طراحی سایت
تاريخ انتشار: 01 مهر 1403 - 13:02

کتاب « انقلاب صنعتي آلمان : الگوي اقتصاد فناور و مولد » با ترجمه دکتر رضا آذين، استاد دانشگاه و مترجم بوشهري، توسط انتشارات نهادگرا به مرحله چاپ رسيد .

دکتر رضا آذين درباره ترجمه اين کتاب گفت : از زمان شروع به کار روي اين اثر، کسب مجوز رسمي از ناشر آلماني کتاب اصلي ( انتشارات   De Gruyter)   يکي از دغدغه ? هاي من بود، چرا که ترجمه و چاپ آن با توجه به پيوستن ايران به قانون کپي ? رايت، نياز به هماهنگي با ناشر و موا فقت رسمي آن مؤسسه داشت . آقاي دکتر هانس ورنر هان نويسندة کتاب، نقش مؤثري در گرفتن موافقت و مجوز چاپ نسخة ترجمة فارسي از ناشر داشت و با پيگيري ? هايي که انجام داد، چاپ اين ترجمه را به طور انحصاري به زبان فارسي بدون پرداخت هيچ هزينه ? اي، به ناشر اصلي امکان ? پذير ساخت .

وي افزود : دو سال و نيم روي اين اثر وقت گذاشته شد و اميدوارم مطالب اين کتاب براي فعالين صنعتي، مديران دولتي، سياستگزاران کلان کشور، استادان، پژوهشگران، دانشجويان و علاقه مندان به اين حوزه مفيد باشد .

برخي نکات کليدي کتاب :   با دلايل خوبي مي ? توان فرض نمو د که آلمان حتي بدون نقش پيشگامان انگليسي مي ? توانست به صحنه ? اي از يک انقلاب صنعتي مستقل تبديل شود . براي اثبات و تحقق اين فرضيه، شرايط مساعدي در درازمدت در آلمان شکل گرفته بود که از جمله مي ? توان به نظام نسبتاً پيشرفته مدرسه و دانشگاه، نظام اداري توسعه يافته و درجة بالايي از امنيت حقوقي اشاره نمود . به علاوه، شهروندان شهرهاي متعددي از آلمان مدت ? ها پيش از شروع صنعتي شدن با مهارت ? هاي صنعتي و تجاري که پيدا کرده بودند، در خارج از کشور نيز متمايز و مورد احترام بودند .

  آلمان به لطف منابع طبيعي، شبکة مناسب حمل ? ونقل، سرماية انسانيِ کارآفرين و صنعتگران ماهر در حدود سال 1800 به اندازه ? اي توسعه يافته بود که در آستانة انقلاب صنعتي قرار داشت و حتي از آن به عنوان « انگلستان کوچک » تعبير مي ? شد .

  دهة 1830 به دليل پيشرفت عظيم اقتصادي در آلمان به عنوان يک نقطه عطف تعيين کننده در توسعة صنعتي اين کشور ديده مي ? شود . تغييرات ساختاري در دهة 1850 به حدي شتاب گرفت که بسياري از مورخين از اين دهه به عنوان مهم ? ترين دورة انقلاب صنعتي آلمان ياد مي ? کنند .

رونق واقعي پس از پيروزي نظامي آلمان بر فرانسه و تأسيس امپراتوري آلمان آغاز شد . اين روند پيش از جنگ نيز قابل پيش ? بيني بود، اما محرک ? هاي اقتصادي مازاد را از رويدادهاي سال ? هاي 71/1870 دريافت کرد . آرزوهاي ديرينة بورژوازي اقتصادي براي ايجاد يک ناحية مليِ اقتصاديِ همگن و داراي قوانين يکپارچة اقتصادي ليبرال در مدت زمان کوتاهي به حقيقت پيوست . اين امر مو جب خوش ? بيني در ميان مهم ? ترين قشرهاي سرمايه ? گذاري صنعتي گرديد و خود نيز به تقويت بيشتر روند توسعه و پيشرفت کشور انجاميد .

  ظهور بخش ? هاي صنعتي نوظهور و جديدِ صنايع شيميايي و الکتريکي در يک ? سوم پاياني قرن نوزدهم را بايد به عنوان يک نقطه عطف مهم ديد . اين بخش ? ه اي جديد و نوظهور ديگر بر پايه فناوري ? هاي تقليدي و وارداتي شکل نگرفتند . شکل ? گيري و پايه ? گذاري اين حوزه ? هاي جديد نشانة تحولات مستقلي بود که براي نخستين بار به آلمان اجازه داد تا به عنوان يک کشور پيشروي صنعتي و يک صادر کنندة پيشروي فناوري، ايفاي نقش کند . پيشت ازي و سرآمدي آلمان در اين حوزه ? هاي جديد و رو به رشد، دستاورد و نتيجة پيوند نزديک پژوهش ? هاي علمي دانشگاهي با توليد صنعتي است . ساختار نامتمرکز ناشي از فدراليسم در دانشگاه ? هاي فنيِ داراي شهرت بالاي جهاني، نقش مهمي در اين فرآيند علمي ? سازيِ فناوري ايفا کرد .

برچسب ها:
دکتر رضا آذین

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: