن، اونو خریدن». ولی دلیل باختمون اینها نبود.
?پس دلیل آن ناکامی بزرگ پس از قهرمانی در پکن چه بود؟
ببین ما تمرین تیم ملی رو تقسیم کرده بودیم. می?گفتیم: «آقای کماسی اول ٢٠ دقیقه این بچه?ها دست شما، گرمشون کن». اون موقع دو ساعت، دوساعت??و ربع تمرین می?کردیم. بعد می?گفتیم: «آقای ناصر ابراهیمی یک ساعت، یک?ساعت?و ٢٠ دقیقه کار تاکتیکی کن. سانتر تمرین کن. تمرین شوت کن». ٢٠ دقیقه تا نیم?ساعت هم بدشون دست من، من چکار می?کردم؟ من می?دووندمشون. اگه یادتون باشه اون آخریا بچه?های ما اضافه?وزن داشتن. باسن?هاشون گنده بود. هیچی! ما تا می?اومدیم فشار بیاریم کمی اینها رو لاغر کنیم، آقای ابراهیمی می?گفت بچه?ها دارن غر می?زنن، بچه?ها می?اومدن غر می?زدن، نق می?زدن: «علی آقا! تورو خدا نکن، نکن و نکن». ما رفتیم قطر. همه تیم?ها تو یک هتل غذا می?خوردن. عراقی?ها اومدن، همه ترکه?ای. به حضرت عباس همون?جا به ناصرخان گفتم: «ناصرخان ما ول معطلیم».
?یعنی شما عدم آمادگی بدنی را عامل آن باخت?های تلخ می?دانید؟
خدا پدرتو بیامرزه، مقصر هم من بودم.
?بازی اول را هم خیلی بد باختیم؛ سه - صفر به کره? جنوبی باختیم و در همان بازی اول تیم از هم پاشید... .
توی بازی اول، کریم باقری رو گذاشته بودیم سمت چپ، همون اول بازی دوتا گل خوردیم، به منافی گفتیم گرم کنه بره جای باقری. هیچ?کدوم از این دستیارای ما حواسشون نبود به ما بگن علی آقا منافی داره گرم می?کنه. بچه ٩٠ دقیقه گرم کرد. در کل اصلا خوب نبودیم. حالا کره ?شمالی و عراق را هم بردیم؛ ولی اصلا خوب نبودیم؛ ولی پکن تیم بودیم.
?شما که این?قدر از باخت بدتان می?آید، در سال ٨٤ در آن سال آخر مربیگری?تان که نتایج بدی می?گرفتید، چه حالی داشتید؟
یک بازی با فجر رو بد باخیتم، اشکالی هم نداره. شما یک?سری طرفدار دارید یک?سری دشمن. البته من با همه خوبم، همه هم با من خوبن. من خیلی از رفیقام و نزدیکام استقلالین.
?مثل نوه?تان. راستی چطور می?شود آدم نوه علی پروین باشد و استقلالی بشود؟
والله نمی?دونم چرا استقلالی دراومده.
?آقای پروین در کنار این?همه افتخاراتی که شما در عرصه مربیگری کسب کردید، همیشه این بحث مطرح بوده که شما یک مربی سنتی بودید. این صحبت را قبول دارید؟
اتفاقا سؤال خوبی کردی؛ بذار یه نمونه شو بگم. همین اوت?انداختن، ما علی علیزاده رو آوردیم اوت بلند مینداخت. بعدش همه اومدن گفتن فلانه و بیساره. الان تمام تیم?های ایران و دنیا اوت بلند میندازن. اصلا خودش یه تاکتیکه. شما اگر بیای روی اوت بلند کار کنی، طرف بلند پرت کنه واسه نفر اول، اون بسابونه برای پشت?سری و بعد پشت?سری گل بزنه، این بده؟ همین پرسپولیس این فصل این?جوری گل زد؛ ولی اون موقع به ما می?گفتن علی اصغری بازی می?کنید. یه مثال دیگه؛ اون?موقع من به ناصر محمدخانی می?گفتم: «ناصر! هر طرفِ تیم مقابل که ضعیفه، تو برو اون طرف، از اون رد شو مثل آب خوردن. به نظر من یه فوروارد باید راحت از دفاعش رد شه، نشه فوتبالیست نیست. بعدش هم تیم دهه ٦٠ ما خداییش خوب بود. داور تا می??اومد سوت بزنه، ما دو تا زده بودیم.
?یکی از مواردی که در دوران حضور شما در فوتبال به?ویژه در زمان بازی?تان به چشم می?آمد این بود که بی?حاشیه بودید. برخلاف بازیکنان فعلی به فکر مدل مو و این مسائل نبودید. چرا الان بیشتر بازیکنان بیشتر توجه?شان به حواشی است؟
الانم بی?حاشیه??م. بازیکن باید جنبه داشته باشه، جنبه خیلی چیز مهمیه. اگه رفتی بالا، شدی فلانی، اول باید با مردم بجوشی، اول باید با مردم خوب باشی. من دارم تو اتوبان میرم، یه?دفه یک آقا و خانومی می?گن علی?آقا میشه عکس بگیریم. می?زنم کنار عکس می?گیرم؛ ولی خیلیا هستن شیشه?شونو بالا می?کشن. به نظر من این طارمی الان داره خوب زندگی می?کنه؛ ولی یکی دیگه رو دیدم با یه وضع لباس ناجور. بهش گفتم آقا یه بازیکن ملی?پوش نباید این وضع لباس?پوشیدنش باشه.
