طراحی سایت
تاريخ انتشار: 05 شهريور 1401 - 10:31

در ارديبهشت سال 1333، سال پس از کودتاي 28 مرداد، لويي ماسينيون مستشرق معروف فرانسوي جهت شرکت در «کنگره هزاره ابن سينا» به ايران مي آيد. وي در طي سفر خواهان ملاقات با غلامحسين صديقي مي شود، دکتر صديقي بنيانگذار جامعه شناسي در ايران، وزير کشور دکتر مصدق، و از جمله از بانيان اصلي «کنگره هزاره ? ي ابن سينا» بوده است...

سقراط ? هاي آمريکا و سقراط ? هاي جهان سوم

نسیم جنوب - دکتر سعيد معدني

سالروز کودتاي 28 مرداد هم گذشت. بنا به گواه تاريخ آمريکا تا به حال در بيش از 70 کودتا و شبه کودتا عليه ساير کشورها مشارکت داشته است.

هميشه اين سوال وجود دارد آمريکا اين سطح از توانايي، در عرصه ? ي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي را از کجا بدست آورده است؟ به عبارتي ضمن حفظ خود به عنوان کشور غني و قدرتمند، چگونه در دانش و آزادي و دمکراسي هم سرآمد است.

در مورد ابرقدرتي آمريکا و علل آن بسيار گفته اند. مثلا يکي از اصلي ترين آنها اين است که آمريکا دور از جهان پرآشوب و پرتلاطم اروپا و آسيا به ويژه خاورميانه است. اين کشور هم در طول دوران دو جنگ جهاني از آسيب هاي جنگ مصون ب وده و هم از زخم ها و بحران هاي خاورميانه دور و ايمن است.

خاورميانه ? اي ? هاي مهاجر و جنگ زده خود را به کشورهاي همسايه و سپس اروپا مي رسانند و سر از انگليس، فرانسه، آلمان و ... در مي ? آورند؛ اما آمريکا تا حدود زياي از اثرات اين بحران ? ها   آسوده خاطر است.

همان ط ور که گفته شد تاريخ دانان، اهل سياست و جامعه شناسان علل مختلفي را دليل ابرقدرتي آمريکا ذکر کرده اند اما مي توان از يک زاويه ديگر نيز قضيه را ديد.

اجازه دهيد ابتدا حکايتي از يک ملاقات تاريخي نقل کنم:

در ارديبهشت سال 1333، سال پس از کودتاي 28 مرداد، لويي ما سينيون مستشرق معروف فرانسوي جهت شرکت در «کنگره هزاره ابن سينا» به ايران مي آيد. وي در طي سفر خواهان ملاقات با غلامحسين صديقي مي شود، دکتر صديقي بنيانگذار جامعه شناسي در ايران، وزير کشور دکتر مصدق، و از جمله از بانيان اصلي «کنگره هزاره ? ي ابن سينا» بوده است. درست همزمان با کنگره و دوران خفقان و سرکوب پس از کودتاي 28 مرداد، در لشکر 2 زرهي ارتش زنداني بود! زماني که ماسينيون در زندان به ملاقات وي مي ? رود اين دو انديشمند بزرگ ساعاتي را به گفتگو مي نشينند. مي گويند ماسينيون پس از ملاقات، جمله تاريخي ماندگاري مي گوي د:   «کشوري که سقراط هايش زندان باشند وضع ? اش بهتر از اين نمي ? شود!»

به باور من يکي از دلايل ابرقدرتي آمريکا احترام، آزادي و امنيت براي سقراط ? هايش است. در آن جا دانشمندان و نويسندگان و روزنامه نگاران و اهل قلم و انديشه در کمال آرامش به نقد سياست ? هاي دولت مي ? ن شينند و از هيچ چيز جز قانون ترس و واهمه ندارند.

  زماني که هيتلر يهوديان و از جمله دانشمندان يهودي را سرکوب مي ? کرد آمريکا اغلب ايشان را به آن جا دعوت کرد و آنها از تاثيرگذاران بر تمدن نوين ايالات متحده شدند. در دنياي فلسفه و جامعه شناسي روشنفکراني به آمريکا مهاجرت کردند که موسوم به «مکتب فرانکفورت» بودند، همگي يهودي تبعيدي و اغلب شان از مخالفان نظام سرمايه ? داري بودند اما آمريکا و سيا ايشان را با آغوش باز پناه داد تا به نقد سرمايه ? داري از درون بپردازند!

آمريکا سقراط ? هايش را آزاد گذاشته تا بي ? رحمانه بالاترين ش خص مملکت تا پايين ترين مديران را   به تازيانه نقد بگيرند. مثلا بزرگترين منتقد آمريکا و سياست هايش در جهان سوم - در نيم قرن اخير- در خود آمريکا زندگي مي کند و او «نوآم چامسکي» است.

منتقدان در آمريکا وقتي با قدرتمندترين رئيس جمهور و رهبر جهان مواجه مي ? شوند ز بانشان الکن نمي شود و او را به شديدترين وجه به باد انتقاد مي گيرند. نمونه آن خبرنگار هافينگتون پست بود که چند سال پيش با آرامش تمام و بدون ترس ترامپ را به باد شديدترين انتقادات گرفت.

درست در مقابل چنين موقعيتي، وضعيت بسياري از کشورهاي جهان ? سوم و عقب ماند ه است که متفکران و نخبه ? هايش يا مهاجرت کرده اند، يا در زندان هستند و يا بر اثر فشار و سانسور کنج نااميدي و عزلت گزيده ? اند. در چنين وضعيتي است که سقراط هايشان توان بال گشودن و مشارکت در ساختن جامعه ندارند.

در آمريکا بسياري از محققان حوزه ? هاي فني، علمي   و حت ي علوم انساني از اين که با اف بي آي، سازمان سيا و يا نظاميان آمريکايي همکاري مي کنند نه تنها خجل نيستند بلکه عادي بوده و بعضا افتخار هم مي ? کنند. اما در اغلب کشورهاي جهان سوم همکاري با دولت ? ها و به ويژه سازمان ? هاي اطلاعاتي براي برخي ننگ تلقي مي ? شود. خاطرم ا ست که در دوره انقلاب 57 کسي که خودش يا پدرش با ساواک همکاري کرده بود، وقتي «ساواکي» مي ? گفتند، انگار توهين بزرگي بود. چرا که ساواک سقراط ? هاي زيادي را به زندان انداخته و نابود کرده بود.

در آمريکا آزادي بيان و امنيت بعد از بيان براي همگان وجود دارد، پس از آن است که براي مداخله در ساير کشورها و انجام کودتا و استعمار اقدام مي ? کنند. به عبارت قرآني «اشداء علي الکفار و رحماء بينهم» (بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند).

  را انجام مي دهند. سياستمداران آنها براي ملت هايشان آزادي، آبادي، دمکراسي و رفاه مي ? آورند، س پس کشورهاي ديگر را چپاول و استعمار مي ? کنند. اما اغلب کشورهاي جهان سوم زندان هايشان محلي براي متفکران و سقراط ? هاي منتقد است.

(نسیم جنوب، سال بیست و پنجم، شماره ۱۰۱۵)

مرتبط:
» خاطرات، رویاها، اندیشه‌ها [بيش از 3 سال قبل]
برچسب ها:
معدنی

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: