طراحی سایت
تاريخ انتشار: 27 بهمن 1402 - 19:42

شعري از محمّدعلي موّاجي

به مناسبت   سالروزتولدش 10   بهمن 1334

 

«زمين»

در آينده ? اي نزديک

  که با ضربان قلب

قابل شمارش است

زمين

با فريادي پدرانه خواهد گفت :

اي جهانيان

گاه عزيمت فرا رسيده است

باروبنه بر بنديد!

دير زماني ست که تو، انسان

ديگر در من نمي ? گنجي

تو را جهاني ديگر بايد

بگذار دمي     دور از هياهو

صداي امواج اقيانوس

و آواي حرکت مواّج رودهاي خروشان

صفير طوفانهاي قاره ? اي

را بشنوم

ساليان درازي است

که اين آواها را نشنيده ? ام

و اين مناظر را نديده ? ام

بگذار آبهاي سرد رود ? ها

در تن خسته ? ام نفوذ کنند

در اعصار و قرون

انديشه سرنوشت تو

لحظه ? اي مرا آسوده نگذاشت

دردي عظيم کشيده ? اي انسان

جراحاتي عميق در روح توست

که با گذشت ساليان دراز

التيام مي ? پذيرد

و چقدر رنج ديده ? اي

و پيش از تو، من

که تمام سرگذشت ? ها را

از بر دارم

کنون وارهيده ? اي

از رنج و درد کهنه اعصار

کنون دوران پيش

سيماي غريب و باور نکردني دارد

و از «جهنم درون»

بهشتي شگفت ? آور

آفريده ? اي

اينک انساني نو،

جهان را    مي ? کاود

انساني نوين

و مسيري نو

از             جهالت به علم

*     *      *

بگذار            از دور

نظاره ? گر تو باشم

باروبنه بر بنديد!

 

(اسفند ماه 1358، در سن 24 سالگي)

 

افسروظيفه شهيد محمدعلي مواجي   در طي 26 سال زندگي پر بارش، اشعار، نوشته ? ها و ترجمه ? هايي به يادگار گذاشته است. او پس از تحصيلات دانشگاهي در رشته علوم سياسي در دانشگاه تهران، در نبرد آزادسازي خرمشهر همراه با برادرش محمّدحسن مواجي در 10 ارديبهشت 1361 جانشان را فداي ميهن کردند.

برچسب ها:
مواجی

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: