در آن تابستان گرم که شرجی از سر و کول بوشهر بالا میرفت. طیارهای در بوشهر به زمین نشست که دو هنرمند تنومند تئاتر کشور مسافرش بودند. آنها باعنوان کارشناس تئاتر، وارد بوشهر شدند. مستقیم به «خانه هنر» رفتند تا نمایش «قلندرخونه« را به روایت امروزیها بازبینی کنند...
پردههای کرکرهای دفتر اینبار باز هستند و آفتاب داغ عصر تابستان از لابهلای آنها فضای اتاق را روشن کرده است. در اتاق چشمم به کتابی میافتد که روی میز مقابل محمدرضا تاجیک قرار دارد و برگهای را هم میان آن گذاشته است و به یاد ندارم که علامتگذاری بود یا اینکه مطالبی را هم در آن یادداشت کرده بود. عنوان کتاب «یک روز دیگر از زندگی» اثر «ریشارد کاپوشینسکی»، خبرنگار و عکاس و نویسنده لهستانی، است که به روایت مترجم کتاب، بهرنگ رجبی در لحظه وقوع ۲۷ انقلاب در قرن ۲۱ در کشورهای محل این رویدادها حضور داشته و از طرف خبرگزاری رسمی کشور لهستان گزارش تهیه کرده است. به گفته بهرنگ رجبی، «کتاب یک روز دیگر از زندگی» از لحظه پیروزی چپها در پرتغال و اعلام آزادی تمامی مستعمرات این کشور شروع میشود. در یک لحظه ناگهان کشور آنگولا که تا صدسال قبل هیچ فرد بومیای در مناسباتش حضور نداشته با خلأ قدرت مواجه میشود و ناگهان صدها گروه از میان مردم برآمده و مدعی قدرت و دولت و حکومت میشوند و البته فصل مشترک همه آنها کشتن اروپاییهاست. در تمام طول گفتوگو همانطور که پای خود را روی پایش انداخته بود، از شکایت تلویحیاش سخن میگفت که در جایجای این مصاحبه به آن پرداخته است. گفتوگو که تمام میشود، با لبخند کمرنگی که بر لبش نقش میبندد، رو به من میکند و میگوید که میدانم بعد از این مصاحبه، نقدهای مختلفی را، هم از جریان رقیب و هم از جریان اصلاحطلبی میشنوم، اما اشکالی ندارد! حرفها را باید گفت. موقع خداحافظی چشمم به تابلو خطی میخورد که بالای میز کارش به دیوار نصب کرده، بیتی از کلیم کاشانی البته با اندکی تغییر از اصل آن: چو محرم شدی، حافظ خویش باش/ که محرم به یک نقطه مجرم شود! با تاجیک درباره آنچه در جریان انتخابات هفتم اسفند گذشت و نیز وقایع بعد از آن گفتوگو کردیم که ماحصل آن در پی میآید.
روزنامهنگاری در دنیا در راس هرم شغلی قرار دارد، اما در جامعه ما هنوز به این تعریف از روزنامهنگاری نرسیدهایم. دلیلش هم این است که هنوز کتاب و کتابخوانی در نظام آموزشی ما به جایگاه واقعی خود نرسیده تا وقتیکه سرانه مطالعه و سرانه کتاب پایین است، روزنامهنگاری و روزنامهنگار بودن چیزی شبیه معجزه است.
دکتر محمود دهقانی : در اشکوبه هشتم ساختمانی در خیابان "امباخادور" محله "لگازپی" مادرید، نه تنها از پندهای جوانمرد لذت می بردم بلکه به همه پرسش هایم با متانت پاسخ می داد و من در پیش درآمد نمایشنامه "ناوگانی از قایق ها" که در مورد پناهندگان است، نوشته ام که اندرزها و گفتارهای عباس جوانمرد و نقاش بلند آوازه ایران علی اصغر معصومی را عاشقانه پی گیری و از آن ها ادب و انسان دوستی آموختم و کوله باری از خاطرات زیبائی از آن ها دارم و از یاد نمی برم ...
آخرین اخبار
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
- کافه موسي و علم کوتي در بوشهر
- سعيد راد هم رفت
- يافتن آن شصت درصدي که نيامدند
- چالشهاي پيش روي رئيسجمهور پزشکیان
- ضرورتهاي توسعه استان بوشهر در دولت دکتر پزشکيان
- دلنوشته اي براي حسن لاوري؛ فعال سیاسی و روزنامه نگار بوشهری
- پژوهشگر و لغتشناس برجسته جنوبي درگذشت
- ویژه انتخاب دکتر پزشکیان به عنوان رئیس جمهور ایران
- انتخاب پزشکيان؛ فرصتي براي آشتي ملي
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
پربیننده ترین
- تصاویری دیدنی از بخشو نوحه خوان سینه زنی بوشهری
- پشت پرده يك تصميم سرنوشت ساز انتخاباتي در دقيقه نود در جنوب استان بوشهر
- تصاویری از رزمندگان بوشهری در دفاع مقدس (1)
- شهر سی ین ایتالیا؛ آزمایشگاه فلسفه سیاسی و دمکراسی
- هفته نامه نسیم جنوب - سال بیست و چهارم - شماره 961
- آگوجيکا يا باغ ملي در بوشهر
- ايام يادگيري سرمشق هاي زندگي / سال هاي سکوت و نوشتن
- آماده شدن برای رفتن به مدرسه
- سرگرمي و بازيهاي محلي در توسونهاي بوشهر
- وقتي فکر کرديم عراقيها دارن صدامون ميزنند
- قوت قلب انسان دوستانه يک پزشک شهر کُنارتخته در دشت خشت کازرون
- اشغال بوشهر در سال نهضتي
- سير مطالعاتي تاريخ معاصر ايران
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- لوح زرين موسيقي؛ براي محسن شريفيان، هنرمند بوشهري