تولد مادر اصلاحات در بوشهر

مهدی جهانبخشان

دیروز سالروز تولد مادر اصلاحات در بوشهر بود. مادر برادران قیصی زاده از یونس تا بعدیها.

مرارتی که این بانوی بزرگوار برای بزرگ کردن بچه ها کشید، مثال زدنی است.

همسرش شهید حاج ابراهیم قیصی زاده، در جبهه به شهادت رسید و بار به مطلب رساندن چند بچه قد و نیم قد افتاد بر دوش همین بانوی بزرگوار دست تنها.

هر چند خانواده شهید محسوب می شد ولی در پی امتیاز ستانی از نظام نبود. بچه ها هم نبودند.

از دوم خرداد و انتخاب آقای محمد خاتمی، در کنار فرزندان و پا به پای فرزندانش، مطالبه گر جدی اصلاحاتی شد و در مراسم مختلف و همایش ها و تجمعات و انتخابات، حضور چشمگیری از خود نشان می داد.

بچه های روشنفکر و اصلاحاتی ها، بقول بوشهریها شب و روز رو دلش بودند ولی هیچگاه اخم و تَخمی نشان نمی داد و همه جور زحمات را متحمل می شد و لبخند از لبش محو نمی گردید.

یک خاطره جالب :

دکتر سروش قیصی زاده، فرزند یونس را به جهت درج یک مطلب در وبلاکش که ناشی از شور نوجوانیش بود، کلاس دوم راهنمایی که بود به دادگاه احضار کرده بودند. (من به شوخی دکتر را کوچکترین وبلاگ نویس کهکشان شیری خطاب می کردم، چون از کودکی در فضای مجازی برای خودش پیج ساخته بود). القصه، همه خانواده سعی در پنهان کردن این موضوع از مادر بزرگ، خانم دشتیاری زاده یعنی مادر اصلاحات داشتند و نگران بودند که به محض اطلاع، بیقراری کند.

مادر بزرگ می آید و به دکتر قیصی زاده می گوید: فهمیدم دادگاه خواستنت، (در اینجا خانواده دستپاچه می شوند که حالا مادر بزرگ چه عکس العمل مادرانه ای انجام می دهد).

مادربزرگ رویش را می کند به دکتر سروش و می گوید: اگه از خودت ضعف نشان دادی و به التماس افتادی، اصلا پایت رادر خانه نگذار، برو و مثل شیر از خودت دفاع کن.

مادر اصلاحات، تولدت خیلی خیلی خیلی مبارک. شیرزن محله جفره علیباش بندر بوشهر، سایه ات بر سر خانواده مستدام.

  (هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و چهارم – شماره 966)