محمد لطفي: درست ربع قرن پيش در هارموني و ريتم ماشين هاي صنعت چاپ افست چاپخانه، رويدادي ثبت لحظه هاي تاريخ ميشد. صداها و نگاه ها به اولين نسخه «نسيم جنوب»، خلوت خالي سکوت را به شکفتن گل لبخند نشاند و نسيم بر نيلي آبهاي باستاني بوشهر تولد يافت...
«ربع قرن با نسیم جنوب»
نسيمي بر گرماي جنوب
محمد لطفي
درست ربع قرن پيش در هارموني و ريتم ماشين هاي صنعت چاپ افست چاپخانه، رويدادي ثبت لحظه هاي تاريخ ميشد. صداها و نگاه ها به اولين نسخه «نسيم جنوب»، خلوت خالي سکوت را به شکفتن گل لبخند نشاند و نسيم بر نيلي آبهاي باستاني بوشهر تولد يافت، همين افتخار، اهل قلم را بس که در عبور ثانيه ها در ترنم و ترجمان آن روزها دلنوشته بسپارند به خم اندر خم کوچه هايي که حالا نسيم در ساقه هاي تاريخ سترگش مثل عطر گل گل ابريشم مي پيچيد، بندري که لهيمرها را رد کرده و پيشخوان يک قرن مطبوعات و افتخار طلايه دار و همراهي با مشروطه خواهان را در کارنامه خود داشت، حالا تاريخ، افشره آن همه ميراث را با فروتني به دستان دست اندرکاران رياضت کشيده نسيم کوچانده بود، تا نسيم اين بار گلوگاه سبز شکفتن باشد و قلم ها به سماع راهبانه به گستره يک تمدن در «نسيم جنوب» درد بستاند از تن زخمي شهر اولين ها، در واکاوي تاريخ خود بر اين شبه جزيره دور افتاده و غريب که هرچند از پايتخت دور بوده اما در بخش وسيعي از رويدادها، تاريخ ساز و پيشاهنگ بوده است.
حتي قبل تر از مرکز نشينان، نقش و ارزش و جايگاه مطبوعات اين جا در بوشهر حرفها براي گفتن دارد که بماند براي مجالي ديگر، از نخستين روزنامه با خط و نسخ و چاپ سنگي تا فراوان مواردي از اين دست، که همه اين جا روييدن تا برويانند، و آنک ما مسير سبز روشنايي گذشته را در پديده نوظهور دوباره از آيينه مردمک چشم هاي هم نظاره گر ميشديم و نسيم در فضاي محقر اما به گستره عشق عشاق از هر ژانر فرهنگي و هنري جاري شد در رگارگ هر او که اهل دل بود و دستي بر فرهنگ و هنر، عطشان شوق و ذوق به يادگار نهادن اثري مختصر حتي به يادگار حک کند بر کتبيه «نسيم جنوب»، و نسيم هر هفته به برنايي قد مي افراشت و فراز ميآمد، به چشم بر هم زدني محل اتکا شد. رسالت رسانه اي خود را در دل اهالي بوشهر نشاند، جوش و خروشي کليد خورد او که مطلبي مينوشت و شهروندي که «نسيم جنوب»، باد صبايش شده بود. دقيقاَ کارکرد دنياي مجازي امروز را برايش به همراه مي آورد.
در هفتمين روزها و قراري معين «نسيم جنوب» را با غروري قدسي پنج هزارسال تمدن و تاريخ حالا به دست فرزندان ناخدايان و ملاحان و هر شهروند بومي و غير بومي ديگر ميرسيد. همه در سمفونياي منظم گرد هم آمدند تا بي منت مزد رويدادهاي فرهنگي، هنري، ورزشي بوشهر را پوشش دهند، نسيم حالا همان دنج ميکل آنژ ها و رافائل ها و کافکاها و کاموها و... شد براي هر بوشهري که دستي بر هنر داشت و از دل نشست هاي فراوان و بهره جستن از استاداني که نام بردن از يکي اجحاف در حق ديگريست يک بار ديگر نهنگ خفته فرهنگ و ادبيات بوشهر تکاني خورد تا خود را به درياي هنر برساند، شناور بماند و از مرگ وارهد، بوشهر از دير باز سرزمين مثال در حوزه ادبيات بوده و هست و «نسيم جنوب» در بازتاب اتفاقات فرهنگي و هنري بوشهر در آن سالها که مثلاً تئاتر ما فعال و در کشور بازتاب عالي داشت در برگزاري فستيوال ها او هم ايفاگر نقشي شد، نسيم پيک فرهنگي هنري بود که داشتههاي ادبي، فرهنگي و هنري اين ديار را ميهمانان و گروههاي ديگر استانها با خود به ارمغان ميبردند به شهر و کاشانه خود و چه بسا در معرفي هنرمندان و آثار فرهنگي و هنري و... اين خطه با فروتني به ميدان آمد، چنان که هنوز هم اين همان گونه است، گاه اندوه قبيله دريا را مي باريد بر جاري سطور و ستونها، گاه به هر بهانه شانه به شانه هم در نشست هاي ادبي در برهوت اين گونه اتفاقات دور از هيا بانگ هاي رايج نوش جان مي شد گپ و گفتها و آخرين دلنوشته هاي دوستان، «نسيم جنوب» ديگر در هيبت باران خود را تکانده بود بر تشنگي روياهايي که حالا در بيداري دنبال ميکرديم، نسيم قاصد انديشه هنرمنداني شد که هنر را براي نام و نان نمي خواستند که تطهير مي شدند در باورهاي معنوي خويش و نسيم رسالت انتقال اين مفاهيم را عهده دار شد و بوشهر ما اتفاقي تازه را رقم ميزد، ظهور نسيم منجر به شکست انجمادي شد که سالها دوستان را به انزوا کشانده بود و اين گونه بود که در يک آن انگار تن تب دار بوشهر هواي وزيدن نسيم را حس کرده باشد، تمام پنجرها دهان شدند، و نام «نسيم جنوب» يک بار ديگر نگاه همگان را به سوي بوشهر جلب کرد، بوشهر، همان جغرافيايي که فرهنگ و هنر و آيين چنان در هم آميخته که تفکيک آن ها از هم محال ميشود، همه چيز بوي رستن مي داد. زمان به قرار هر چه ساعت دل بگويد، گويي نوشته ها در نسيم نذر شکوه دوباره بوشهر ميشد، زيرا وقتي نسيم آمد نوزايي عشق طعم عاشقي گرفت، معجزه با هم بودن گل داد و نسيم همه را به شيوه باران تکثير کرد و رويش، دوباره آغازيدن گرفت. هر که نبضش اينجا در بوشهر ميزد هرچه در سر سودايي اش مي جوشيد به نسيم مي سپرد و او بي دريغ انتشار ميداد، «نسيم جنوب» برهه اي از ربع قرن روزان و شباني است که عنصر کلام نخواهد توانست کولاژ آن همه اتفاقات ارزشمند را تفسير و توصيف کند، روزهايي خوب که ميمانند در حافظه تاريخي مردمان ما، و ما امروز آن روزگار را به فرخندگي فراياد مي آوريم، نماد و نشانه اي که بر تارک مطبوعات بوشهر فروزان خواهد تابيد و آيندگان اين باستاني ترين بندر سرزمين ايران زمين به گونه اي ژرف نگرانه پاساش خواهند داشت، بر من روشن است که «نسيم جنوب» در آواز هر پرنده وطوفان و در عبور هر ابر مهاجري است که مي رود تا دور دستهاي تاريخ اين بوم و بر، به نوبه خود و به حرمت تلاش دست اندرکاران «نسيم جنوب» و هر آن که دستي بر ماندگاري آن از ربع قرن پيش تاکنون داشته به ويژه صاحبان قلم وانديشه.
زاد روز «نسيم جنوب» را شاد باش مي گويم، بادا گام هاي تمام هم انديشان قرين با پويايي و پايايي در پويه آباداني بوشهر مانا باد.
(ویژه هزارمین شماره نسیم جنوب)
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و پنجم، شماره ۱۰۰۰)
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین