طراحی سایت
تاريخ انتشار: 13 بهمن 1401 - 12:03

دکتر سعيد معدني:  در اموراجتماعي حلاليت طلبيدن موضوعيت ندارد. بدون شايستگي پست ? هاي مهم را اشغال کردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغ بستن ? ها، خيانت ? هايي که اين همه فقر و بيکاري و بحران و نااميدي و خودکشي و ديگر آسيبهاي اجتماعي را در جامعه به بار آورده با يک حلاليت طلبي خودخواهانه حل نمي ? شود. اصلا حلاليت طلبيدن از چه کسي و از چه چيزي؟..

  چند ماه پيش يک استاد جامعه ? شناسي دانشگاه تهران فوت کرد. او گرايشات مذهبي قوي داشت و در دوران انقلاب دانشجو بوده و به همراه تعدادي از دوستان ? شان ده ? ها استاد باسواد و کاربلد را از دانشگاه اخراج کردند و بعدها خودشان بدون هيچ مانع و زحمتي جاي همان استادان اخراجي نشستند و شدند استاد دانشگاه تهران. مي ? گفتند وي آخر عمر از کساني که به واسطه ايشان خسارتي به آنها وارد شده، حلاليت طلبيده تا شايد آن دنيايش آباد شود.

چند وقت پيش هم وزير نفت دولت احمد ? ي ? نژاد فوت کرد. يکي دو روز قبل از مرگش از سوي ايشان توئيتي پخش شد که از مردم ايران حلاليت طلبيد. تا احتمالا به باور خود در آن دنيا در حين عبور از پل صراط پايش نلرزد و به بهشت برين خداوند برود.

اخيراً هم عبدالرضا داوري مشاور احمدي ? نژاد در زمان رئيس ? جمهوري و سپس منتقد ايشان گفته است زماني که سوزن پنج سانتي را براي تخليه آب اطراف ريه به بدنش فرو کرده ? اند، د ? ل ? اش خواسته از يکي حلاليت بطلبد. ياد جواد ظريف افتاده و در توييتر از ايشان حلاليت طلبيده! جالب آن که ظريف هم به نوعي گفته بخشيدم! انگار امور اجتماعي و امور مردم ارث پدرشان است که به راحتي يکي طلب کند و ديگري ببخشد. اين همان عبدالرضا داوري است که گفت داستان ملاقات خاتمي با جرج سوروس ثروتمند يهودي را من در روزنامه ? ي کيهان ساخته و پرداختم در حالي که از اساس دروغ بود. همان ملاقاتي که سالهاي سال نقل روزنامه ? هاي جناح راست و محافل تندرو بود و بهره ? هاي فراواني را براي به زانو در آوردن دولت اصلاحات به کار بردند.

در امور اجتماعي - سياسي، حلاليت طلبيدن معني ندارد. هم  آن استاد دانشگاه و دوستانش و هم وزراي خطاکار و هم کساني که به دروغ داستان هايي بافتند تا نمايندگان منتخب مردم را نابود و ميليون ? ها راي دهنده را نااميد کنند و هستي و آينده ? ي يک ملت تباه شود... . آيا با حلاليت طلبيدن مساله حل مي ? شود؟

به نظر من حلاليت طلبيدن باز نوعي ? خودخواهي است. فرد به فکر جامعه و خسارت هايش نيست، به فکر آخرت و ترس از جهنم است. اگر اعتقادي به آخرت نداشنند اصلا حلاليت هم نمي ? خواستند. مثل مسئولان کشورهاي کمونيستي و از جمله مسئولان شوروي سابق که هزاران ظلم و ستم کردند و حتي اعتقاد داشتند مردم ? شان لياقت ايشان را ندارند! و تا لب مرگ ? شان به ريش مردم خنديدند.

در اموراجتماعي حلاليت طلبيدن موضوعيت ندارد. بدون شايستگي پست ? هاي مهم را اشغال کردن، اشتباهات مهلک داشتن، دروغ بستن ? ها، خيانت ? هايي که اين همه فقر و بيکاري و بحران و نااميدي و خودکشي و ديگر آسيبهاي اجتماعي را در جامعه به بار آورده با يک حلاليت طلبي خودخواهانه حل نمي ? شود. اصلا حلاليت طلبيدن از چه کسي و از چه چيزي؟ امثال آن استاد دانشگاه که استادان را اخراج کردند و خانواده و فرزندانشان را از موقعيت و درآمد پدر محروم و آواره کشورهاي ديگر کردند و هزاران دانشجو را از داشتن استادان کاربلد محروم کردند و مجبور شدند پاي درس برخي استادان نااستاد کم ? سواد و بي ? سواد بنشينند و استعداد و جواني ?      و عمرشان به هدر رود، و ماهيت دانشگاه در ايران تهي و نابود شود، آيا با يک حلاليت طلبيدن دم مرگ همه ? ي اين آسيب ? ها حل و جبران مي ? شود؟

در برخي کشورها عذرخواهي مي ? کنند. عذرخواهي نوعي خود شکستن است و آموزش اخلاقي به ديگران. وقتي مربي ژاپني تيم ? اش صعود نمي ? کند در مقابل تماشاگران تا کمر خم مي ? شود و عذر مي ? خواهد. عذرخواهي موضوع مشخصي دارد اما حلاليت طلبيدن يک حرف کلي، نامشخص و گاهي همينجوري و حرف مفت است.

سالها قبل در جلسه بزرگداشت مترجمان متون جامعه ? شناسي، استاد عبدالحسين نيک ? گهر يکي از تقدير شوندگان بود. وي در دوره انقلاب در چهل سالگي از استادي دانشگاه تهران برکنار شد. در آن جلسه گفت: " افرادي پيش من آمده ? اند و حلاليت طلبيده ? اند من به ايشان گفتم فرض من بخشيدم، اما با افرادي مثل زرياب خويي چکار مي کنيد که اکنون دست ? شان از دنيا کوتاه است " و ايضا دانشجويان محروم از درس و سواد ايشان.

به باور من آنهايي که در امور سياسي و اجتماعي دروغ گفتند يا کارشکني و خيانت کردند و مثلاً نگذاشتند دولت اصلاحات موفق شود و يا برجام به سرانجام برسد تا جامعه نفسي بکشد و فرصت توسعه و پيشرفت را بيابد، به همه ايراني ? هاي امروز و آيندگان خيانت کردند. اينان از که حلاليت خواهند طلبيد؟ از 85 ميليون ايراني و نسل ? هاي آينده؟ شايد اگر دولت اصلاحات موفق مي شد، و يا برجام به سرانجام مي ? رسيد و به تنش زدايي با کانون توسعه -غرب- ختم مي ? شد. الان کشور به اين حال و روز و اين بحران ? فعلي نمي ? رسيد... . 

عذرخواهي يک حسن هم دارد، نوعي هشدار به جوانان و مسئولان آينده است که مواظب گفتار و رفتار خود باشند تا مجبور نشوند روزي در مقابل مردم بايستند و شرمگين عذر بخواهند.  

 

 

برچسب ها:
دکتر سعيد معدني

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: