سلامي و کلامي...

وفاق‌شکني نفتي‌ها عليه مديريت استان بوشهر

دکتر يونس قيصي‌زاده

در کمال تعجب، وزير تازه انتخاب شده نفت در يک اقدام غيرمتعارف، بدون اطلاع و هماهنگي با مديران ارشد استان بوشهر، وارد اين استان شد. در اين خصوص چند نکته قابل تذکر است:

1 - مجموعه دولت شامل هيات دولت و زيرمجموعه آن‌ها شامل استانداران و فرمانداران و... همگي در يک مجموعه در حال خدمت به مردم هستند. در اين شرايط که باران مشکلات از آسمان و در و ديوار بر سر مردم مي‌بارد و هر روز با محروميت و کمبودي جديد روبرو مي‌شوند، بروز و نمايش اختلاف در همان مجموعه دولت که چندان هم در رفع مشکلات مردم در همه اين سال‌ها موفق نبوده‌اند، نه تنها باعث کندتر شدن چرخه خدمت آن‌ها مي‌شود، بلکه در نهايت دود اين اختلاف درون‌مجموعه‌اي هم به چشمان مردمي مي‌رود که اميد دارند دولت کاري براي رفع مشکلات‌شان انجام دهد.

2-  در حالي که شعار اصلي دکتر پزشکيان به عنوان رئيس‌جمهور، ايجاد وفاق است، چگونه است که وزراي اين دولت، به وفاق با مسئولان استان مهم و انرژي‌خيزي همانند بوشهر بي‌توجه هستند و در کمال بي‌احترامي به مجمع نمايندگان استان، استاندار، فرماندار و ديگر مديران مربوطه، اقدام به حضور در استان بوشهر مي‌کنند؟!

3 - وظيفه مهم وزارتي همانند نفت که مسئول اصلي آلودگي‌هاي محيط زيستي منطقه، ازدياد آسيب‌هاي اجتماعي، بيکاري گسترده به خاطر عدم به کارگيري نيروهاي بومي استان، تخريب زيرساخت‌هاي اقتصاد بومي و... و در يک کلام سخت‌تر شدن زندگي مردم منطقه است، توجه ويژه به مسائل و مشکلات مردم همين منطقه است. سفر وزير نفت دولتي که رئيس‌جمهورش به مردمي بودن مفتخر است، بدون توجه به درخواست‌ها و مطالبات مردم استان بوشهر، جز دهن‌کجي به مردم نجيبي که انتظار دارند وزارت نفت اقدامي براي عمل به مسئوليت‌هاي اجتماعي خود در منطقه انجام دهد، نشان از چه چيز ديگري دارد؟

4 - آيا پشت چنين بي‌توجهي وزارت نفت و صنايع نفت و گازي در استان، همان تفکر قديمي نيست که فقط تمرکز ماشيني بر فعاليت جزيره‌اي خود دارند و بي‌توجه به مشکلات و عواقب فعاليت‌هاي نفتي و گازي براي مردم منطقه هستند؟ چنين تفکري با تلاش‌هاي خستگي‌ناپذير شاغلان صنايع نفت و گاز در همجواري با مردم استان بوشهر منافات دارد و باعث بيگانگي مردم منطقه با اين فعاليت‌ها و شاغلان زحمتکش مي‌شود.

5 - در اين جريان نمي‌توان ضعف مديريت ارشد و مجمع نمايندگان استان بوشهر را ناديده گرفت. خصوصاً اين‌که يکي از نمايندگان استان، رئيس کميسيون انرژي مجلس هم هست و هماهنگي اين کميسيون با وزارت نفت، حداقل انتظاري است که از ايشان مي‌رود.

6-  عواقب چنين تصميماتي، جدايي کامل وزارت نفت و صنايع نفت و گاز مستقر در استان، از استان بوشهر است. وزارت نفت بايد مسئوليت آن‌چه را که در استان به واسطه حضورش به‌وقوع پيوسته، بپذيرد و تجربه تلخ مسجد سليمان را در عسلويه و ديگر شهرهاي درگير در فعاليت‌هاي نفت و گاز تکرار نکند. هوشياري مردم استان، دلسوزي مديران و شاغلان نفت و گاز در توجه به مسائل و مشکلات مردم منطقه و همچنين پيگيري مديران و نمايندگان استان، مي‌تواند وزارت نفت را به طور مستقيم در توسعه کل استان بوشهر به عنوان بازيگري تاثيرگذار وارد کند.

7-  در اين شرايط ضروري است که مديران ارشد، مجمع نمايندگان و همچنين گروه‌هاي با نفوذ استان، براي اصلاح و تغيير اين نگاه ناموجه و غيرمحترمانه بالا به پايين، جلوگيري از ادامه بي‌توجهي وزارت نفت و جدا کردن خود از آن‌چه به واسطه حضور آنان در استان مي‌گذرد، اعتراض خود را خطاب به رئيس‌جمهور اعلام نمايند تا جلوي اين رويه اشتباه که وزير تازه‌نفس نفت بنا گذاشته است، گرفته شود و بيش از اين به رابطه نيمه‌جان صنايع نفت و گاز و مطالبات مردم استان بوشهر آسيب وارد نيايد.

8ـ جناب آقاي وزير! اگر در اين کشور وزارتي با عنوان وزارت نفت وجود دارد و شما بدين‌واسطه چند سالي خلعت وزارت پوشيده‌ايد، به خاطر وجود استان‌هاي ثروتمند و در عين حال مظلوم و محرومي همچون بوشهر و خوزستان است. خود نيز مي‌دانيد که چند سالي بيش ميهمان اين سمت و صندلي نخواهيد بود. لطف فرموده حرمت صاحبخانه را نگه داريد!