?آیا در زمان مربیگری?تان به مسائل اخلاقی و انضباطی بازیکنان هم توجه داشتید؟ بعضی?ها می?گویند در این زمینه خيلی دقت نمی?کردید... .
حواسم بود، یه مثال براتون بزنم، ما به شهرهای مختلف سفر می?کردیم؛ به مشهد، اهواز و...، از فرودگاه که بیرون می?اومدیم، حداقل پونصدتا هوادار دورمون جمع می?شدن. حداقل صدتاشون هم دختر بودن. این دختر?ها هوادار ما بودن می?اومدن امضا بگیرن. یکی، دوتا از این بچه?های ما می?خواستن از مسئله سوءاستفاده کنن؛ اما من حواسم جمع بود، من همون موقع برخورد می?کردم، بچه?ها رو جمع می?کردم تذکر می?دادم. می?گفتم شما باید قدم هم برمی?دارید الگو باشه.
?شما می?گویید حواستان به بچه?ها بوده و تذکر هم می?دادید؛ اما چند شاگرد اصلی شما در ادامه زندگی?شان دچار لغزش?های بزرگی شدند... .
من ٢٠٠، ٣٠٠ تا شاگرد دارم. وقتی اینا پیشم میان، کیف می?کنم، بیشترشونم خوب و موفقن. هرکدوم که موفق می?شن، من کیف می?کنم. همین الان مهدی تارتار داره تیمشو میاره لیگ برتر. بهش افتخار می?کنم. یک?سری مثل محمد دادکان و محمد مایلی، شاگردای خوب من بودن. ٢٠٠ تا شاگرد داشتم که بیشترشون خیلی موفق بودن و باعث افتخارن.
? ٥٠ سال است از حضور شما در سطح اول فوتبال ایران می?گذرد. ٤٠ سال اول بازیکن و مربی بودید و حضوری فعال در فوتبال ایران داشتید. در ١٠ سال اخیر تقریبا بازنشسته شده?اید. برای کسی که ٤٠ سال نفر اول فوتبال ایران بود، به?حاشیه?رفتن سخت نبود؟
یه موقع میشه که شما دیگه کشش این کارو نداری. من واقعا دیگه خسته شدم. بعد از ٥٠ سال دنبال توپ دویدن، خسته شدم. از? ١٤، ١٥ سالگی که با توپ پلاستکی بازی می?کردم، شروع کردم، تا اومدم مربی پرسپولیس و تیم ملی شدم. به جایی رسیدم که دیگه هیچ?جور کشش نداشتم. همین الان هم می??یان به من پیشنهاد می?دن به?عنوان هیئت?مدیره یا پست دیگه مشغول بشم. آقای تاج هم به ما محبت داره؛ ولی من خودم خسته شدم. دیگه از من این کارها برنمیاد. سن من جوریه که دیگه این کارا رو نمی?طلبه.
? در واقع شرایط سنی?تان طوری بود که ترجیح دادید کنار بروید؟
همه همینن. شما نگاه کنید همه فوتبالیست?ها میان مصاحبه می?کن می?گن: «ورزشکاران دوبار می?میرن، یک بار مردن طبیعیه، یک?بار هم وقتی ورزش رو کنار می?ذارن؛ ولی من اینجوری نبودم».
?یعنی برای شما دل?کندن از ورزش و مطرح?بودن سخت نبود؟
نه اصلا.
?البته شاید به این دلیل بازنشستگی برای علی پروین سخت نبود که شما را در اوج دوران کاری?تان یکباره پنج سال بازنشسته? کردند؟
اون دیگه بماند.
? و سؤال آخر؛ نظرتان درباره تیم ملی و کی?روش؟
اون اوایل آقای کی?روش رو زیاد قبول نداشتم. با فدراسیون درگیر می?شد و من مخالف بودم. دو، سه جلسه?ای تو آکادمی فوتبال باهاش داشتم. دیدم یک ماه مونده به بازی?ها، دستیاراش دارن تیم?های حریف رو آنالیز می?کنن. زمان ما کی اینجوری بود؟ به نظر من آقای کی?روش بهترین مربی?ای که به ایران اومده. البته همراه این آقای برانکو. کی?روش کارشو بلده. من اگه بودم تیمم قطرو تو دوحه شکست داده بود، نمی?اومدم به ترکیب تیمم دست بزنم؛ اما اومد سه تا عوض کرد، بازی با چین رو برد. البته مهره?هاش هم خوبن. به نظرم کی?روش الان دو تا تیم داره. من شرط بستم تیم ملی بدون گل خورده میره جام جهانی. خوشحالم که بدون اما و اگر داریم می?ریم جام جهانی. به آقا کی?روش هم قول دادم برید جام جهانی باهاتون میام؛ ولی نمیرم، از هواپیما می?ترسم.
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین