غلامرضا شريفي ? خواه: در دوران نوجواني اواسط دهه چهل شمسي تفريح برخي از بچه هاي بندر بوشهر، اين بود که با پاي برهنه (پتي) يا در کنار دريا مي ? گذراندم و يا رفتن به بازار قديم و دروازه شهر و بعضي اوقات هم با بچه هاي محل در ميداني جمع شده و مشغول به بازي ? هاي گروهي (دسته جمعي) مي ?? شديم و خيلي خوش مي ? گذشت. تا اين که کم کم بزرگتر و به سينما علاقمند شدم. به قولي که در عامه مردم مي ? گفتند سينمارو، يعني عادت رفتن به سينما.
خاطر ات ديدن فيلم در سينماهاي قديم شهر بوشهر
تقديم به علاقمندان سينما
غلامرضا شريفي ? خواه
در دوران نوجواني اواسط دهه چهل شمسي تفريح برخي از بچه هاي بندر بوشهر، اين بود که با پاي برهنه (پتي) يا در کنار دريا مي ? گذراندم و يا رفتن به بازار قديم و دروازه شهر و بعضي اوقات هم با بچه هاي محل در ميداني جمع شده و مشغول به بازي ? هاي گروهي (دسته جمعي) مي ?? شديم و خيلي خوش مي ? گذشت. تا اين که کم کم بزرگتر و به سينما علاقمند شدم. به قولي که در عامه مردم مي ? گفتند سينمارو، يعني عادت رفتن به سينما.
شاگردي کردم تا بتوانم پول بليط بر اي ديدن فيلم در سينما را آماده کنم. اولين ديدن فيلم من، تماشاي يکي از شاهکارهاي سينما هند به نام «مادر هند» بود که در آن بازيگران «راجندراکمار، سونيل دات، راج کمار، نرگس دات» شرکت داشتند. البته به اتفاق رفيق ? هاي همراه پرويز زاهدي معروف به «پِرو» و علي دولت ي معروف به «علي پله» فوتباليست برزيلي که شناخته شده در ميان مردم، ما هر سه نفر با جيب پر از تخمه هندونه بو داده (تفت داده) به سينما پارس که به سينماي شبانه تابستونه و يا بي ? سقفو معروف بود رفتيم. اين سينما از آن آقاي عبدالحميد محمديان بود که تلاش ? هاي زيادي براي برپايي و نگهداشتن سينماي شهر مي ? کرد و قبل از آن سينمايي داشت به نام «ايران» که در جاي پاساژ توحيد در خيابان شاپور (ليان کنوني) بوده است. سينما پارس در کنار پمپ بنزين فعلي شهر واقع و در ضلع غربي آن فروشگاه ارتش و ديگر محوطه ? اي بزرگ که متعلق به سازمان ع مران که در آن هم کارواش و تعميرات ماشين ? ها انجام مي ? گرفت و در بعضي از فصول سال (گاردن پارتي) گردهمايي، جشن ? ها و مهماني ? ها و بازي ? هاي کارتي بُرد و باخت با همراه خوانندگان اجرا مي ? شد.
قبل از شروع فيلم در جلو سينما آب پاشي و دکه ? هاي فروش از جمله جيگر فروشي، سمبوسه، ساندويچ با نون بازاري «نون پيچ» و تنقلات و نوشابه شروع به کار مي ? کردند و ساعتي قبل از نشان دادن فيلم آهنگ ? هاي عربي که خوانندگان ايراني مي ? خواندند و صدايش تمام شهر را فرامي ? گرفت اين سينما هميشه مالامال از تماشاگر که تشکيل ? دهنده همه قشرهاي جامعه بود. صندلي ? هاي تمام فلزي که ده تا ده تا به هم جوشکاري شده بود و بهاي هر بليط 10 و 15 ريال، فيلم هندي، فارسي، انواع فيلم ? هاي خارجي «هرکوبي، گلادياتوري، ماسيستي، تاريخي» در آن جا اکران مي گرديد. من فيلم ? هاي زيادي در اين سينما ديدم با خاطرات خوش حتي فيلم 3 ساعته (ده فرمان) که در آن فيلم «چارلتون هستون ويول برينر» شرکت داشتند. بارها اتفاق مي ? افتاد به علت علاقه زياد و نداشتن پول بليط، در اواسط نشان دادن فيلم در داخل سينما مي ? رفتم و در کنار ديواري مي ? ايستادم و نگاه مي ? کردم.
از همان زمان ? ها متداول شده که عده ? اي تماشاگ ر در حين ديدن صحنه ? هاي زد و خوردي براي آرتيست فيلم شپ و فيکه مي ? زدند و با ديدن فيلم ? هاي کمدي خنده ? هاي بلند سر مي ? دادند.
سينماي ديگري که مخصوص فصل زمستان بود که در دورة ما سينما ساحل مي ? گفتند. تاريخچه اين سينما ابتدا توسط آقاي «محمد غوث» به نام سينما خيام که در سال 1312 خورشيدي افتتاح گرديد و بعد از مدتي تعطيل و با تغيير نام سينما، تا اين که در سال 1347خورشيدي فعاليت خود را با مديريت آقاي «ايرج پورمروت» به نام سينما ساحل شروع شد. اين سينماي دو طبقه در کوچه ? اي رو به خيابان پهلوي (معلم کنوني) که در وسط کوچه با نمايي شکيل و متمايز از ساختمان ? هاي ديگر واقع بود. سالن انتظار در پايين سينما که اطراف ديوار آن پلاکات و يا پوسترهاي کاغذي مربوط به فيلم ? هاي برنامه آينده نصب شده بود. فيلم ? هاي خارجي سال 1970 ميلادي «وسترني يا کابويي و کمدي (چيچو و فرانکو) هندي و فارسي» ب ه نمايش درمي ? آمد در طبقه فوقاني سالن سينما جاي دنجي براي تماشاي فيلم بود. اکثراً سينما بعدازظهرها و شبها باز بود. به ياد دارم فيلم ? هاي فارسي «هاشم خان و خداحافظ تهران»، مردم به سختي موفق به گرفتن بليط مي ? شدند و به حالت بازار سياه هم درمي ? آمد. در سال ? هاي بع د دو فيلم با يک بليط نمايش مي ? دادند. پوسترهاي بزرگ فيلم ? ها در رو به روي فلکه دروازه (ميدان انقلاب) جايي کنار مسافرخانه محمود گشمردي نصب مي ? کردند. ساندويچي معروف «مسلم گل عين» نزديک سينما، کنار خيابان با ساندويچ کالباس خوشمزه ? اش که خريداران زيادي داشت و عده ? اي قبل از ورود به سينما ميل مي ? کردند. بعضي از جوانان طرفدار هنرپيشه محبوبشان «محمدعلي فردين» بودند که با تيپ و قيافه و لباس ايشان ظاهر مي ? شدند که «فرديني» مي ? گفتند و عده ? اي هم که در رشته ورزشي فعاليت داشتند و زيبا اندام بودند آنان هواخواه «رضا بيک ايمانور دي» مرد هزار چهره سينما بودند به «بيکي» مشهور مي ? شدند و بعد از ديدن فيلم ? ها اين دو گروه با يکديگر بحث و جدل مي کردند. افرادي هم عشق و علاقه خاصي به هنرمند مستعد و معروفي خارجي به نام «مارلون براندو» داشتند و حتي بعضي هنرپيشگان سينمايي هم دنباله ? رو هنرنمايي وي مي ? شدند. «جمشيد قدرشناس» آپارات ? چي شيرازي که مدام در سينما به سر مي ? برد و به خاطر زحمات بي ? دريغش مردم او را دوست مي ? داشتند و بعد از ايشان دو نفر از علاقمندان به سينما به نام ? هاي «ابراهيم عبادي» و «موسي ميهمني» اين کار را دنبال مي ? کردند.
در سال 1345 سي نمايي به نام «فانوس» که يکي از مدرن ? ترين سينماهاي کشور بود به دست «سرهنگ خسروپناه» ساخته شد. در آن سال اطراف سينما خالي از سکنه و تا مرکز شهر هم فاصله داشت ولي يکي از آرزوهاي مردم شهر به شمار مي ? رفت. در افتتاح اين سينما فيلم «خانه خدا» مستند ايراني که مراس م حج را نشان مي ? داد، اکران شد. مردم شهر هم براي ديدن سينماي جديد تماشاي فيلم با شور و نشاط خاصي وارد مي ? شدند و سپس فيلم ? هاي خراجي از نوع «جمينر باندي 007 از شون کانري» و تاريخي «بن هور» و ايراني «قصر زرين» و هندي «سنگام» به نمايش در ? آمد. شب ? هاي روزهاي تعط يل خانواده ? ها با لباس شيک و نو و زدن عطر و ادکلن ? هاي خوشبو به سينما مي ? آمدند و لژ خانوادگي مخصوص بود. روزها، صبح و بعدازظهر دو فيلم بود و فيلم ? هاي خوب و پربيننده را هم ? زمان در دو سينما ساحل و فانوس نشان مي ? دادند و حسين آقا مسئول جا به جايي فيلم ? ها در سينما ها بود. سينما فانوس از استاندارد خاصي درست شده بود و براي تماشاگران آرامش به همراه داشت.
در اين مکان مراسم ? هايي هم برگزار مي گرديد. در سا ? ل ? هاي اول خواننده ? اي به نام زنده ياد «عباس منتجم شيرازي» با فيلم«گنج و رنج» که خودش نقش اول را ايفا مي ? کرد حضوراً در وقت ميان پرده فيلم، بر روي سن کنار پرده ايستاد و با «دايره يا داريه» در دست، ترانه ? هاي خود را بنا به درخواست حاضرين در سينما اجرا مي ? نمود. در آن زمان بليط ? هاي نيم ? بها هم از طرف اداره آموزش و پرورش به محصلين مدارس براي ديدن فيلم در سينما و تئاتر در سالن فره نگ و هنر و نمايش ? هاي پهلواني عرضه مي ? شد.
با تشکر از استاد عزيز آقاي غلامرضا غريب ? زاده
(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1059)
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین