طراحی سایت
تاريخ انتشار: 17 اسفند 1402 - 12:19

حماسه حق ? پرست:  موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي مي ? تواند پنجره اي گشاده رو به درياي فرهنگ و هنر باشد تا با تابيدن نور و نوا و سازها و آوازهايش، ديرينگيِ يک تاريخ را واگويه کند! چه؛ بوشهر، به  راستي شهرِ موسيقي است و چشم انداز ِ جهان موسيقي نيز هم توانست باشد!  حضور بزرگان ملي و جهاني در موسيقي بوشهر و موسيقي بوشهر، تحقيقات و پژوهش ? ها و جستار موسيقايي...

بوشهر؛ از شهر ِ موسيقي ايران تا چشم انداز ِ جهان ِ موسيقي

(تاکيدي دوباره بر نقش و تاثيرگذاري هنر موسيقي بوشهر در شناساندن و نماياندن ديرينگي تاريخي و جغرافيايي ح وزه ي تمدني و فرهنگي بندر بوشهر )


حماسه حق ? پرست - پژوهشگر، مدرس و نوازنده

پيش درآمد: موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي مي ? تواند پنجره اي گشاده رو به درياي فرهنگ و هنر باشد تا با تابيدن نور و نوا و سازها و آوازهايش، ديرينگيِ يک تاريخ را واگويه کند! چه؛ بوشهر، به راستي شهرِ موسيقي است و چشم انداز ِ جهان موسيقي نيز هم توانست باشد!

حضور بزرگان ملي و جهاني در موسيقي بوشهر و موسيقي بوشهر، تحقيقات و پژوهش ? ها و جستار موسيقايي دانشمندان و فرزانگاني همچون پروفسور محمدتقي مسعوديه، يوزف کوکرتز آلماني و سرکار خانم فوزيه مجد و پژوهشگر و موسيقيدان برجسته ي ايران زمين، محمدرضا درويشي و ديگراني از اين گروه خود گواهي است بر اين سخن.

آن هنگام که در آمايش سرزميني ِ جغرافيايي چون بوشهر، به فصل مربوط به فرهنگ و هنر مي ? رسيم و از دريچه يِ آن چه فرهنگ و هنر ناميده مي ? شود، نشانه ? ها، قابل يت ها و شاخص هاي توسعه ي استان و نيز راهبردها و راهکارهاي ممکن فرهنگي و ممکن ? هاي هنري خاصه موسيقايي موجود را در بازه ? ي زماني منطبق با طرح آمايش سرزمين   « بوشهر»- بررسي مي کنيم، بي ترديد پي خواهيم برد که نقش برجسته فرهنگ و هنر در استان بوشهر، مي تواند پا به پاي بروز و نمود جهان سخت ? افزاري ميادين انرژي- صنعت نفت و گاز- سهم به سزا و درخوري را به خود تخصيص داده و در حوزه ? ي نرم افزار که همانا افکار و سنن و آيين ها و رسوم   و فرهنگ و تاريخ ِ يک جغرافياست، مطرح گردد تا از اين رهگذر، توانمندي ? هاي کمتر ديده و رصد شده ? ي استان بوشهر،آشکار و هويدا شود.

نگارنده ? ي اين نوشتار بر اين باور است همان ? گونه که توسعه ? ي ميادين گاز و نفت   و انرژي و صنعت دريانوردي و تمامي رديف ? ها و محل درآمدي و درآمدزايي استان بوشهر و اين صفحه ? ي جنوبي نقش و نمايي انکارناپذير بر اقتصاد کلان و ملي ايران زمين سرچشمه   ارزش افزوده و رشد درآمدي و توليد ناخالص ملي کشور داشته و خواهد داشت، با درک و توسعه ي مفهومِ ميادين فرهنگي و هنري که فاز مطالعاتي آن بر بستر اجتماعي قابل دسترس از شمال و جنوب،غرب و شرق استان عزيز   بوشهر استوار گشته است، قطعا مي توان توسعه ي پ ايداري را در اين وادي بنيان نهاد و از پتانسيل و ظرفيت هاي فکري- فرهنگي- هنري و قومي و آييني و در نوع خود بي نظيرِ   اين استان زاويه ? ي نگاه و نگره ? ي آمايش سرزمين را درخصوص فرهنگ و هنر بوشهر تغيير داد و سهم ? القدر بيشتر و بهتري را با توجه به ريشه هاي فرهنگي و پيشينه ي هنري در اين سامان؛ منظور نمود.

پرواضح است که بسط و گسترش هر ميدان فرهنگي و پهنه ? ي هنري در اين جغرافياي جنوبي با توجه به پويايي و ديناميسم نهفته در پيکره ي فرهنگ و هنر استان و رويکرد تاثير گذار مقوله ? هاي فرهنگ در حوزه ? هاي گوناگون اجتماعي و اقتصادي مي ? تواند بوشهر را بر بلنداي تاريخ راستين و محق خود منطبق و مطرح سازد!

مقدمه و بيان مساله: تاريخ و جغرافياي بوشهر؛ در واخواني ها و جستارهاي پياپي خود، نشانه ? ها و نمايه ? هاي تازه اي که دال بر قدمت و گواه بر ديرينگي حيات فرهنگي بوشهر است، را پيش روي تمامي پژو هشگران و دوستداران فرهنگ و هنر، مي ? گذارد و اين همه را قطعا نمي توان و نبايد ناديده انگاشت و پنداشت!

نخستين ? هايي که در بوشهر از پي ِ هم و به دنبال يکديگر در مسير تکوين و تکميل نقش خرده فرهنگ تا بالندگي کامل آن و نمود کلان فرهنگ ? هاي يک کشور جاي خود را در مسي ر تحقيق و تفحص به اثبات مي رساند. همه نشان از يک حوزه ? ي تمدني و خاستگاه فرهنگي و هنري منحصر به فرد در گستره ? ي زماني   و مکاني ايران زمين است که مي تواند با گسترش گستره ? ها و ميادين فرهنگي و هنري نام بوشهر را آن گونه که بايد و شايد متبلور ساخت.

طرح موضوع و يا فته ? ها: بوشهر؛ با دارا بودن از يک پيوند و پيکره و مجموعه و گستره ? ي گسترده ? ي موسيقايي که در ميان موسيقي منطقه ? اي ايران زمين از نشانه ? هاي زيباشناختي منحصر به فردي در متن و شيوه ? هاي اجرايي برخوردار است، جاي جديت و مداقه ي آکادميک و درک بيشتري را براي نمود و ن ماياندن اين هنر؛ مي گشايد!

موسيقي بوشهر و موسيقي در بوشهر، از آن رو منحصر به فرد است که گوشه گوشه ? ي آن با جاري زندگي مردمانش گره خورده است! بي اغراق بايد گفت که اکثريت اهل بوشهرخواسته و ناخواسته با ريتم و ملودي که دو مولفه و پارامتر اصلي تشکيل ? دهنده و از ع ناصر موسيقي مي باشند، آشنايي ِ ذاتي و فطري در يک اجراي موسيقي بزمي و مجلسي دارند. مردمان بوشهر؛ خواه ناخواه با يکي از تکنيک ? هاي نوازندگي ريتم و وزن شناسي،آشنايند...

باري، سنکپ ها و ضدضرب ? هايي که به جا و در شوري جانانه؛ ريتم متداول و مرسوم يک رسم؛ دمام را مي شکنند و با تبلور زيباشناختي ضدضرب هاي ساز اشکون در طنين غمبرها و دست و چوب ها دوچندان مي شود. تا ارکستر مردمان کوي و کوچه و بازار در اجراي هر با شکوه تر سنج و دمام، خود را به شايسته ترين وجه ممکن، نشان دهد.

بوشهري ? ها؛ خواسته و ناخواسته مرکب خواني و مدلا سيون و مُدگردي را در آوازهاي ديرسال و ديرينه ي شروه و تحريرهايش به اجرا درمي آورند وقتي از مثنويِ   آواز افشاري در مقدمه و درآمد شروه ها بهره مي برند و بعد به آواز و مُد و فواصل موسيقايي دشتي و عشاق   مي روند و گاه شور و نوا هم مي خوانند و شروه خواني در هر م نطقه و بخش گويش و لهجه و لحن خاص خود را با پيچ و خم ? ها و تحريرهاي منحصر به فرد به گوش شنوندگان مي ? رساند.

بيت هاي   سور و سوگ (سرود و سرور) را در   بيت ? خواني منحصر به فرد خود در مُد و گردش ? هاي موسيقايي بر بستر صوتي و مد دستگاه همايون و گوشه و آواز شوشتري را ا ستادانه مي خوانند و با پرسش و پاسخ ? هاي پياپي و سياه مشق گونه ? هاي آوازي خود ؛ جمع و جماعتي را به خود جلب   و جذب مي نمايند.

به جرات و با يقين مي ? توان گفت که در هيچ کجاي اين مرز و بوم پهناور خيامي و خيام   خواني به فرم و شيوه ? ي اجرايي مرسوم در بوشهر، شنيده نمي ? شود. به راستي کدام موسيقي ? دان رديف ? شناس، خيام را در گوشه ? ي عراق در آواز افشاري مناسب دانسته است تا با زيباترين حالات گردش ملوديک،تلفيق شعر- رباعيات- و موسيقي، خيام خواني گل سرسبد موسيقي مجلسي بوشهر شود در يک بداهه ? خواني گروهي و همسرايي و همراهي گروهي موسي قايي؟!

به راستي کدام استاد يا مدرس ريتم و يا کدام دکتراي زيبا شناسي هنر، ريزِ دست ها را در ترجيع ? بند خيام ? خواني، زيباترين دانسته بود تا با آموزش آن، دست ? افشاني مجلس ? نشينان را تدريس و تفهيم نموده باشد؟! تا با پاسخ هاي بداهه ? پردازانه ? ي خود موسيقي مجلسي و خيا م ? خواني را به طرزي شگرف و ژرف به اجرا درآورند.

نظام موسيقي مذهبي بوشهر را اما کدام اساتيد موسيقي ساخته   و پرداخته اند؟! و مگر غير از اين است که به زعم هر رهگذر آشنا و ناآشناي هنر موسيقي، نمي ? توان اجراي موسيقي مذهبي بوشهر را هرگز از ياد برد؟! آوازهاي اين فر م موسيقي از ابتدا تا انتها از آغاز   تا پايان، همه و همه نظام موسيقي بوشهر به شکل اعجازانگيزي تعريف و تبيين شده ? اند.

بخشويِ موسيقيِ بوشهر يا جهانبخش و بخشي ِبوشهريِ موسيقي ملي ايران   را کدام دانشکده ? ي موسيقي يا اساتيد مسلم آواز در کدام مکتب آوازي تعليم داده اند تا گلبانگ سربلندي موسيقي اين سامان را رقم زند و پهندشت سينه ? هاي گشاده در اين فرم موسيقايي ديگر هرگز ابهت و فخامت نوحه ? هاي برآمده از حنجره ? ي بي ? بديل بخشو را نشنوند! و چهره ? ي بي ? بديل نوحه خواني را در تاريخ موسيقي با شش دانگ صداي خاص به ثبت و ضبط رساند.

کافي است به اجراهاي متعدد به جا مانده از جهانبخش کردي زاده نظري کوتاه بيندازيم تا به اصالت ? هاي موسيقايي و هويت منحصر به فرد اين گونه ي موسيقايي بيش از پيش پي برده شود.

اهم از اين رو کافي است تا به ذکرخواني ? ها و پامنبري ? ها گوش فرا داد   تا سختي   و تنوع کار ر ا در اين گونه ي آوازي - متريک- و درک و دريافت ريتم دريافته شود. پامنبري ? هايي که با متري سنگين و با همراهي پامنبرنشينان در پاسخ به منبرنشين اجرا مي ? شود و گاه در شور و کاه در سه گاه و گاه در همايون به اجراي اين آيين موسيقايي مي ? پردازند.

راستي را کدام هنرآموز موسيقي، واحد را در اوج و متن سينه زني جاي داده تا با درنگي زيباشناسانه   و به هنگام، يکنواختي اجرا شکسته   شود! و اوج سينه زني ? ها در بوشهر با تغيير الگوي متر و ضرب دنبال شود تا تمامي عوامل اجرايي: رنگ و نوانس و تندا و تمپو و ديناميک لازم به کار گرفته شده با شد در يک روايت مردمي موسيقي جمع شده در صداي جانفزاي جهانبخش!

آوازها و نغمات دريايي و نِيمه ها و   نغمه هاي آبي و کارآواها؛ را اما چه کسي آموزش داده است جز آن که بايد گفت سينه هاي ِ گشاده ي ِچون درياي دريانوردان و ناخدايان و ملاحان و جاشوان بوده است که بدين نغمات خوش و سرخوش رسيده ? اند و شورآفرين شده ? اند تا کارآواهايِ   دريايي موسيقي بوشهر؛ نِيمه نام گيرند و در رپرتوار موسيقي بوشهر جاي خوش کنند.

لالايي ? ها را کدام استاد آواز به مادران و زنان بوشهري آموخته است تا با تحريرها و ادوات آوازي برآمده از قلوبشان تاثيرگذ ارترين دلمويه ? ها و نغمات را به آوازي دلنشين پيوند زنند و بانگِ رود رود در آواز دشتي و در دستگاه همايون و گوشه بختياري را در جسم و جان شنونده جاري سازند؟!

و يا آن گاه که در هنگام و هنگامه سوگ و به خاک سپاري عزيزان و از دست شده ? گان خود همسرايي تامل برانگيز و ژرفکاوانه اي را در چهارگاه به گاهِ مشايعت رفته گان، مي ? خوانند.

و چهارگاه را برمي ? گزينند به وقت ديدار معبود خويش، در آغاز سفري به عتبات عاليات و چاووشي مي ? خوانند در مد و مقام و دستگاه چهارگاه و گوشه ي حصار... بدرقه ي موسيقاييِ هجر و سفر براي مسافرين سفر دي ار معبود...!

چاووشي در موسيقي آوازي بوشهر؛ يکي از آوازهاي تاثيرگذار به وقت سفر و رفتن به سرزميني که بر باورها و بلنداي معتقدات جاي خوش کرده است... .

يزله ? هاي شورانگيز و طربناک موسيقي بوشهر چگونه در رگ و پي بوشهري ? ها ريشه دوانيده تا بداهه پردازي دست ها و ضر باهنگ پايکوبِ هلهله ها جان بگيرد و زيباترين شکل موسيقي توده ? ي مردم، با ريتم و ضربآهنگ کوبنده و شورانگيز و شوريده ? وار، خلق الساعه   ديده و شنيده شود! تا دست افشان و پايکوبان بداهه ترين فرم موسيقايي که بين همگان در اين جغرافيا رايج و مرسوم است به اجرا درآيد و هر رهگذري را مات و مبهوت و مجذوب خود نمايد.

نتيجه: موسيقي در بوشهر و موسيقيِ بوشهر آن چنان در تار و پود زندگي مردم تنيده و بافته شده است و گره خورده است که گويي از لحظه ي حيات تا واپسين درودها و بدرودهاي زندگي در آرامگاهي غريب حتا آن ? گاه که در چهارگاهبه م شايعت عزيز ِ از دست رفته شان همخواني ِ غريب و دلهره آوري را سر مي دهند.

موسيقي است، ساز است و آواز است و آهنگ و خلق جاري ِ گوشه گوشه موسيقي زندگي ِ مردمان ِ سالخورده و جوانان ِ فردا و نآمدگان ِ روزگاراني آن سوتر که همه و همه قطعا و حتما و يقينا   بر بستر يک فرهنگ ِ درآميخته با تمام نُت ? هاي سيال در اين جغرافياي رازناک و رمزآلود سير خواهند کرد   تا مگر از اين رهگذار آهنگين،

بوشهر؛ چشم انداز ِ جهان موسيقي گردد با اين همه   درون مايه ? هاي غالب فرهنگي دريايي ? اش...!

هم از اين روست که مي ? توان گفت توسعه ميدان فرهنگ مو سيقي در بوشهر، جاي درنگ، انديشه و پايش و آمايش فراوان و بيش از پيش دارد.

موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي پنجره ? اي رو به درياي فرهنگ و هنر است تا با تابيدن نور ونوا ديرينگي يک تاريخ را فرياد زند! چه، بوشهر، شهر موسيقي است... .

و باري؛ آري؛! بوشهر ، شهر شوق و ش ورانگيزترين جغرافياي ِ موسيقي ايران زمين است... بوشهر، مقام موسيقايي خود را در جام جهان نماي گيتي بازتابانيده است در بيات ِ بوشهر و در سازها و آوازهايش يزله ? گر مي ? شود در يک ارکستر فيلارمونيکِ   بزرگ!

که بوشهر روزگاري حتما و قطعا و به يقين، يک فيلارمونيک جه اني خواهد داشت چه موسيقي بوشهر؛ همواره در يزله ها و چلچل باد شمال است در چارسوي جهان و هميشگي ِ سوغات دلدارها ...!

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1076)


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: