جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آن ? ها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها ق ريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...
رئيسعلي دلواري، نمونه کاملي از شجاعت و جسارت
حسين نامور
شهيد رئيسعلي دلواري و مردم استان بوشهر در طول تاريخ مبارزات بي ? اماني با استعمارگران داشته ? اند و براي حفظ مرزهاي ايران عزيزمان از نفوذ اجانب و مقابله با بيگانگان، مقاومت ? هاي جانانه ? اي را نموده ? ان د. دول غربي براي رسيدن به مطامع خود از آبراه خليج نيلگون فارس، چندين بار به اين مرز و بوم هجوم آورده و جنايات بي شماري را مرتکب شده ? اند و هر بار نيز با پايمردي مردان و زنان غيور اين بخش از خاک ايران بزرگ، با ناکامي مواجه گرديده ? اند.
از ميان اين کشورها بيشت رين سهم در تجاوزات، مربوط به انگليسي ? ها بوده است. آن ? ها که در قالب امپراطوري بريتانيا که آفتاب در حکومت ? شان غروب نمي ? کرد و مرزي را براي ديگران قائل نبودند، چهار بار به بوشهر قهرمان يورش آورده و از بي لياقتي حکام در مرکز سوء استفاده کرده و جنوب کشور را آورد گاه تاخت و تاز خود مي ? کردند و دولت ? هاي مرکزي نيز هيچ واکنشي در مقابل اين ظلم و تعدي نشان نمي ? دادند.
تنگستان يکي از مناطق مرکزي استان بوشهر مي ? باشد و به دليل وجود مردان غيرتمند خود همواره طلايه ? دار مقاومت در برابر انگليسي ? ها بوده است و گل سرسبد اين منطقه شه يد رئيسعلي دلواري بوده که محبوبيت و جوانمردي و پايمردي وي، شهره خاص و عام مي ? باشد.
مرحوم علي مراد فراشبندي در کتاب جنوب ايران در مبارزات ضد استعماري، شهيد رئيسعلي دلواري را اينگونه توصيف مي ? کند: قهرمان کتاب ما شخصيتي بود که به تصريح معاصرينش هيچ يک از معار يف و مشاهير و سرجنبانان او در سواحل شمالي خليج فارس در بخشش، جوانمردي و مروت و همت و صفا و عاطفه به پايه او نمي ? رسيدند. نمونه کاملي از شجاعت و جسارت و شهامت بود. غيور و مقهور و سلحشور و در عين حال متين و موقر و با مهارت و مؤدب و مبادي آداب و سخت پايبند به مذهب و معتقدات ديني بود.
براي هر کدام از اوصافي که اشاره شده است ما در حين مبارزات وي مصداق داريم و هر جا که مي ? نگريم توانمندي ايشان را در بروز ملکاتش مشاهده مي ? نمائيم، حتي مروت و جوانمردي او از زبان انگليسي ? ها نيز مخفي نمانده و ناگزير به اعتراف به آن شده ? اند.
اين جوان سلحشور هنگامي که 26 سال سن داشت، آن ? قدر بلوغ فکري خود را نمايان کرد که در سال 1287هجري شمسي در اوج مبارزات مشروطه در تهران در رکاب آيت ? الله علم الهدي اهرمي فرماندهي مبارزه با نظام مستبد محمدعلي شاهي در استبداد صغير را به عهده مي ? گيرد و با تخل يه بوشهر از عمال حکومت و انگليسي ? ها که به نحوي مديريت شهر بوشهر را به عهده داشتند در زير پرچم ايران براي مدت 2 تا 9 ماه حکومت اسلامي را برقرار مي ? نمايد و با رهبري علماي ديني در مقابل ظلم و تعدي انگليسي ? ها مي ? ايستد که در اين راستا مرحوم محمدحسين رکن ? زاده آد ميت در کتاب فارس و جنگ بين الملل اول آورده است :
اولين ظهور حسن ملکاتش در زمان استبداد صغير شد. به اين معني که پس از آن اهالي بوشهر به تحريک تهيج ميرزاعلي کازروني و پيشوائي سيدمرتضي پيش نماز اهرمي شهر بوشهر را با يک عده تفنگچي تنگستاني به تصرف در آوردند.
