دولت نباید در همین ماههای ابتدایی روی کار آمدنش در فرآیند تصمیم گیری آنقدر متزلزل و مردد باشد و تسلیم فشارها شود به طوری که برای انتصاب استاندارانش گزینه هایی با طرز تفکرات مختلف روی میز داشته باشد. برای انتصاب استانداران چانه زنی، لابی و اعمال نفوذ بی سابقه ای صورت گرفته، در حالی که قرار بود در این دولت شایسته سالاری جای لابی گری و لیاقت جای ارادت را بگیرد...
علی اسماعیل پور
افکار عمومی از وضعیت کشور در همه عرصه ها مطلع است و انتظار معجزه و رفتار خارق العاده ای از دولت یازدهم ندارد. لیکن با امیدواری و نشاط در انتخابات حضور یافتند و به برنامه ها و رویکردهای دولت آقای روحانی رای دادند.
با این اوصاف انتظار دارند دولت تدبیر و امید، بازتاب صدا و نظرات موافقان دولت باشد. در همه کشورهای دنیا هم این گونه است که هر دولتی شکل می گیرد برآیند نظر و دیدگاههای رای دهندگان است. اگر قرار است دولتی با شعارها و تفکرات جدید روی کار آید ولی در واقع همان رویکردها و مواضع گذشته را دنبال کند قطعاً نمی توان به تغییر وضع موجود امیدوار بود. در این صورت تنها اتفاقی که در حوزه سیاسی کشور افتاده جابجایی قدرت بین دولتمردان بوده که این موضوع صرفاً نمی تواند مطالبات و خواسته های افکار عمومی را به پیش ببرد.
دولت تدبیر و امید با شعارهای چپ گرایانه و با حمایت گسترده اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی جامعه شکل گرفت. بی تردید در صورت عدم کناره گیری دکتر عارف در خوشبینانه ترین حالت انتخابات به دور دوم کشیده می شد. بنابراین آقای روحانی گرچه نخواهد این موضوع را بپذیرد ولی در هر حال مدیون این جریان فکری جامعه است. چه کسی است که نداند اصلاح طلبان یک نیرویی را که سابقه حضور در دولت اصلاحات را داشت کنار گذاشتند تا مبادا جریان اصولگرا و افراطی دوباره با گرایشی جدید روی کار آید و آسیب ها و معضلات بیشتری را بر کشور تحمیل کند.
دولتی که در کارزار فعالیت انتخاباتی راهنمای چپ خود را به حرکت در آورده، اکنون نباید تغییر جهت به سمت راست دهد. چرا که آنگاه مردم احساس می کنند دولت به شعارهایش اعتقادی ندارد و فقط می خواسته آرای مردم را به سبد خود هدایت نماید.
چگونه ممکن است کسانی که کمترین خدمت و همراهی برای موفقیت این جریان نداشته و حتی از هیچ تلاشی جهت تخریب و تخطئه اصلاح طلبان دریغ نمی کردند؛ در بُرهه ی فعلی دنبال حداکثر سود و سهم خواهی باشند؟ همه گروهها و جناحها از این منظر خود را محق سهم داشتن در دولت جدید می دانند و امروز مدعی تر از اصلاح طلبان هستند. دولت از ابتدا خط و مشی فکری خود را به صورت شفاف تبیین نکرد و به عبارت دیگر می بایست مولفه های دولت اعتدال به طور روشن مشخص می شد تا امروز هر کسی خود را صاحب این جریان و مدعی حضور در مناصب مهم حاکمیتی نداند.
خارج از عقلانیت است که وقتی یک دولت و جریان فکری سرمایه قوی اجتماعی و نیروی انسانی شایسته با پتانسیل بالا و مورد وفاق و اقبال افکار عمومی را داشته باشد خود را از این ظرفیت محروم کند و به جناح های مخالف میدان دهد. این نه تنها مفهوم اعتدال نیست بلکه می توان آن را یک نوع خودزنی و سلب اختیار کردن از خود دانست.
این جریان فکری از این رو باید جریان غالب جامعه باشد و تصمیماتش نافذ و نیروهایش از بین منسوبین این دیدگاه انتخاب شوند که قاطبه مردم این رویکرد را بر سایر رویکردها ترجیح داده اند.
شکل گیری دولتی با ملغمه ای از افرادی با اندیشه های متفاوت و گاه متناقض چگونه می تواند دولت را به اهداف و آرمانهای ترسیم شده اش برساند؟
بر همگان واضح است که پشتوانه اصلی شکل گیری این جریان، اصلاح طلبان و بدنه فعال اجتماعی بودند. بنابراین بردولت فرض است که برای داشتن ارتباط مطلوب با بدنه اجتماعی، نظر هواداران فکری خود را تامین کند.
دولت نباید در همین ماههای ابتدایی روی کار آمدنش در فرآیند تصمیم گیری آنقدر متزلزل و مردد باشد و تسلیم فشارها شود به طوری که برای انتصاب استاندارانش گزینه هایی با طرز تفکرات مختلف روی میز داشته باشد. برای انتصاب استانداران چانه زنی، لابی و اعمال نفوذ بی سابقه ای صورت گرفته، در حالی که قرار بود در این دولت شایسته سالاری جای لابی گری و لیاقت جای ارادت را بگیرد.
از سوی دیگر همان گونه که خود دولتی ها وعده داده بودند مقرر شده بود تا پایان شهریورماه تمام استانداران کشور معرفی شوند اما تاکنون حدود یک سوم استانداری های کشور در بلاتکلیفی به سر می برند. قاعدتاً چنین پروسه طولانی هم برای انتصاب فرمانداران شهرستان ها طی خواهد شد و دولت تا ماهها وقت خود را صرف عزل و نصب ها خواهد کرد. بدون تردید طولانی شدن و به درازا کشیدن این روند، قدرت برنامه ریزی و مانور را در همه عرصه ها از دولت می گیرد.
اینکه دولت بخواهد نظرات همه را تامین کنـد نه امکان پــذیر است و نه منطقی. دولت در حـالی می خواهد نظرات مخالفین و منتقدین را در انتصابات لحاظ کند که با این کار دانسته از شعارهای انتخاباتی اش فاصله می گیرد. ضمن اینکه دیری نخواهد پایید که بین دولت و بدنه اجتماعی شکاف ایجاد شود و سرخوردگی جایگزین شور و نشاط ایجاد شده می شود. از این رو دولت نباید تریبونی را که با حمایت این طیف فکری به دست آورده به منتقدانش واگذار کند زیرا آنها تریبون برای بیان مخالفتشان کم ندارند.
در ضمن دولتی که انعکاس صدای مخالفانش باشد نمی تواند از آراء مردم صیانت کند و قطعاً آرمان ها و اهدافی که مردم به دنبال وقوع آنها در این دولت بودند با تشدید این فضا به فراموشی سپرده می شود.
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین
در سایتwww.bpums.ac.ir