طراحی سایت
تاريخ انتشار: 24 تير 1403 - 13:56

غلامرضا شريفي خواه: در شروع سينه زني در مسجد دهدشتي، ابتدا از اهالي محل در سنين مختلف يک «بُر» حلقه ? هاي دايره ? وار از سينه زنان تشکيل و با پيش خوان (سرخوان) آقايان شيرخان خالوزاده، يوسف فرهادي، با نوحه ? هاي کوتاه شروع مي ? گرديد تا اين که نوبت به نوحه ? خوان اصلي زنده ? ياد جهانبخش کُردي ? زاده معروف به بخشو، (بخشي) مي ? رسيد که وارد سينه زني شود.

آيين ? هاي شب عاشوراي حسيني در محله دهدشتي بندر بوشهر

غلامرضا شريفي خواه

از قديم الايام اهالي محله دهدشتي بندر بوش هر هنگام ورود به مسجد، اين مکان مقدس و بنا به اعتقادات مذهبي خود، ابتدا درب آن را بوسيده و سپس با احترام خاصي که به منبر آن داشته و اکنون هم داريم، نذر و نذورات خود را به اتکا از خداوند متعال و ائمه اطهار، به اين منبر و مسجد ادا مي ? کرديم. در ايام دهه محرم علاوه بر سياهپوشي در مسجد، کوچه هاي اطراف هم علم ? هايي نصب و در شب هايي مانند شب عاشورا مشعل ? هايي را برپا و روشن مي کردند که يکي از مراسمات کهن در عزاداري بوده است. آيين ? هايي که در اين محل در شب دهم محرم (شب عاشورا) در اواخر دهه چهل خورشيدي در اين مسجد، رسم و مرسوم بوده و به انجام مي رسيد به ترتيب: پس از اذان مغرب و به جاي آوردن نماز مغرب و عشا، خانواده ها از تمامي افرادشان براي شمع زني و ديگر مراسم ها به مسجد مي ? آمدند. در وسط حياط مسجد از قديم نمادي از بارگاه ملکوتي امام حسين (ع) که به وسيله هنرمندان چيره د ست و توانا شناخته شده، ساخته   شده بود مي ? گذاشتند و مردم به دور آن شمع روشن مي ? کردند و علاوه بر آن منبري هم که بر روي پلکان آن گل کار شده بود، شمع ? هايي را مي ? افروختند و هم چنين در مکان ? هاي ديگر از جمله قدمگاه عباسعلي، حسينيه حاج چلتم، حسينيه حضرت رقيه(س) و خانه آقاي محمدعلي چوبک، مسجد دواني ? ها و خانه ? هاي قديمي روضه خواني، در هنگام شمع ? زني از عزاداران سياهپوش پذيرايي هم مي ? گرديد از قبيل انواع حلويات، رنگينک، مسقطي، آرد روغن، انواع شربت ? ها. هدف از روشن کردن شمع به نيت اموات خود و يا نذر و نيازها بوده و مراد مي ? طلبيدند که از گذشته تا به امروز به يادگار مانده است. پس از آن آيين نون پوشي (نذري مادرانه) هم در مسجد شروع مي ? شد که در کنار منبر و مختک (گهواره علي اصغر) توسط افراد   خاص و مومن همانند حاج عليرضا مصلحيان که سمت باني مسجد هم بر عهده داشت، انجام مي ? گرفت. هدف از اين مراسم بدينگونه بود که مادران براي سلامتي و شفاي فرزند خود، يا صاحب فرزند شدن نذر مي ? کردند تا فرزندشان را نون ? پوشي کنند و طريق آن، کودک را به رو مي ? خواباندند و نان را همراه با حلوا و مسقطي نان پيچ (لقمه) کرده و از زير سر او مي گذاشتند و بدنش هم با ن ان پوشانيده طرف فرد نان ? پوش ? کننده براي او دعا و صلوات بر ائمه اطهار مي ? خواندند و در پايان از آن نذري به پدر و مادرش داده و ديگر نان ? ها با نذري بين حاضرين در مسجد بهره مي ? کردند.

بعد از ساعتي يکي ديگر از مراسم ? ها که از ديرباز در محافل روضه خواني اجرا مي شود ذکرخواني و يا پامنبري نام دارد و ذاکر بر منبر نشسته و براي ياد خدا و خاندان پيامبر، اشعاري با نوايي خاص سرمي ? دهد و عده ? اي از جوانان و برزگان محل به دور منبر جمع شده و گاهي در جواب ذاکر به همخواني مي پردازند که به آنان پامنبري مي ? گويند. در آن سال ها اين مرا سم توسط ذاکراني به نام ? هاي کربلايي حبيب، محدابريم (محمدابرهيم)، عامو احمد اشگري، محمدعلي شادور به انجام ميرسيد. بعد دو يا سه نفر (ملا، آخوند) بر منبر رفته و در ذکر مصائب حضرت امام حسين (ع) و ديگر افراد خاندان پيامبر(ص) سخناني بيان مي کردند. پس از آن استراح تي براي مستمعين در مجلس عزاداري و پذيرايي کردن از قبيل «چاي، قهوه، سيگار، قليون» که به وسيله خادمين در مسجد صورت مي ? گرفت. قليان ? ها که در حدود   40 يا 50 عدد بود که قبلاً توسط آقايان «مشهدي رجب صالح پور، جواد پتان، مشهدي عبدالکريم(پدرم)، ماشالله اهرمي» چاق و يا آماده کرده بودند و به دست قليون ? کش ? ها مي ? دادند. بعد از پذيرايي در آخر نوبت به يک روحاني که واعظ بود بر روي منبر مي ? رفت و در موضوع مناسب ? هايي دهه اول ماه محرم سخنراني ميکرد. در خاتمه با خواندن زيارتنامه، مجلس روضه ? خواني تمام مي ? گرديد و بلافاصله دمام زني شروع مي ? شد.

در محل دهدشتي هم مانند ساير محلات کهن در بندر بوشهر اين آيين به وسيله افراد ماهر و کارآمد انجام مي ? گرفت که آنان استادانه ساز بوق و دمام و سنج مي نواختند. (در ماه مبارک رمضان سال 1346 خورشيدي در اين محل بنا به ارشادات آيت ? الله سيدمصطفي حسيني پ يش نماز محل و تصميم ? گيري بزرگان محل، بر آن شدند که دمام زني برچيده و تعطيل شود). دمام زني از يک گروه (بُر) هفت نفره تشکيل مي ? شود که يک نفر به نام اشکون ? زن و در کنار او دو نفر غمبر زن و چهار نفر ديگر به نواختن دمام مشغول مي ? شدند و 7 و 8   نفر هم سنج ? زن و يک نفر که از ابتدا با زدن ساز بوق دمام زني شروع مي ? کرد. اشکون زن داراي دمامي سبک و کوچک بود که از چوب   گُُُرم درست مي کردند و در نواختن دمام، شکستن ريتم در دمان زني بود. در آن زمان معدود افرادي از اشکون زن ها بود که وقتي دمام ? زدن به اوج و هيجان خود مي ? رسيد، د مام خود را بالا مي ? گرفت و از سمت   شمالي دمام که نشانه ? داري بر روي پوست بود، با دست تواناي خود بدون چوب و با حرکات بدني دمام مي نواخت و همه حاضرين در اين مراسم از ديدن اين طريق دمام ? زني شگفت ? زده مي ? شدند. يک نفر هم مسئول گروه (بُر) بود که تعدادي چوب دمام در دست داشت.

در شروع سينه زني در مسجد دهدشتي، ابتدا از اهالي محل در سنين مختلف يک «بُر» حلقه ? هاي دايره ? وار از سينه زنان تشکيل و با پيش خوان (سرخوان) آقايان شيرخان خالوزاده، يوسف فرهادي، با نوحه ? هاي کوتاه شروع مي ? گرديد تا اين که نوبت به نوحه ? خوان اصلي زنده ? ياد جهانبخش کُردي ? زاده معروف به بخشو، (بخشي) مي ? رسيد که وارد سينه زني شود. ايشان هر ساله در اول ماه محرم نوحه جديد را در برگه ? هاي کاغذي مي ? نوشت و به افراد سينه ? زن مي ? داد تا بخوانند و بتوانند در اين مراسم به خوبي همخواني کنند. در آن سال ? ها در هر مناسبت عزاداري بخشو قبل از شروع در اين محل، در سه محلات ديگر به ترتيب مسجد کوي صلح ? آباد، مسجد کوي جفره ماهيني، مسجد حاج محمدعلي در کوي سنگي نوحه ? سرايي کرده بود.

بخشو عزيز در آخر، در ساعت يک و يا يک و نيم با متانت و خوشرويي و سلام گفتن به مردم عزادار وارد مسجد شده و سپس در داخل قلندرخانه با ميل کردن يک استکان آب گَرم و يا چاي خود را آماده براي نوحه خواني مي کرد. با شروع صداي ملکوتي بخشو در سينه زني، باعث مي ? گرديد که افرادي به طور خودجوش پيراهن خود را از تن درآوردند. تا بُرهاي ديگري تشکيل شود سينه زن ها با دست چپ قدبند نف ر سمت چپ خود را مي ? گيرند و با دست راست بر سينه مي ? زنند و با حرکات موزون پا، گرد نوحه خوان مي ? چرخند و در هنگام همخواني سينه نمي زنند. در آن سال ها بُر ساز و سينه ? گردان کساني از قبيل حاج ? حبيب فيوض، حاج عبدالرحيم مرادي ? زاده و حاج حبيب مرادي ? زاده بودند. کم ? کم بُرهاي سينه زني افزوده مي ? شد و بخشو نوحه ? هاي ديگري مي ? خواند. يکي از نوحه ? هاي زير   واحد:

ليلا بگفتا اي شه، لب تشنه کامان / دستم به دامان، آقا الامان

رودم به ميدان مي رود، در جنگ گرگان / از هجر اکبر مشکل برم جان

بخشو يک نوحه ? خوان دوست داشتني بود بااخلاق و رف تار پسنديده، و داراي صدا و حنجره اي بي مانند که در تاريخ تکرار نخواهد شد. وي نه تنها در شهر بوشهر بلکه در اقصي نقاط کشور هم محبوب بود. حتي هنرمندان تهراني هم در مراسم عزاداري (سينه زني) در ماه محرم و صفر در مسجد دهدشتي براي ديدنش حضور پيدا مي ? کردند. در حين سينه زني اهالي محترم محل به پاس قدرداني از نوحه خوان «بخشو» توسط باني مسجد حاج عليرضا مصلحيان و يکي از بزرگان محل حاج حبيب فيوض شال سپاس با همراه پاکتي حاوي پول به او هديه مي ? دادند.

در ابتدا شروع نوحه خواني يک دستگاه ضبط صوت جعبه اي بزرگ (ريلي فشرده) که د ر گويش محلي «گِرگِري» مي ? گفتند از آقاي اسماعيل رفعت از اهل محل، در نزديکي ? هاي نوحه ? خوان مي ? گذاشت و اين دستگاه با کيفيت بالا صدا را ضبط مي ? کرد. ?

بعد از خواندن نوحه «ليلا به گفتا» نوبت به نوحه ديگر مي ? رسيد، تا اين که با خواندن اين نوحه، سينه زني   به اوج خود مي ? رسيد «الوداع، الوداع امشب شب عاشورا – دور خيمه بر سر زنون زهرا » ، « الوداع، الوداع امشب زینب محزون – زينب محزون در فکر فردا » و ...

و در آخر پس از ده و يا بيشتر ضربه سينه زني، با گفتن «واحد»، دستور به سينه زن ? ها صادر و طريقه سينه ? زني تغيير مي يابد.

حال، يک بار آن هم با جلو آوردن پاهاي راست به سينه مي ? زنند و نسبت به قبل ضرب ? هاي بُر سينه به نصف مي ? رسد و آن ? هايي که در «بُر»هاي داخلي هستند با هم دست ? ها را به بالا برده و هنگام جلو آوردن پا با خم شدن بدن، محکم به سينه خود مي ? زنند و نوحه ? اي اين چنين خوانده مي ? شود .

« در کرببلا شورش و محشر بود امشب – در قلب حسين از ستم اخگر بود امشب »

« از هيبت اين شب به فغان دختر زهرا – زانديشه فرداي برادر بود امشب» و ...

در اين بخش «واحد» شور و هيجاني براي سينه ? زنان پديد مي ? آمد که حتي اندک افرادي به حالت «غش، و بيهوشي موقتي مي ? افتند. بعد از آن نوحه ? خوان شروع به چاووش ? خواني مي ? کند. «شير خان خالوزاده» که از پيشکسوتان و خوش ? استيل در سينه زني محل بود با صداي رسا و کشيده مي ? گفت «سووو ... حسسين شاا...» يعني (سمت – حسين شهيد) منظورش به قول بوشهريا سينه زني «سمت» است و حسين شهيد است   و ديگر سي نه زنان با آهستگي ادامه مي دادند: حسين شهيد يا مظلوم – حسين غريب يا مظلوم.

در ادامه سينه ? زني، نوحه ? خوان سبک خواندن «واحد» را قطع و نوحه زير واحد را مي ? خواند و در همين موقع دسته موزيک محرم همراه   با علم، حجله نمادين و خنچه حضرت قاسم (ع)، مختک (گهواره علي ? اص غر) به همراه سازنده «کُتلي» وارد صحن مسجد مي ? شدند و با چرخيدن در مسجد، در جاي خود مستقر شده ? و بخشو شروع به مصيبت خواني مي ? کرد و در خاتمه ندا سر مي داد: «شب عاشوراست امشب»... اين مرحله پايان سينه ? زني بود و سينه ? ز ? ن ? ها از خود محل و محلات ديگر تقسيم و هيامظ لوم «بُر حيدري» شروع مي ? کردند. بدين صورت که افراد با گرفتن کمر فرد جلو، يک قطار انساني تشکيل، که 5 يا 7 نفر از سينه ? زن ? هاي زبده در جلو قرار مي ? گرفتند و بعد از کمي مسافت راه رفتن به حالت ايستاده و دايره ? وار و خميده به سمت پايين و اشعار و نوحه ? هايي از تک خوا ن خوانده مي ? شود. مثل «شب   عاشوراست امشب» و ديگران در جواب «کربلا غوغاست امشب»

«نينوا غوغاست امشب – خون جگر زهراست امشب» و با گرديدن در محوطه مسجد و به شدت سينه مي ? زدند. هدايتگر   و خواندن نوحه در دسته ? هاي «هيامظلوم» در محل، آقايان جعفر رشيدي، عليرضا خسروي م عروف به «نمکي»، حسن صالح ? پور و... بودند. پس از مراسم سينه ? زني «هيا ? مظلوم» با فاصله ? اي، آيين صبحدم که مراسم مهمي به مناسبت وداع امام حسين(ع) با اهل بيت است در بامداد روز عاشورا   برگزار مي ? گرديد و مردم عزادار در جلو منبر و در کنار مختک (گهواره علي اصغر) جمع مي ? شدند و در ابتدا توسط نوحه ? خوان «بخشو» با خواندن مرثيه ? اي و سپس نوحه حضرت علي اکبر (ع) که به پيشنهاد باني مسجد حاج عليرضا مصلحيان که ارادت خاصي به آن حضرت داشت، خوانده مي ? شد.

و در آخر مراسم حاج عبدالرسول خرّم در خاموشي چراغ ? ها، دکلمه ? اي سوزناک درباره اما م حسين (ع) بيان مي فرمود و نوحه صبحدم مي ? خواند و عزاداران هم جواب مي ? دادند. «اي صبحدم يک دم مدم، يک امشبي بهر خدا، تا کشته نگردد حسين، اندر زمين کربلا» و ...

و هم چنين نوحه «حضرت علي اصغر» هم خوانده مي ? شد: «اي اصغر صغير من، اي کودک حقير من، طفل نخورده شير من، اي اصغرم لا لاي، تاج سرم لاي لاي و ...»

اين آيين صبحدم ادامه داشت تا اذان صبح و بعد از آن به جا آوردن نماز صبح روز عاشورا در مسجد، به سوگواران آش نذري که با کمک و ياري اهالي محله دهدشتي تهيه مي ? گرديد، داده مي شد و در پايان اين مراسمات همه به يکديگر مرو اتون همه ساله مي ?? گفتند.

همچنين حسينه حاج چلتم (حسينيه حضرت رقيه «س») که قدمت زيادي در اين محل دارد و سوگواري زنانه در اين شب عاشورا از جمله: آيين ? هاي روضه ? خواني، صبحدم و درآوردن حجله و خنچه حضرت قاسم(ع) ،مختک (گهواره علي اصغر) برگزار مي ? گرديد و زنان اهل م حل و محلات ديگر هم در اين مجلس شرکت مي ? کردند و در رثاي امام حسين(ع) و خاندانش بر سر و سينه مي ? زدند و تا به حال هم به همت و کوشش زنان و مادران قديمي ادامه دارد،   اين نوحه با سوز و آه مي ? خواندند: «حجله عيش ببنديد که داماد آمد – قاسم تازه جوان با قد شمشاد آمد » و ...

لازم به ذکر است که يکي از خادمين مسجد که در جواني علاقمند به مجالس اباعبدالله الحسين و اهل ? بيت آن حضرت داشت آقاي حاج ? يوسف فرهادي بود. فردي زحمتکش و خستگي ? ناپذير که تمام وقت در اين مکان، زحمات زيادي کشيده و مدتي هم مسئوليت مسجد دهدشتي را بر عهده داش ت. روح درگذشتگان بانيان، نوحه خوانان، خادمين در اين مسجد شاد و يادشان تا ابد گرامي باد.

جهانبخش کردي ? زاده (بخشو، بخشي) اين اسطوره صداي جاودانه در مرداد ماه سال 1356 خورشيدي درگذشت، سپس از طرف بزرگان و پيشکسوتان محل، حاج مصطفي گراشي را با توجه   بر تجربياتش، به عنوان مداح و نوحه ? خوان اهل ? بيت عصت و طهارت براي مسجد دهدشتي انتخاب گرديد و ايشان علاوه بر نوحه ? خواني براي اعتلاي مراسمات مذهبي و توسعه بناي اين مسجد کارهاي ارزشمندي   انجام داده است. اميدوارم که خداوند هميشه او را در صحت و سلامتي نگه دارد.

با تقدير و تش کر فراوان از معمّرين و پيشکسوتان کوي دهدشتي که در تهيه اين مطالب بنده را ياري ? رسان بودند.


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: