طراحی سایت
تاريخ انتشار: 16 تير 1402 - 12:37

نسیم جنوب، شهراد ميدري

 

 

 

ممنون، خدا خيرت دهد، من شر نمي ? خواهم برو

دست از سرم بردار، دردسر نمي ? خواهم برو

 

اي قد و بالا مرمري، اي دلرباتر از پري

بيخود چرا دل مي بري، دلبر نمي ? خواهم برو

 

مشتاقِ من را ديدن از کالسکه ات پايين نيا

من دختري در زيرِ باران تر نمي ? خواهم برو

 

زحمت نکش، عشوه نيا، ابرو برايم کج نکن

چاقويِ دسته دار يا خنجر نمي ? خواهم برو

 

سيب و انار آورده اي، انجير بار آورده اي

ممنون ولي من ميوه يِ نوبر نمي ? خواهم برو

 

گيرم که تو گنجينه ? اي؛ الماسي و زر، خب که چه؟

من بي نيازِ ثروتم، گوهر نمي ? خواهم برو

 

نه تو " ماتيلدا " يي نه من " پابلو نرودا " يِ توام

آغوشِ باز و چشمِ ناز و شر نمي ? خواهم برو

 

کمتر نشان کن در خيالاتت برايِ من نگين

بابا مگر زور است انگشتر نمي ? خواهم برو

 

هرچند داري نقشِ خود را خوب بازي مي ? کني

شرمنده يِ لطفِ تو، بازيگر نمي ? خواهم برو

 

لازم نکرده باز بنويسي : " سلام اي بهترين "

يک واژه هم از تو در اين دفتر نمي ? خواهم برو

 

خنديدي و گفتي بداخلاقي نمي آيد به تو

گفتم قبول اما تو را ديگر نمي ? خواهم برو

مرتبط:
برچسب ها:
شهراد ميدري

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: