طراحی سایت
جستجو:
خاطره نفر اول خیلی زود به گریه ختم شد: «شرکتم ورشکست شد، صورت وضعیتام رو تایید نمی‌کردن. خونه و ماشین اصلیم رو فروختم تا بدهیا و چک‌ها صاف شد. برگشتم خونه مادرم. رفتم اسنپ ثبت‌نام کردم و شروع کردم مسافرکشی، اولین روز کاری یکی از دانشجوهام رو سوار کردم که بعد که پیاده شد کنار خیابون وایسادم و گریه کردم.»
ارسال شده حدود 1 سال پيش
صفحات: 1