دکتر پرستا حیدری: من فکر می?کنم جمع عمر حاصل جمع دو مفهوم است؛ خاطره?ها و آرزوها. در نیمه اول زندگی آرزوها سنگینی می?کنیم. امیدها، رویاهای دور و دراز، تلاش?ها در جهت رسیدن نیم دیگر هم خاطرات. وقتی تعداد و وزن? خاطره?هایت از آرزوها سبقت می?گیرد، یعنی تو رفته رفته در حال پیر?شدنی در دنیای ما آرزو?ها ناگزیر به مختصات تاریخ و جغرافیا زنجیر شده?اند...
موضوع انشا: جوانی
دکتر پرستا حیدری
لغت?نامه دهخدا: جوانی. [ج َ] (حامص ) ضد پیری. شباب. حداثت. (دهار)
هیچ است وجود و زندگانی هم هیچ / وین خانه و فرش باستانی هم هیچ / از نسیه و نقد زندگانی همه را/ سرمایه جوانی است جوانی هم هیچ. (خاقانی)
من فکر می?کنم جمع عمر حاصل جمع دو مفهوم است؛ خاطره?ها و آرزوها. در نیمه اول زندگی آرزوها سنگینی می?کنیم. امیدها، رویاهای دور و دراز، تلاش?ها در جهت رسیدن نیم دیگر هم خاطرات. وقتی تعداد و وزن? خاطره?هایت از آرزوها سبقت می?گیرد، یعنی تو رفته رفته در حال پیر?شدنی در دنیای ما آرزو?ها ناگزیر به مختصات تاریخ و جغرافیا زنجیر شده?اند.
درون مایه?ی دغدغه?های یک نسل خواه ناخواه یک پایان مشترک دارد. اما مساله اصلی این است، جوان ایرانی چه چیز می تواند آرزو کند، و چه چیز می تواند از آرزو کردن دورش کند؟ من آرزوهایم چه بود؟ چه چیز مرا به آنها رساند؟ چه چیز مرا دور، منصرف یا دلزده کرد؟
اصلا آرزو چه مفهومی می تواند باشد؟ داشتن شغل خوب، درآمد کافی، سفر، امنیت و آخر هفته?های مفید و ... را می شود آرزو شمرد؟ یا اینها حق شهروندی یک نفر می تواند باشد؟. وقتی حرف از هدف?ها، آرزوها و امیدهای ما می شود، بیشترین چیزهایی که می شنویم چکیده?ی حداقل?های شهروندی? کسی هست که با میزان متوسط تلاش در زندگی?اش مستحق است که بدست بیاورد.
این یک واقعیت شفاف است. آدمی وقتی می تواند آرزو کند، که دستِ دغدغه?هایش از مسایل روزمره و ابتدایی فراتر برود. وقتی چین و شکنج?های مغز ما دائما در حال پردازش غم نان، ساختن سقف و محکم?تر شدن جای پا باشد، کمتر انتظار می رود که به ساختن دو بال برای پرواز فکر کنیم.
وقتی هنوز در آستانه??ی میانسال شدن، سقف خیالت درگیر و دار پایه?های زندگی دست و پا می زند، مفهوم دویدن، انتخاب مسیر پرواز کردن به دورها و دورها را سخت متوجه می شوی
انگار یک سری مفاهیم انتزاعیِ بدیهی را لابه?لای روزمرگی?های کش آمده جا گذاشته باشی، و هم جایش را فراموش کنی، هم وجودش را
بله، سهم ما از تمام امیدها و خیال های جوانی، نرسیدن به یک سری بدیهیات بود، جوری که خودت را در یک ساحت دور افتاده و فراموش شده، جا بگذاری
(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و چهارم- شماره987)
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین