طراحی سایت
تاريخ انتشار: 24 دي 1392 - 23:14
درنگی کوتاه بر سخنان دکتر روحانی در دیدار نخستینش با هنرمندان

حماسه و حسام حق پرست:  به جرات می توان گفت که یکی از ناخوشایندترین ادوار تاریخی این سرزمین در مواجهه و مقابله با فرهنگیان و هنرمندان و در یک کلام اهل اندیشه و فعالان این وادی در هشت سال پیشین ،سربرآورد. رفتارهایی که برگرفته از دیپلماسی عمومی، آنهم از نوع سست و ...

 

حماسه و حسام حق پرست

پیش درآمد:

قطعا هر ایرانی بخرد و با فرهنگ و نژاده ای می داند که آن چه در هشت سال گذشته بر اهالی فرهنگ و هنر ایران زمین گذشت؛ جای تعریف و واگویه ی چندانی نداشته و جز تکرار مکررات ملال انگیز و جانکاه نیز چیزی در بر ندارد. به جرات می توان گفت که یکی از ناخوشایندترین ادوار تاریخی این سرزمین در مواجهه و مقابله با فرهنگیان و هنرمندان و در یک کلام اهل اندیشه و فعالان این وادی در هشت سال پیشین ،سربرآورد. رفتارهایی که برگرفته از دیپلماسی عمومی، آنهم از نوع سست و سخیفش عایدات سرمایه ای و آینده نگرانه ای برای ایران و ایرانی نداشت. و درست در همین روزگار بود که با فرّ فرهنگ و  هنرهنرمندان، به شیوه های فوق امنیتی و طبقاتی برخورد شد تا مگر زخمه و قلم و دوربین و طرح و نقش و کتاب و شور و شعر و اندیشه و خیال از معانی والای انسانی خود و نیز استقلال و آزادی فطری و ذاتی تهی شوند و ممیزی ویژه ی دولت روبه روی ذوق و خلاقه ی آفرینشگران فرهنگ و هنر قد علم کند. دوران قهر و انزوا و غیبت و خانه نشینی بزرگان هنر و ادبیات و فرهنگ، قطعا در هیچ حاکمیتی نمی تواند دستاورد خوشی را در بر داشته باشد...

 

دیدار هنرمندان با روحانی

 

یاد آر!

نامه ی جاودان یاد استاد پرویز مشکاتیان را هنگامی که احمدی نژاد آشکارا اهانتی را به هنرمندان سرزمینش!روا دانسته بود:«در این دو روز حیات،هستند آدمیانی که ترغیب شان موجب تشویق،و تکذیب شان موجب تشویش می شود(برای هنرمند)...ونیز جماعتی که نه ترغیب شان  باعث تشویق و نه تکذیب شان موجب تشویش می شود.یعنی همان آمدگان و رفته گان از دو کرانه ی جهان.به دیگر کلام:اگر صد سال بر مشکش زنی چوغ/همان دوغ و همان دوغ و همان دوغ...آقای احمدی نژاد، در میان پراکنده گویی های تاریخی که به لطف خداوند منان کم نیست فرموده بودند که هنرمندان بزغاله اند!واقعا باعث خفت و خواری هنرمندان این مرز و بوم بود اگر مقبول چنین معجون مجنونی واقع می شدند!!! با آرزوی پیروزی نجابت  نجیب و بلوغ بلیغ...»نامه ای که بی تردید یکی از اسناد مهم و ماندگار تاریخ هنر،فلسفه و سیاست این مملکت هست و خواهد بود.

به هر روی پرداختن به ابعاد دهشتناک هشت ساله را مجالی مفصل باید و حوصله ی نوشتاری دیگر...

 

139210182255166541877714

اما نخستین دیدار رییس جمهور دولت تدبیر و امید را شاید بتوان برپایی آیین ملی صلح و اخوتی دیگربار با وادی هنر و فرهنگ و اهالی این اقلیم دانست پس از دولت اصلاحات !چه در آن شب و در آن جمع و نشست به قول زنده یاد سهراب سپهری :عشق پیدا بود،موج پیدا بود.برف پیدا بود،دوستی پیدا بود.کلمه پیدا بود،آب پیدا بود و ...

روحانی آمد آن شب، تا دستان هنرمندان و فکر فرهنگیان را با کلام خود پاس دارد و و مقام فخیم و فاخر هنرمندان جامعه را ارج بگذارد.

روحانی آمده بود تا دولت آبادی هم بیاید...آمد تا شهرام ناظری هم بیاید و استاد کامل خط و خیال امیرخانی نیز هم...روحانی آمد تا بزرگان عرصه ی نمایش و سینما هم بعد از دلخوری های فراوان شان در خانه ی سینما با لبخند بیایند و بنشینند...روحانی سخن گفت تا کردار فرزانگان و فرهیختگان را به شایستگی حرمت گذارد.آمده بود روحانی، تا چهره ی بیشتر فرو رفته و همیشه نگران دولت آبادی به خنده ای جانانه و امیدوارانه گشاده گردد و گل محمد همواره پای در رکاب ذهن و دلش را به دست افشانی وادار سازد!آری؛ آن شب روحانی از آشتی ملی گفت...از ارکستر سمفونی ایران...از معماری ایران سخن راند...از این گفت که افراطیون و افراطی گری را به کناری می زنیم و کار هنرمند باید توسط هنرمند و هنرشناس سنجیده و کارشناسی شود و نه کارمندان!!!...روحانی با تاکیدی معنادار و البته رندانه گفت:نگاه امنیتی بر مقوله ی هنر خود می تواند امری باشد در تضاد با امنیت...(نقل به مضمون)

 

13921018230021340_PhotoL

روحانی از فردوسی بزرگ و زنده یاد پروین اعتصامی به شعر خوانی پرداخت تا همواره بر خردورزی و نقش خرد در بین ایرانیان تاکید کرده باشد وکارآمدی تدبیر و امید دولتیان را در حمایت هنرمندانو فرهنگیان جدی بشمرد و بر وعده های انتخاباتی اش در خصوص هنر و هنرمندان تاکیدی دوباره ورزد. و شاید در دلش آواز محمدرضاشجریان را نیز با خود به همراه آورده بود تا نه تنها صدای شجریان را  چه موسیقی ملی ایران و دوستدارنش را هم تکریم نموده باشد و ساز و آواز ایرانی را رفیع بداند و خوش حالی و خوشوقتی خویش را از این که موسیقی را هنری فاخر و بی مساله می داند همنوا و همنوازشده باشد با ارکستر بزرگ فرهنگ و هنر میهن عزیزمان،ایران...!

به باور این قلم روحانی آمده بود تا بگوید که برای او مرافقت ملی و توافق هنری-فرهنگی سرزمینش هیچ کم از توافقات هسته ای با هنرمندان نداشته و نشست تالار وحدت تهران به همان اندازه مهم و گران است که نشست های پیاپی و موفقت آمیز ژنو!

روحانی آمده بود تا یک شب شاید رویایی برای هنرمندان بیافریند از پس پشت آن روزگاران بی مهر و ماه ...از پی آن شبان سرد ستیزنده با سلام و صبح...که هرچه بود محاق بود و مه ...

 

139210182237125201877714

کلام دکتر روحانی شوری داشت و شعفی دیگرگونه تا پس از 24 خرداد و گذشت چندماه پر چون و چرا آن را رقم زند و آن هم در میان جمعی که زخم خورده اند همواره در گذار هر دولت نابخرد در مسیر تاریخ این سرزمین که در برهه حکمرانی شان، هنر خوار شد و جادویی ارجمند!

اما روی دیگر این حکایت خوش گوار و امید بخش و تدبیر مدار این که نشان و هویت و تشخصش،ادب مرد را به ز دولت او دانسته و می رود و می خواهد و می خواند که پس از این همه نخبه کشی ها و سفله پروری ها دیگر می بایست امور را به جمع خوبان واسپرد و هر فن و هنر را به اهلش واگذاشت!

خوانش شاهنامه در مقر سازمان ملل و از آن پس طنین جهان علیه خشونت و افراطی گری و احیای دوباره و دمیدن جانی دیگربار به گفتگوی تمدن های بزرگمرد اصلاحات پس از فترت و کابوس های دلهره آور جنگ دوباره!