گ ام اول حضور شهيد رئيسعلي دلواري همراهي با پيشگامان مشروطه خواه بوده است و در اين مسير زهر چشمي هم به انگيسي ? ها نشان داده است و اين مبارزه با متجاوزين انگليسي پس از ناکامي مشروطه ادامه يافت و حضور ايشان و نيروهايش عرصه را بر آن ? ها تنگ کرده بود تا اين ? که انگ ليسي ها با اعزام چهار ناو جنگي در سال 1910 ميلادي، روستاي دلوار زادگاه اين سرباز ميهن را به توپ مي ? بندند تا شايد بتوانند از حملات پارتيزاني نيروهاي تنگستاني به فرماندهي رئيسعلي دلواري بکاهند و پس از چند روز مقاومت مردان دلواري، نااميدانه به بوشهر برمي ? گردن د.
شهيد رئيسعلي دلواري از سال 1907 الي 1914 به طور مستمر با انگيسي ? ها مبارزه کرده است و بلايي سر آنها در آورده بود که حضرت امام خميني (ره) در يک جمله اي مي فرمايند: آنها (تنگستاني ? ها) چنان بلايي بر سر انگليسي ها آورده بودند که مي ? خواستند همه عشاير را از بي ن ببرند.
و يا مقام معظم رهبري حضرت آيت ? اله خامنه ? اي در سخنراني ? هاي مکرر خود از اين شهيد به زيبايي تمام توصيف مي کند و در يک سخنراني که براي بزرگداشت 2000 شهيد استان بوشهر داشتند فرمودند: «رئيسعلي دلواري انگليسي ? ها را به ستوه آورده بود.» و يا اين ? که وقتي مي ? خواهند ايشان را معرفي کنند، مي ? فرمايند: «نام سردار مؤمن و شجاعي مثل شهيد رئيسعلي دلواري از نام ? هايي است که هميشه دلهاي مومن را در سراسر اين کشور به خود جذب مي ? کرده است».
پس از شروع جنگ جهاني لوا، دولت ايران که در حاشيه اين جنگ ? ها قرار گرفته و اعلام بي طرف ي کرده بود، مورد تهاجم دول درگير در اين جنگ شد. روس ها، آلماني ها، انگليسي ها هر کدام براي خود حقي قائل بودند و براي مهار همديگر اين سرزمين را مورد تهاجم خود قرار داده و هيچ اهميتي به موضع گيري دولت مرکزي ايران ننمودند، هر چند ساختار دولت ايران آن ? قدر مختل بود که بتوان از شمال و جنوب آن ورود کرد و هيچ کسي هم جلودار فرض نمي کردند که قدرت مقابله با آن ? ها داشته باشد.
در بحبوبه جنگ جهاني اول کنسولگري چند کشور از جمله انگليس، آلمان، فرانسه در بوشهر فعال بود و بيش از همه انگليسي ها خود را صاحب حق مي ? دانستند و ان گار از قبل که حضور داشتند به نوعي صاحب خانه شده بودند و براي مالک اصلي حقوقي را قائل نمي شدند.
از آنجايي که دولت آلمان در مقابل انگليسي ها در جنگ بود، نيروهاي انگليسي با نقض بيطرفي ايران در جنگ، سرکنسول و کارکنان آلماني کنسولگري آلمان را دستگير و زنداني نم ودند و آن ? گاه با پياده کردن نيرو قصد اشغال بوشهر نموده و آهنگ حرکت به مرکز ايران از طريق شيراز کردند و براي خود خوابهايي ديده و ايران را خالي از مدافع مي پنداشتند و يا اين ? که به دنبال تسخير ايران و الحاق به مستعمراتش بودند، هر چند نيم نگاهي هم به مبارزات ش هيد رئيسعلي دلواري داشتند و براي همين موضوع و از کار انداختن حداقل موتور مقاومت به وسيله دوستان خود در بوشهر، قاصدي را به نزد رئيسعلي روانه روستاي دلوار در 30 کيلومتري بوشهر کرده و با پيشنهاد مبلغ هنگفتي که مورخين و معمرين 40 هزار پوند انگليسي رقم داده اند به تطميع ايشان مي ? پردازند.
از آن ? جايي که اين دشمني 7 ساله بين اهالي استان بوشهر به فرماندهي رئيسعلي و انگليسي ريشه در روحيات مردم آن سامان داشت و از طرفي روحيات مذهبي شهيد رئيسعلي دلواري و همرزمانش با فرهنگ مقاومت و پايمردي ممزوج شده بود، اين اقدام را توه ين به خود فرض کرده و در يک جمله تاريخي يَکفُر بِالطّاغوتِ وَ يُؤمِن بِاللهِ را جار مي ? زند که اي متجاوزين به خاک مقدس ايران بدانيد «چگونه مي توانم بي طرفي اختيار کنم در حالي که استقلال ايران در معرض خطر جدي قرار گرفته است.» و با اين پاسخ، نمايندگاني که قصد انصراف ايشان از جنگ را داشتند نااميد کرد و اين درسي بود که از مولايش ابوالفضل العباس ? (ع) در پاسخ به امان نامه عبيدالله بن زياد والي کوفه داده بود گرفت.
بر همين ايده و انديشه بود که آتش خشم خود و يارانش را بر انگليسي ? هاي مست تجاوز به ايران شعله ? ور نمود.
شهي د رئيسعلي دلواري و خانواده وي و البته همه اهالي استان بوشهر تقيد فراواني به دين و مذهب و اطاعت از اوامر علماي دين داشتند. فلذا در اولين اقدام از علماي نجف و ايران کسب تکليف نمود. حضرت آيت الله آخوند خراساني در نجف، سيدعبدالحسين لاري در لار، مجتهد برازجاني در برازجان، علامه بلادي، علم الهدي اهرمي در بوشهر، سيدعليقي دشتي در منطقه دشتي بخشي از بزرگاني بودند که در ميدان حاضر شده و اذن جهاد را صادر کردند، مضاف بر اين ? که مجتهد برازجاني نامه اي به سرکنسول انگليس داده بود که موجب اميدواري رئيسعلي و يارانش گرديد و ا ز اين ? که اين عالم ديني در وسط ميدان حاضر است و به معني کامل استعمارستيز است، بسيار اميدوار به مبارزه شدند و در پي اقدام شيخ نامه اي از شهيد رئيسعلي دلواري به محضر معظم له ارسال کردند که عملا مشنور قيام شهيد رئيسعلي در مقابل انگليسي ها مي باشد.
اين نامه حاو ي مطالبي ارزنده از يک مبارز ديني مي ? باشد که با نصب العين قرار دادن فتواي علماء پا در راهي گذاشته است که به دنبال آن عزت و سربلندي ملت ايران بدنبال داشت.
در بخش هايي از نامه آمده است: «براي درجه بهشت پيدا کردن و شربت شهادت را داوطلبانه خواستن بايد همتي عال ي و عزمي راسخ داشت و بهاي درجه عالي و نعيم اخروي و نام نيک ابدي به غير از جان شيرين نيست».
اين ادبيات پرمغز حاکي از حضور آگاهانه در يک ميدان رزم است. انگيزه اش براي اين جهاد کسب منافع دنيوي نيست. به دنبال آخرت زيبايي مي باشد و يا اين ? که مولا و مقتداي خود ر ا کسي مي داند که يک تنه به قلب لشکريان کفر در کربلا زده است و در جاي ديگري از نامه مي نويسد: «همين قدر با خود خيال کرم که بني هاشم در مدينه بسيار باقي ماندند جز حضرت سيدالشهداء که به تنهايي در صحراي کربلا با لب تشنه شهيدش کردند».
ايشان وقتي اطمينان حاصل مي کنند مبارزه اي که در دست دارند مرضي خداوند است با حضور در يک محفل روحاني در شهر بوشهر، قسم نامه اي را امضاء مي کند که متن آن دل هر انسان آزاده اي را به وجد مي آورد.
«اي کلام الله گفتار مرا شاهد باش. من به تو سوگند ياد مي کنم که اگر انگليسي ها بخواهند بوشه ر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز نمايند، در مقام مدافعه برآيم و تا آخرين قطره خون من بر زمين نريخته است، دست از جنگ و ستيز با آنان نکشم و اگر غير از اين رفتار نمايم در شمار منکرين و کافرين به تو باشم و خدا و رسول از من بيزار باشند.»
ايشان به اتفاق هم ? ر زمان اندکي که داشته است مبارزه خود را براي جلوگيري از حضور انگليسي ? ها پررنگتر مي نمايد و با مراجعه به شهرها و روستاهاي استان و تهييج و ترغيب مردم و خوانين و کدخدايان، اتحاد مثال زدني در سطح استان بوشهر عليه دولت متجاوز انگليس ايجاد مي کند و همه مردم از هر نقطه اي شروع به پيوستن به اين خيل عظيم مقاومت مي شوند. انگليسي ها مي بينند که هر روز و شب که مي گذرد، عده اي از نيروهاي خود را از دست مي دهند. قطار حرکت آن ? ها به سمت شيراز متوقف شده و عملاً در ساحل بوشهر قفل شده اند. ناگزير درخواست نيروي کمکي از بين النهري ن کرده و در مقابل خود جبهه جديدي مي بينند که مانند ساير دول دنيا در مقابل اين قشون متجاوز مقاومت مي نمايند.
5 هزار نفر وارد بوشهر مي شوند و انگليسي ها در عراق و سرحدات عثماني با مشکل مواجه مي گردند و چالش عظيمي بنام رئيسعلي دلواري و نيروهاي رزمي محلي با ح داقل امکانات ولي با عزمي راسخ در سايه اعتقادات ديني بر سر راه آن ? ها خلق شده است.
وقتي با تطميع نمي توانند رئيسعلي را تسليم کنند، اقدام به تهديد مي نمايند که اگر تسليم نشويد، خانه ? هاي شما را خراب و باغ ? هاي شما را از بين مي بريم و شهيد رئيسعلي دلواري دوباره يک پاسخ تاريخي مي دهد: «خانه ما کوه است و بريتانيا توان ويران کردن آن را ندارد و ما تا حد امکان مقاومت مي ? کنيم».
پس از آن ? که انگليسي ها بوشهر را اشغال مي کنند، هيچ مانعي را براي حرکت خود نمي بينند و جز شهيد رئيسعلي دلواري که نتوانسته بودند با تطميع و يا تهديد او را راضي و يا تسليم نگه دارند و تنها راه حل، حمله به روستاي دلوار توسط نيروهاي بي شماري بود که از ساير نقاط دنيا جمع کرده بودند و بر اين اساس و مغرور از عده و عده خود مجدداً با 5 هزار نفر نيرو و 4 ناو جنگي مجهز به توپخانه و قايق هاي بي شمار در ساحل دلوار مستقر مي شوند. حدود 16 روز معطل مي شوند و امواج دريا که انگار از قصد شوم آن ? ها مطلع بود، مانع از نزديک شدن ناوهاي جنگي و پياده کردن نيرو به دلوار شده بودند و نهايتاً پس از چند روز سرگرداني در دريا مسلط شده و آهنگ دلوار مي نمايند و مجالي براي شهيد ري يسعلي شد که به تحکيم مواضع خود بپردازد.
جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آن ? ها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها ق ريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند.
در مقابل رئيسعلي با 150 نفر نيروهاي خود در اطراف دلوار سنگر گرفته و اهالي روستا را به سمت کوه هاي شرقي دلوار (کلوت بوجير) هداي ت کرده بودند و با اين تاکتيک جنگي که بي نظير بود، دشمن غدار خود را نابود نمودند.
فرماندهان انگليسي که در دانشگاه هاي مدرن اروپايي آموزش ? هاي نظامي ديده بودند به يکباره با صحنه اي مواجه شدند که در هيچ کلاسي نگذرانده بودند. عده ? اي مرد جنگي، کلاه هاي نمدي و لب اس ? هاي محلي و با چهره هاي سوخته از آفتاب گرم جنوب ولي با عزمي استوار و شجاعتي بي نظير خود را به قلب نيروهاي انگليسي زدند، عده اي را در هنگام پياده شدن از ناوهاي جنگي زمين ? گير کردند و تعدادي نيز در اطراف دلوار و باغ هاي اطراف که ناجوانمردانه به تخريب آن پرد اخته بودند اسير نمودند. مورخين و شاهدان ماجرا تعداد کشته هاي انگليسي ? ها را بيش از 650 نفر اعلام کردند در حالي که تلفات از اين طرف به انگشتان دست هم نمي رسيد و در پايان و پس از چند روز درگيري، متجاوزان انگليسي شکست خورده و به ناوهاي خود پناه بردند و عده اي نقل کردند که ساکنين در ناوها منتظر نمانده و فرار را بر قرار ترجيح داده و جان خود را نجات دادند و اين پيروزي در سراسر کشور طنين انداز شد. روزنامه هاي محلي، سخنرانان، نقالان و راويان و ترانه ? سرايان حکايت رزم دليران تنگستان و فرمانده آن ? ها شهيد رئيسعلي دلواري را مي ? گفتند و مي ? سرودند و رئيسعلي را به نام رستم ? علي دلواري ياد مي ? کردند.
سرهنگ نيستلروم سوئدي در کتاب شاخه نبات مي گويد: «اين پيروزي چنان مردم ايران را خوشحال کرده بود که من بي صبرانه به دنبال فرصتي بودم که اين مرد مشهور ايراني را ببينم و زماني که خبر يافتم قرار است در جلسه اي شرکت کنم که ايشان حضور دارند، آن ? قدر خوشحال بودم که انگار مي ? خواستم به ديدار پادشاه سوئد نائل شوم»، (هر چند غافل بود که سردار ملي ما از پادشاه سوئد نزد جهانيان آزاده قرب و مقام بالاتري دارد.)
اين پيروزي باعث شد انگليسي ها به دنبا ل راه چاره بيفتند و تدبيري بينديشند تا اين سد آهنين که مقابل آن ? ها ايستاده است بشکنند. از اين طرف نيز اهالي استان، علماي دين، خوانيني که تا ديروز دوست انگليسي ها بودند ولي با توجه به تجاوز انگليسي ها تغيير موضوع داده بودند متفق القول شدند که در يک عمليات ه مه جانبه شر اين دشمن متجاوز را از سر مردم ايران برداشته و پرچم ايران را به اهتزار در آورند. به همين خاطر همه کساني که توان جنگيدن داشتند در منطقه اي به نام کوه کزي در حوالي شهر بوشهر تجمع کرده تا با يک حمله برق آسا انگليس را از بوشهر خارج کنند، ليکن توطئه و روش کهنه انگليسي ها کارگر افتاد و با ايجاد تفرقه و نفاق زمينه حذف اين بزرگمرد تاريخ ايران را فراهم کرد در حالي ? که همه مردم گرماگرم مبارزه بودند و خود را براي نبرد نهايي آماده مي ? کردند در يکي از شبها که شهيد رئيسعلي دلواري به اتفاق چند تن از سواران خود به تعقيب انگليسي ها در منطقه تنگک صفر بودند و ايشان با قدرت تمام در پي نابودي متجاوز بود، از پشت سر تيري شليک شد و فردي را به زمين زد و اسبي را بي ? سوار نمود و قومي را بي ? سرپرست کرد و سپاهي را بي ? سپهسالار نمود. انگليسي ها ظاهرا به مطلب رسيده بودند ليکن غافل گ رديده بود که شهيد رييسعلي هيبت پوشالي آنان را شکسته و اعتماد به نفس غير قابل تسخير به مردم ايران داده بود. شايد متضرر اصلي اين بدنامي ولي قاتل شهيد رئيسعلي غافل بود که چه جنايتي مرتکب شده است، اگر چه با شهادت رييسعلي شور مقاومت افتاده بود ولي هيچ وقت انگل يسي ها فرصت تسخير ايران نيافتند.
مرحوم علي مراد فراشبندي در خصوص شهادت رئيسعلي دلواري مي نويسد: «قتل جانگداز رئيسعلي بزرگترين ضربتي بود که به قدرت و سطوت مجاهدين وارد آمد، زيرا او از وجوه مؤثرجنبش ملي به شمار مي رفت و با شدت هر چه تمام تر عليه قدرت امپراط وري بريتانيا جنگيد».
سيدرضا حسيني در يک مطلبي زيبا شهيد رئيسعلي دلواري را توصيف مي کند. شخصيتي با ويژگي انجام نبردهاي چريکي بر ضد استعمارگران، سازش ناپذيري و تسليم نشدن در برابر زور، تنها بودن در برابر سيل بي پايان دشمنان، شجاعت و تلاش خستگي ناپذير براي محافظت از مردم بي دفاع، رويارويي ناخواسته با خيانت هاي پي در پي برخي از هموطنان خودفروخته، برخورداري از هوش و ذکاوت جهت استفاده از استراتژي مقابله با دشمن و اضافه مي کنم اطاعت محض از علماي دين و مقيد بودن به امور ديني و مذهبي و الگوگيري از قيام آقا اباعبدا له الحسين در تاريخ 12/6/1294 هجري شمسي خون گرمش به زمين ريخت تا گرماي جنوب باعث شود خون رئيسعلي دلواري سرد و خشک نشود تا اين ? که انگليسي ها با مذلت از سرزمين عزيزمان اخراج گردند.
(نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1054)
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین