طراحی سایت
جستجو:

خاطرات غلامرضا شريفي خواه :  در سال 1233 خورشيدي و تا مدتها بعد ناحيه جنوبي شبه جزيره بوشهر به وسيله ديواري که داراي 12 برج بوده است در محلي که اکنون خيابان ليان شرقي و غربي ناميده مي شود، محافظت شده و دروازه اصلي شهر در محل ميدان فعلي    انقلاب (ششم بهمن) قرار داشته که هنوز هم در افواه    قديمي ? هاي    بوشهر به نام دروازه نام مي برند...

ارسال شده 5 ماه پيش

غلامرضا شريفي خواه: در شروع سينه زني در مسجد دهدشتي، ابتدا از اهالي محل در سنين مختلف يک «بُر» حلقه ? هاي دايره ? وار از سينه زنان تشکيل و با پيش خوان (سرخوان) آقايان شيرخان خالوزاده، يوسف فرهادي، با نوحه ? هاي کوتاه شروع مي ? گرديد تا اين که نوبت به نوحه ? خوان اصلي زنده ? ياد جهانبخش کُردي ? زاده معروف به بخشو، (بخشي) مي ? رسيد که وارد سينه زني شود.

ارسال شده 6 ماه پيش

غلامرضا شريفي خواه:  دبستان در ابتدي روستا و با فاصله ? اي از خانه ? هاي مسکوني قرار داشت به همين جهت در  فصل گرما تابستان روي زمين و يا زيرزمين اطراف، مارهايي از گونه «تيرمار، کُک مار» پديدار مي ? شدند. کُک مار اين منطقه خزنده ? اي با قد کوتاه و به رنگ ? هاي زرد و خاکستري و کور و تنبل بودند ولي زهرشان کشنده و سريع انسان را به هلاکت مي ? رساند، ولي کشتن آن ? ها راحت بو د...

ارسال شده 10 ماه پيش

غلامرضا شريفي خواه : کسبه ? هاي بازار انسان ? هايي از جنس آرامش و صداقت و شرف و مهرباني بودند و نام شان جاويد و يادشان گرامي باد. در هنگام صبح لنج هاي صيادي موتوري از جزيره شيف با ماهي ? هاي تازه و درجه يک در کنار ساحل که قهوه ? خانه کاکي در آن جا قرار داشت «تابوک» پهلو مي ? گرفتند. اين قهوه ? خانه مرکز معاملات و داد و ستدها و رفع اختلافات بين لنج داران بود که به کمک «مهدي و ماندني کاکي» اداره مي شد و محلي بود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

غلامرضا شريفي ? خواه:  در دوران نوجواني اواسط دهه چهل شمسي تفريح برخي از بچه هاي بندر بوشهر، اين بود که با پاي برهنه (پتي) يا در کنار دريا مي ? گذراندم و يا رفتن به بازار قديم و دروازه شهر و بعضي  اوقات هم با بچه هاي محل در ميداني جمع شده و مشغول به بازي ? هاي گروهي (دسته جمعي) مي ?? شديم و خيلي خوش مي ? گذشت. تا اين که کم کم بزرگتر و به سينما علاقمند شدم. به قولي که در عامه مردم مي ? گفتند سينمارو، يعني عادت رفتن به سينما.

ارسال شده حدود 1 سال پيش

آن معلم آمد

او کسي نبود جز معلم مدرسه نامش که نمي دانستيم و او را آقاي معلم صدا مي کرديم. اصلا نمي دانستيم اهل کجاست؟ اما مي فهميديم که از شهر اومده، تازه از مکتب آسيد مصطفي فارغ شده و سواد خواندن و نوشتن بلد بوديم ولي از آداب مدرسه هيچ اطلاعي نداشتيم. دروازه مشهدي مح سن يا به زبان کتابي مشهدي محمد حسن که رحمت خدا بر او باد کلاس درس ? مان شد هرکسي به جاي نيمکت يک گوني همراه خود داشت، حتي عده اي همين هم نداشتند و روي زمين نشستند تا آقا معلم بيايد و درس را اگرچه مهر ماه نبود اما براي ما مهر بود و مهرباني همراه داشت شروع نمايد اولين روزي بود که با چهره ي معلم آشنا مي شديم او با متانت خاصي آمد و اولين روز درس شروع شد و او کسي نبود جز استاد بزرگوار جناب آقاي غلامرضا شريفي ? خواه

و امروز به چنين اساتيدي مفتخريم و آغاز ماه مهر و مهرباني را به همه دانش ? آموزان و معلمان خاصه اساتيد ديارم تبريک عرض مي نمايم.

چون تو بودي علم در من پا گرفت

دانش تو در وجودم جا گرفت

تا ابد مديونتم آموزگار

از وجودت علم دنيا را گرفت

* شاگرد هميشگي - غلامرضا خدادادي

ارسال شده حدود 1 سال پيش

غلامرضا شريفي?خواه: در زمان ? هاي بسيار قديم و قبل از احداث آب انبار قوام، ساک نان مردم بندر بوشهر براي تهيه آب آشاميدني از چاه ? هاي منطقه اُندر بندر، باغ ملا، ريشهر، هليله، بندرگاه و... همچنين از قنات، به وسيله کساني که کارشان سقايي بود و با داشتن الاغ    و با حمل    دو الي سه مشک بزرگ پر از آب از راه ? هاي خاکي و يا گلي و شُلي از چاههاي م ناطق مذکور با فاصله ? هاي چندين کيلومتر آب را به داخل شهر مي ? بردند

ارسال شده حدود 1 سال پيش

غلامرضا شريفي خواه :  در اواخر دهه چهل شمسي شرکتي به نام «هديش» در بوشهر بود که مسئوليت س اخت پايگاه    نيروي دريايي را داشت. در فصل تابستان گرم و شرجي طاقت فرسا، من و رفيق شفيقم (هاشم)، مدام با هم بوده و دوستاني که دست بر دوش هم و حتي پول جيبمان يکي بود و در رفاقتي نسبت به هم پيش دستي مي کرديم. در آن زمان اغلب دانش آموزان در تعطيلات مدارس در تاب ستان از کوچک تا بزرگ...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

غلامرضا شريفي خواه:  بازار سنتي قديمي در بوشهر که قدمت آن از دورة حکومت قاجاريه مي باشد که در آن جا علاوه بر دو راسته    اصلي به نام هاي معين التجار و رييس التجار بوده و به بخش هاي کوچک تري هم تقسيم شد و در هر بخش مربوط ب ه صنفي بود که براي آسان خريد مردم شهر و حومه اطراف و ساکنين جزاير ترتيب داده بودند..

ارسال شده حدود 1 سال پيش

غلامرضا شريفي خواه :  بازار قديم بوشهر يکي از بازارهاي سنتي ايران به شمار مي رفت که    دو راسته اصلي و مشهور در آن وجود داشت، يکي حاج محمد آقا بوشهري ملقب به معين التجار و ديگري حاج عبدالرسول طالبي ملقب به رييس التجار که حاج رييس در بوشهر سرشناس بود. اين بازار از بخش هايي و با توجه به مشاغل متعدد تقسيم شده بود که براي    رفاه و راحتي مردم شهر و ساکنين اطراف، بتوانند مايحتاج خود را خريداري کنند...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

غلامرضا شريفي خواه:  در تاريخ هيجدهم دي ماه سنه1342 شمسي که چند روزي قبل از آن بارون دونه درشت (دهن مشکي) چنان باريده بود که همه جا از جمله آب انبارها و باغ ها و زمين ها پر از آب شد و بعد    از اتمام بارندگي، شبي سرد و يخبندان در همه جاي بوشهر و نواحي محلات جنوبي پديد آمد و مردم پس از برخاستن از خواب، ديدند که در ظروف آب مصرفي مانند حبانه و خمره و بشکه و ... پوشيده از لايه يخ بود و مورد حيرت و تعجب همگان گرديده و تمامي محصولات زراعي کشت شده بر اثر يخ زدگي نابوده شده بود...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

افقي که براي تئاتر بوشهر مي بينم    به اين شکل هست که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با تمام بي امکاناتي ها و ناملايمتي ها،جوانان اين شهر پرچم اين هنر را به دست خواهند گرفت و جلو خواهند برد و با وجود اين که ديگر در بوشهر شايد به ظاهر و به شکلي تئاتر ديگر وجود نداشته باشد ولي آينده اين هنر در دستان جوانان اين شهر    است،پس شما به عنوان يک رسانه و دوستان ديگر در هرجايي که رسانه ? اي رو در دست دارند بايد از اين جوان ها حمايت کنند تا آن ها بتوانند بهترين ها را براي اين شهر و مرز و بوم رقم بزنند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش

غلامرضا شريفي خواه:  در سال 1329 خورشيدي بود که پدرم مرا براي کلاس اول در مدرسه بوذرجمهري که برگرفته از نام بزرگمهر که وزير و حکيم دوره ساساني بود، اسم نويسي ک رد و اين مدرسه قديم در آخر خيابان شاپور (ليان) امروز واقع بود که سر در آن ضلع غربي  شهر بوشهر در کنار خيابان پهلوي (معلم کنوني) و بچه ها تا کلاس نهم در  اين مکان تحصيل مي کردند و سه کلاس ديگر هم براي اخذ مدرک ديپلم وارد مدرسه سعادت مي شدند.

ارسال شده بيش از 2 سال پيش
او همچنین دربارۀ این شاعر فقید بیان کرد: آقای سلیمانی چند دهه در عرصه شعر فعال بود، هرچند فعالیت او در دهۀ سوم کم‌رنگ‌تر شده بود اما در سال‌های دهۀ ۷۰ فعالیت چشم‌گیری داشت و در جشنواره‌ها و مجامع ادبی شاهد نوآوری‌های او بودیم.
ارسال شده بيش از 2 سال پيش

غلامرضا شريفي خواه :  قدمت بازار قديم در شهر بوشهر از تاريخ جديد بوشهر و شکل گيري و حاکميت     خاندان آل مذکور يعني دورة زنديه شروع مي شود و با توجه به مشاغل مختلف از قسمت هايي تشکيل شده بود و در دوره حکومت قاجاريه يکي از مراکز اصلي اقتصاد ايران به شمار مي رفت، گفته اند کل بازار از حدود دويست و چهل باب دکان بوده و اين نوشته درباره قسمتي از اين بازار قديم است.

ارسال شده بيش از 2 سال پيش
تصاویری دیده نشده از دیدار جهان پهلوان تختی با امیرهوشنگ ابتهاج منتشر شده که در این ویدئو می بینید.
ارسال شده بيش از 2 سال پيش
خواجه‌های دربار ویژگی‌های خاص خودشان را دارند. آدم‌هایی که اخته شده‌اند و از نظر فیزیولوژی خصوصیت مشخصی دارند اما آقای فتحی کاری به ویژگی‌های فیزیولوژیک این آدم‌ها نداشت و سعی بر این بود که شخصیت مورد نظر آن‌ها در قصه درست شکل بگیرد و من هم تلاش می‌کردم همین اتفاق بیفتد
ارسال شده بيش از 3 سال پيش
...
ارسال شده بيش از 3 سال پيش
صفحات: 1