 

13921018230008158_PhotoL

حافظ را اما بیزار از ریا و خرافه می داند و هنر را بدون آزادی بی معنا می پندارد...یاد و خاطره ی زنده یاد علی حاتمی را گرامی می دارد و...و این همه نشان آقای رئیس جمهور است که تو را به گلستان استاد سخن نیز می برد و پاسخی در خور برای همه ی حرف ها و حدیث های بی قراری این چند ماه پیرامون دولت تدبیر و امید:

سخندان پرورده،پیر کهن                              / بیندیشد،آنگه بگوید سخن

مزن بی تامل به گفتار دم                            / نکو گو وگر دیر گویی چه غم؟

و باز هنوز دریافته از گلستان که دریاست آن چه لازمه است تا چگونه گلستان میهن مهینش بنا نهد از نو...تا باد خزان را بر ورق او دست تطاول دراز نگردد و دیگر بار زمان عیش ربیع آن به طیش خریف مبدل نسازد،چه آنها که به زعم و دعوی خویش تنها گل خواستند خود غافل از احوالی دیگر بودند.آری سعدی تلنگرشان زد و نخواستند تا درس بگیرند و نشستند هیچ گاه اوراق خود:

به چه کار آیدت ز گل طبقی                 / از گلستان من ببر ورقی

گل همین پنج روز و شش باشد              / وین گلستان همیشه خوش باشد

 

n2615151-3711604

حالا به پاس ارادت و ادای حرمت جاودانه ی این قلم به سرو آزاد موسیقی ملی ایران جاودان یاد پرویز مشکاتیان، سخنش را از این روی که آقای رئیس جمهور خود موسیقی ملی ایران را پاس می دارند و قول هایش جانبخش و روح افزا بود اهل ساز و آواز را! واگویه می کنیم:

" ما زنده ایم.از باربد تا سیم و پنجه ی دانای درویش خان سیاره ی فرهنگ ایران زمین همچنان سرسبز مانده است.من به باد موسم خزانی و زودگذر اعتقادی ندارم.باد می رود و باز باغ ما پر گل می شود،همیشه این گونه بوده است...فرهنگ ایرانی فرهنگ جهان است...حالا نان آور فرهنگ بشری باید از نشان دادن تار بر صفحه ی تلویزیون مردد شود،دریغا! "

و دیگر این که آقای رئیس جمهور! تصنیف تدبیر و آواز امید را مردمان ایران زمین سرودندتا دیگر بارگفته ی حافظ بزرگ به گوش منتخب مدبر و امیدوارخود برسانند:

چو غنچه گرچه فروبستگی ست کار جهان        / تو همچو باد بهاری گره گشا میباش

 

 

عکاس ایرنا را از این مراسم مشاهده می?کنید.


n2615151-3711621n2615151-3711635n2615151-3711634n2615151-3711633n2615151-3711626n2615151-3711622
13921018230006769_PhotoL13921018230012417_PhotoL13921018230013914_PhotoL13921018230019874_PhotoL
13921018230022822_PhotoL13921018230027237_PhotoL
139210182237127381877714139210182237128631877714

Amir kholousi-17-1Amir kholousi-26-1Amir kholousi-31-1n2615151-3711636


نظرات کاربران
ی پ بيش از 11 سال قبل گفت:
وضعیت هنر در بوشهر اسف بار است چرا باید حق پرست ها هنرور ها در موسیقی، صدرها در نقاشی، غریب زادها و صافی ها در فیلم، صفیری ها و لطفی ها در تاتر و دیگر هنرمندان خوب هم استانی خانه نشین باشند؟ شهر ما صدها هنرمند دارد که نامشان در مقال نمی گنجد با تشکر از برادران حق پرست و نسیم جنوب.
امید واریم در شرایط جدید بیش از پیش از هنر هنرمندانمان جامعه استفاده کند اینکار همت
مسولیت را می طلبد
ش.ر بيش از 11 سال قبل گفت:
درودبردکترروحانی وآفرین بربرادران حق پرست از افتخارات فرهنگ وهنر استان وکشور؛ خدانگهدارتان
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: