خاطرات غلامرضا شريفي خواه : در سال 1233 خورشيدي و تا مدتها بعد ناحيه جنوبي شبه جزيره بوشهر به وسيله ديواري که داراي 12 برج بوده است در محلي که اکنون خيابان ليان شرقي و غربي ناميده مي شود، محافظت شده و دروازه اصلي شهر در محل ميدان فعلي انقلاب (ششم بهمن) قرار داشته که هنوز هم در افواه قديمي ? هاي بوشهر به نام دروازه نام مي برند...
حسن غلامي: سال 1362 که هيچ امکاناتي براي ديدن فيلم نبود، عباس و عبدالله؛ برادران خوبم، مرا با خود به جهاد سازندگي کنگان پيش علي مطهري مرد بزرگ فرهنگي آن روزگار و شاعر بسيار صميمي، براي ديدن فيلم «سفر سنگ» مسعود کيميايي با بازي جاودان سعيد راد بردند. علي مطهري فيلم را با چاي به ما نشان مي ? داد، پرده که سياه شد...
غلامرضا شريفي خواه: در شروع سينه زني در مسجد دهدشتي، ابتدا از اهالي محل در سنين مختلف يک «بُر» حلقه ? هاي دايره ? وار از سينه زنان تشکيل و با پيش خوان (سرخوان) آقايان شيرخان خالوزاده، يوسف فرهادي، با نوحه ? هاي کوتاه شروع مي ? گرديد تا اين که نوبت به نوحه ? خوان اصلي زنده ? ياد جهانبخش کُردي ? زاده معروف به بخشو، (بخشي) مي ? رسيد که وارد سينه زني شود.
غلامرضا شريفي خواه: دبستان در ابتدي روستا و با فاصله ? اي از خانه ? هاي مسکوني قرار داشت به همين جهت در فصل گرما تابستان روي زمين و يا زيرزمين اطراف، مارهايي از گونه «تيرمار، کُک مار» پديدار مي ? شدند. کُک مار اين منطقه خزنده ? اي با قد کوتاه و به رنگ ? هاي زرد و خاکستري و کور و تنبل بودند ولي زهرشان کشنده و سريع انسان را به هلاکت مي ? رساند، ولي کشتن آن ? ها راحت بو د...
شهر وند صياد نمونه بوشهر
جواد غلام نژاد جبري : از موقعي که ماهيگيري را براي سروسامان دادن تعاوني گذاشت کنار و به عنوان رئيس تعاوني اسکله صلح آباد انتخاب شد، بي شک و بي ترديد هرساله به عنوان بهترين اسکله صيادي در بوشهر شناخته مي ? شود.
نظافت، آوردن امکانات براي ص يادان ازجمله پمپ، بنزين و گازوئيل، گذاشتن دوربين و نگهبان براي شناورها، ايجاد شغل براي چندين نفر بومي و حتي فعاليت در کارهاي فرهنگي و ورزشي هم براي جوانان محل و هم براي صيادان از جمله کارهاي بسيار زيادي است که کرده، فقط ناخدا هادي بزم جهاني در بين تمام اسک له ? ها اين ? گونه از تيم فوتبال براي صيادان و جوانان محل و فعاليت ? هاي فرهنگي از چاپ کتاب و... حمايت کرده و در کنار جوانان محل هميشه بوده است.
براي صيادان هميشه سينه سپر کرده است و براي حق و حقوقشان هر روز در حال دويدن است تا حقي از صيادان اسکله صلح آباد بوشه ر ضايع نشود.
پيشنهاد مي ? کنم که به عنوان شهروند نمونه شهر در روز بوشهر از ناخدا هادي بزم جهاني تقدير و تشکر گردد. اهالي مردم صلح آباد يک مرد به تمام معنا را در محل خود دارند.
آلايندگي ? هاي زيست محيطي براي ما، درآمدهاي هنگفت و بيمارستان براي شما
آشکارا حق مردم مظلوم استان بوشهر پايمال شده است!
غلامحسين کروبي
اين روزها خيلي ? ها بايد پاسخگوي مردم باشند، اما به نظر مي ? رسد 4 نماينده ? اي که 4 سال به وکالت از مردم استان بوشهر بر کرسي ? هاي خانه ملت تکيه زدند و استاندار بوشهر، بيشتر بايد به اين پرسش ? ها پاسخ دهند:
1- چرا در برابر خبر «آغاز عمليات ساخت بيمارستان بزرگ 200 تختخوابي وزارت نفت در شيراز» سکوت نموده ? ايد؟
2- موضع صريح شما در خصوص انتخاب محل احداث بيمارستان وزارت نفت در شيراز و عدم اجراي آن در جم، کنگان، دير يا عسلويه چيست؟
3- پاسخ شما و وزراي نفت و بهداشت و همچنين سازمان تأمين اجتماعي براي تأمين سلامت و درمان جمعيت يک ميليون و 200 هزار نفري استان بوشهر و 350 هزار نفري 4 شهرستان جنوبي و 120 هزار نفر از کارگران و کارکنان صنايع نفت، گاز و پتروشيمي در جنوب استان چيست؟
4- کدام منطق، عدالت و اصول اخلاقي اجازه مي ? دهد که محل استقرار 29 مجتمع پتروشيمي و 13 واحد پالايشگاهي در اين استان و آلايندگي ? هاي زيست محيطي و بيماريهاي مرگبار ناشي از آن، براي افراد ساکن و شاغل در اينجا باشد ولي در اوج شگفتي و بي انصافي درآمدهاي چند هزار ميلياردي حاصله در شيراز، تهران، اصفهان و ساير نقاط کشور براي ايجاد امکانات رفاهي و احداث بيمارستان هزينه شود و آشکارا حق مردم مظلوم اين استان پايمال گردد؟
5- چرا وقتي که 78 درصد جمعيت استان بوشهر، تحت پوشش بيمه تأمين اجتماعي و داراي رتبه اول کشور در اين زمينه هست و درآمد سالانه 15 هزار ميليارد توماني سازمان تأمين اجتماعي از همين استان است، عسلويه بيمارستان 32 تختخوابي دارد، آنگاه وزارت نفت بيمارستان بزرگ 200 تختخوابي و تأمين اجتماعي بيمارستان فوق مدرن 300 تختخوابي را در شيراز احداث مي نمايند؟
...و پرسش ? هاي بي شمار، قصه هاي پر غصه، ناگفته ? هاي بسيار و رنج هاي فراوان...!
پيسوهاي کمياب (دلفين) در ساحل بوشهر ....
جواد غلام نژاد جبري : 15 عدد دلفين گوژپشت اقيانوس هند در سال 1392 در بوشهرشناسي شده است که شامل مادر و فرزندان نابالغ و بالغ در کنار يکديگر بوده ? اند و با دلفين هاي بندر نخيلو مشترک هستند.
دلفين گوژپشت اقيانوس هند از سال 2015 به عنوان گونه در معرض خطر انقراض ( EN ) در ليست قرمز اتحاديه بين ? المللي حفاظت از محيط زيست ( IUCN ) قرار گرفته است و به واسطه حضورش در زيستگاه ساحلي با عمق کمتر از 25 متر به شدت در معرض تهديد عوامل انساني مانند ادوات صيادي قرار دارند. بعد از 9 سال در کنار ساحل ريشهر 3 عدد از آن 15 عدد که شامل 1 مادر و دو فرزند هستند، درحال زيستند. مسير حرکتي اين 3 دلفين حد فاصله ساحل ريشهر تا ساحل جفره مي ? باشد.
البته اگر مثل آن 12 عدد دلفين در تورهاي ماهيگيري گير نکنند مي ? توانند زاد و ولد کنند... .
محيط ? زيست بوشهر و شيلات بوشهر بايد حد فاصله حرکت اين دلفين ? هاي کمياب که فقط 3 عدد از آنها باقي مانده را محافظت کنند و تورهاي ماهيگيري در مسير حرکت اين دلفين ها را ممنوع کنند. دلفين ? ها در اکوسيستم دريا بسيار نقش مهمي دارند. خانه آبزيان در دريا مي باشد، دريانوردان به دريا و آبزيان احترام بگذاريد. صيادان صيد بي ? رويه و زيستگاه ?? هايي که آبزيان در خطر انقراض هستند را رها کنيد. دريانوردان در دريا زباله نريزد. مردمي که از ساحل استفاده مي ? کنيد در کنار ساحل زباله هاي خود را رها نکنيد. «به دريا احترام بگذاريد، به آبزيان احترام بگذاريد، زباله در دريا نريزد».
غلامرضا شريفي خواه : کسبه ? هاي بازار انسان ? هايي از جنس آرامش و صداقت و شرف و مهرباني بودند و نام شان جاويد و يادشان گرامي باد. در هنگام صبح لنج هاي صيادي موتوري از جزيره شيف با ماهي ? هاي تازه و درجه يک در کنار ساحل که قهوه ? خانه کاکي در آن جا قرار داشت «تابوک» پهلو مي ? گرفتند. اين قهوه ? خانه مرکز معاملات و داد و ستدها و رفع اختلافات بين لنج داران بود که به کمک «مهدي و ماندني کاکي» اداره مي شد و محلي بود...
هاله ? هاي غروب زيباي بوشهر
جواد غلام نژاد جبري
کافي است چند لحظه از خود فاصله بگيريد و به دور بر نگاه کنيد. جهان واقعي و طبيعت را در آغوش بگيريد، بعد متوجه هستيد که اين کار بسيار ساده در بچگي هم انجام مي ? داديد و به همين علت بوده باحال دل خوش و انرژي بالا زندگي مي کرديد. همه چيز دست خودت مي باشد، فقط گاهي چيزي ? هاي بسيار جزيي از يادت رفته است. ارتباط با طبيعت کمک مي ? کند که شگفت ? هاي جهان هستي را درک کنيد. فقط کافيست توجه را به حضور در لحظه حال بياوريد. آن وقت طبيعت به تو هديه مي ? دهد. غروب ? هاي بوشهر در تمام دنيا ثبت شده است و اسم رسمي دارد. هر غروب در 365 روز سمفوني رنگ خاص خودش را دارد. مثلا در فروردين ماه تا پايان ارديبهشت ماه هاله ? هاي بسيار قشنگي که از چندين بافت رنگي درکنار و روي هم هستند، به گونه ? اي انگار آسمان را نقاشي کرده اند ? . باچشم ديده مي شود. چه هديه بالاتر از اين زيبايي که خورشيد با غروب خود در آسمان و روي دريا نشان مي دهد.
غلامرضا شريفي ? خواه: در دوران نوجواني اواسط دهه چهل شمسي تفريح برخي از بچه هاي بندر بوشهر، اين بود که با پاي برهنه (پتي) يا در کنار دريا مي ? گذراندم و يا رفتن به بازار قديم و دروازه شهر و بعضي اوقات هم با بچه هاي محل در ميداني جمع شده و مشغول به بازي ? هاي گروهي (دسته جمعي) مي ?? شديم و خيلي خوش مي ? گذشت. تا اين که کم کم بزرگتر و به سينما علاقمند شدم. به قولي که در عامه مردم مي ? گفتند سينمارو، يعني عادت رفتن به سينما.
آن معلم آمد
او کسي نبود جز معلم مدرسه نامش که نمي دانستيم و او را آقاي معلم صدا مي کرديم. اصلا نمي دانستيم اهل کجاست؟ اما مي فهميديم که از شهر اومده، تازه از مکتب آسيد مصطفي فارغ شده و سواد خواندن و نوشتن بلد بوديم ولي از آداب مدرسه هيچ اطلاعي نداشتيم. دروازه مشهدي مح سن يا به زبان کتابي مشهدي محمد حسن که رحمت خدا بر او باد کلاس درس ? مان شد هرکسي به جاي نيمکت يک گوني همراه خود داشت، حتي عده اي همين هم نداشتند و روي زمين نشستند تا آقا معلم بيايد و درس را اگرچه مهر ماه نبود اما براي ما مهر بود و مهرباني همراه داشت شروع نمايد اولين روزي بود که با چهره ي معلم آشنا مي شديم او با متانت خاصي آمد و اولين روز درس شروع شد و او کسي نبود جز استاد بزرگوار جناب آقاي غلامرضا شريفي ? خواه
و امروز به چنين اساتيدي مفتخريم و آغاز ماه مهر و مهرباني را به همه دانش ? آموزان و معلمان خاصه اساتيد ديارم تبريک عرض مي نمايم.
چون تو بودي علم در من پا گرفت
دانش تو در وجودم جا گرفت
تا ابد مديونتم آموزگار
از وجودت علم دنيا را گرفت
* شاگرد هميشگي - غلامرضا خدادادي
مردم استان عزيزم بوشهر بي ? نظيرند. مردم سخت مي ? خندند ولي بايد بدوني چطور بايد آن ? ها را بخنداني. نگاه مردم به شونشيني شبکه استان خيلي خوبه، بي نظيرند و من همشان را دوست دارم بلاخص پيرمردها و پيرزنهايي که هر شب ميگن کي حسن و کوکاش شاهين ميان. مردم عجيب دوستم دارند و من بيشتر... دستانشون را مي ? بوسم... و امروز نياز جامعه به خنده خيلي زياده چون مردم خيلي تو فکرند و خيلي ها گرفتارند و جامعه نياز به شادي و خنده داره... من طنز را از درون اجتماع پيرامون خودم پيدا مي ? کنم...
درياي پارس، نياز به ناخدا دارد
ج واد غلام نژادجبري
سال 1399 طرحي براي شيلات و اداره بندر بردم که سالفه تشکيل بدهيد(سالفه به معني هيئت يا مجمع است).
در سالفه ناخدايان قديمي با تجربه که تعداد اعضاي آن بين 5،7 و 9 نفر مي باشد، تشکيل مي شود. کار اين ناخدايان اين است که به عنوان افراد باتجربه دريايي در کنار کارشناسان دريايي باشند. دريانوردي يک کار تجربي است بايد دريانوردي و درياپيمايي کنيد. تا موقعي که پا درون دريا نگذاشته ? ايد، يعني بادگير نپوشيد و به دريا نرفته ? ايد، چگونه مي ? خواهيد براي دريا و دريانورد تصميم بگيريد؟ در اين صورت فقط تصميمات بس يار ضعيف مي ? گيريد که دود آن اول به ضرر دريا و بعد در چشم دريانوردان مي ? رود. ناآگاهي هر دو طرف مي باشد يعني هم براي دريانوردان و هم براي کساني که مسئول اين دريانوردان هستند و با دستوراتشان و تصميمات اشتباه در اين سال ? ها که فقط از روي ناآگاهي مي ? باشد صدمات ج بران ? ناپذير و غمناکي را براي دريا به ارمغان آورده ? اند.
اين طرح در اصل محيط زيستي بود يعني محيط زيست دريايي را احيا مي ? کرد و متاسفانه مورد موافقت قرار نگرفت. صيد بي رويه و به خصوص صيد ترال که هنوز در ايران حذف نشده است، در حال نابود کردن دريا هست. صيد ترال را ژاپني ? ها ساختند و بعد از مدتي آن را حذف کردند و اسمش را گذاشتند «اتم ?? دريايي» چون موقعي که تور ترال کشيد مي ? شود، بستر دريا را نابود مي ? کند، مثل اتم که هر جا بخورد نابود مي ? شود و سال ? ها زمان مي برد تا محيط زيست دريايي بتواند خودش را احيا کند.
حالا بمب اتم دريايي در تابستان به مدت 30 تا45 روز آزاد مي ? شود. ولي واقعيت اين که در اين چند سال هر روز در دريا از شناور کوچک تا کشتي ها بزرگ در حال کشيدن تو ? ر ترال در دريا هستند. يعني بمب اتم دريايي هر روز در حال نابود کردن بستر دريا مي باشد. در اين 3 سال شاهد انقراض گونه ? هاي بسيار زيادي از آبزيان بوديم که بعد از صيد بي ? رويه، آلودگي ? هاي نفتي، حوضچه ? هاي ميگو و ماهي، آب شيرين کن، کشتي لايروبي و... ?? همه دست در دست هم داده ? اند تا نيلگون آرامش بخش خليج پارس را نابود کنند...
(نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1054)
غلامرضا شريفي?خواه: در زمان ? هاي بسيار قديم و قبل از احداث آب انبار قوام، ساک نان مردم بندر بوشهر براي تهيه آب آشاميدني از چاه ? هاي منطقه اُندر بندر، باغ ملا، ريشهر، هليله، بندرگاه و... همچنين از قنات، به وسيله کساني که کارشان سقايي بود و با داشتن الاغ و با حمل دو الي سه مشک بزرگ پر از آب از راه ? هاي خاکي و يا گلي و شُلي از چاههاي م ناطق مذکور با فاصله ? هاي چندين کيلومتر آب را به داخل شهر مي ? بردند
غلامرضا شريفي خواه : در اواخر دهه چهل شمسي شرکتي به نام «هديش» در بوشهر بود که مسئوليت س اخت پايگاه نيروي دريايي را داشت. در فصل تابستان گرم و شرجي طاقت فرسا، من و رفيق شفيقم (هاشم)، مدام با هم بوده و دوستاني که دست بر دوش هم و حتي پول جيبمان يکي بود و در رفاقتي نسبت به هم پيش دستي مي کرديم. در آن زمان اغلب دانش آموزان در تعطيلات مدارس در تاب ستان از کوچک تا بزرگ...
غلامرضا شريفي خواه: بازار سنتي قديمي در بوشهر که قدمت آن از دورة حکومت قاجاريه مي باشد که در آن جا علاوه بر دو راسته اصلي به نام هاي معين التجار و رييس التجار بوده و به بخش هاي کوچک تري هم تقسيم شد و در هر بخش مربوط ب ه صنفي بود که براي آسان خريد مردم شهر و حومه اطراف و ساکنين جزاير ترتيب داده بودند..
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین