ما در بوشهر هنوز ياد نگرفتهايم ابتدا معيارها و شاخصهايمان را روشن کنيم و بعد ببينيم چه کسي اين شاخصها را و به چه نسبتي دارد. در اينجا ابتدا افراد را ليست کرده و زمين و زمان ميکنيم که اينها شرايط استاندار شدن را دارند. بهتر اين بود که شاخصهايي روشن و شفاف به وسيله ستادها و گروههاي مرجع تعيين ميشد و فردي انتخاب ميشد(بومي يا غير بومي)..
نسیم خاطره: لبخند و مهرباني مردم روستا
نسیم جنوب، فريبا درويشي: سال 1367 بود که اولين روز کاري من در مهرماه شروع شد. استرس و نگراني با هم عجين شده بودند و مرا نگران مي کرد. محل کار من روستاي نزديک بوشهر بنام «پهلوان کشي» بود. اين روستا از لحاظ جاده و آب و برق ضعيف بود مردمان مهرباني داشت که به معلم خيلي احترام مي گذاشتند. من هر روز صبح ساعت 7 بايد فلکه امام مي ايستادم تا سرويس ميني ? بوس بيايد. من نفر آخر بودم، وقتي من سوار مي ? شدم ميني ? بوس پر بود، من در کنار همکارم بنام خانم پورصباغ مي ? نشستم، خانم بسيار متين و آرومي بود، منم آروم بودم و توي ميني ? بوس فقط شنونده بودم. يکي از همکاران بسيار خانم شوخ ? طبع و خوش ? مشربي، تمام راه شوخي مي ? کرد و باعث خوشي دوستان مي ? شد. من يک ? سال در آن روستا بودم ولي خاطرات زيادي با مردم مهربون اونجا دارم. وقتي تعطيل مي ? شديم بعضي از خانواده ? ها من را به ناهار دعوت مي ? کردند، يا سبزي و چيزهايي ديگر به من تعارف مي ? کردند، مي خواستند محبت خودشان را به نشان دهند، مشکلات خودشان را با من مطرح مي کردند و من سعي مي ? کردم به آن ? ها کمک کنم. وقتي از ميني ? بوس پياده مي ? شدم، نيم ساعتي مي ? رفتم تا به کلاس برسم، وارد روستا که مي ? شدم تا نزديک زانو خاک بود. وقتي توي کلاس بودم حس خوبي داشتم و خوشحال بودم در کنارشان هستم، روستا سرسبز و زيبا بود. بر خلاف استرس و نگراني که روز اول داشتم، لبخند و مهرباني مردم روستا باعث شد من بتونم به راحتي به کارم ادامه بدهم.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)
ني ? همبون؛ سازي که هيچ ? وقت در هيچ جنگي نواخته نشد
پرويز پرستويي
ساز ني ? همبون؛ سازي که هميشه براي ش ادي و مراسم ? هاي عروسي نواخته شد، سازي که صدايش هم شادي را نويد مي ? دهد. هم با سوز و گدازش مي ? تواند بيانگر درد هر منطقه ? اي باشد.
در مرداد سال 1402 که به هيروشيما سفري داشتم مثل هر سال، به مناسبت ششم آگوست، روز حمله آمريکا، که هيروشيما را با بمب ? هايش به خاک و خون کشيد و 140 هزار نفر از مردم هيروشيما کشته شدند و هر ساله حدود 20 هزار نفر گروه ? هاي صلح طلب از اقصي نقاط دنيا گردهم مي ? آيند و صلح را در محل وقوع بمباران، پاس مي ? دارند. محسن شريفيان عزيز هم با ساز ني ? همبون ? اش با ما همراه بود و با نواختن استادانه سازش، همه مردمي که در آن ? جا بودند را دورهم جمع کرد و شگفت ? زده شان کرد.
آن ? جا بود که محسن عزيز گفت اين ساز هيچ ? وقت براي جنگ نواخته نشد و به همين دليل است که شنونده با جان و دل به شنيدنش مي ? ايستد.
برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي?اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري?هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي?نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم?زاده)، سال?هاي سخت و سخت?تر (فريده كاردانى)...
ليدنيوز: حسين رويين، فعال سياسي اصلاح طلب و رزمنده دوران دفاع مقدس به زندان افتاد.
حسين رويين 65 ساله که از بيماري ? هاي متعددي رنج مي ? برد بايد ده سال از عمر خود را در زندان بگذراند.
حسين رويين معلم بازنشسته دشتستاني و از سران جريان اصلاحات دشتستان که از بيماري ? هاي متعددي مثل اعصاب و روان، پروستات، قلب و ... رنج مي ? برد روز هفتم آبان ? ماه هم ? زمان با روز گراميداشت کورش کبير، براي گذراندن ده سال حبس به زندان برازجان رفت.
به عن وان يک معلمِ دغدغه ? مند، به جرأت مي ? گويم آن ? چه دانش ? آموز در مدرسه ياد مي ? گيرد،فرماليته، بي ? محتوا، بي ? اثر، بي خواص در روند و سيکل آينده زندگي اوست، به عنوان مصداق از يک کلاس بيست نفره رشته برق صنعتي چندتاي آن با مهارت مي ? توانند يک تابلو ببندند و طراحي کنند؟ همينجور ساير رشته ها... نه معلم دست و دلي براي تفهيم به دانش ? آموز دارد، چرا که از زبان وزيرش شنيده که گفته فرهنگيان قشر مصرفي جامعه ? اند و نه دانش ? آموز اميدي به آينده دارد براي اين ? که مي ? داند چيزي...
بعد از فارغ التحصيلي و اتمام دوره سربازي، براي خدمت به جوانان شهر و استانش، به سمت دبيري، در آموزش و پرورش بوشهر استخدام شد. ? آموزش به شاگردانش را با عشق و علاقه ي شديد، به عهده داشت. در نتيجه اين تعهد و تلاش، تقديم چهره ? هاي سرشناس به شهرمان شد. او زير فشار و تهديدهاي زيادي قرار داشت اما به کار خود ادامه مي داد. ? افراد بخيل و دشمنان آموزش، لحظه ? اي او را آرام نمي ? گذاشتند تا اين ? که اقدامات آنان به نتيجه رسيد و پرويز از آموزش و تدريس منع شد...
اصل چهار ترومن سيل گوني ? هاي گندم را به شهر قحطي ? زده ما سرازير کرد، آثار جنگ جهاني، خشکسالي ? هاي پي در پي، بيکاري و بيماري ? هاي واگيردار و غيرواگيردار همه جا را به فلاکت انداخته بود. بوشهر، شهر بندري ما با آن هواي گرم و مرطوب، مصيبتش دو چندان بود. روزگار به سختي مي ? گذشت، به دست آوردن لقمه ناني بسيار سخت بود، اغلب مردم ت وانائي خريد و سير کردن شکم خانواده خود را نداشتند..
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین